اندیشه و پیام نهفته در بطن فیلم«پرونده هاوانا» به ظاهر خیرخواهانه است و نویسنده فیلمنامه در پی آن بوده است که بگوید اگر در این دیار کارهای اساسی و ریشه ای به سرانجام نمی رسند، به خاطر مشکلات تاریخی و از جمله ریشه دواندن فساد در بدنه دستگاه های دولتی و اهرم های قدرت است. در واقع از این منظر فیلم جلوتر از زمان خود را دیده است و ۱۲ سال پیش داستانی را مصور کرده است، که در سالیان اخیر نظیر آن را در ابعاد مختلفی به عینه دیده ایم. افشای پرونده های پولشویی و فساد اقتصادی و ارتشا و زد و بند و دستگیری مدیران بلند پایه و میانی، گویای اقتصاد بیمار و ضعف سیستم های نظارتی است. «پرونده هاوانا» این مزیت را دارد که بر صنعت و بومی سازی فراورده های دارویی تاکید می ورزد اما با این همه «پژمان» قهرمان داستان و دانشمند ایرانی مقهور باندهای ثروت و قدرت می شود و نمی تواند پروژه تولید بومی سازی واکسن های هپاتیت و انسولین را به نتیجه برساند.!
جبهه مقابل «پژمان» و دوست و همکار او«دکتر علوی»مدیر لایق معزول شده، باندی هست که سلسله جنبان آنها در درون بدنه دولت مدیری است که جایگزین دکتر «علوی» شده است و تلاش آنها این است تا سود سرشار ناشی از واردات دارویی در هیچ شرایطی قطع نگردد. به همین خاطر است که با پرونده سازی برای «پژمان» با بازی «امین تارخ»، پروژه علمی و مطالعاتی او را تعطیل می کنند و با اتهام فساد اخلاقی که البته فیلم خیلی به آن نمی پردازد، عملاً او را از هستی ساقط می کنند. در«پرونده هاوانا» دانشمندی همچون «پژمان» متاسفانه مفتون دلبری و وسوسه های زن جوان و زیبارویی به نام «زویا» با بازی «نیکی کریمی» می شود و عملاً با پشت پازدن به تعهدات خانوادگی حرف و ادعای «زویا» را به اثبات می رساند که «مردان ایرانی همه پدران خوبی برای فرزندان شان هستند.»یعنی همسران و شوهران خوب و وفاداری برای زنان شان نیستند.! در فیلم خیانت و رابطه غیرمعمول«پژمان»و «زویا» به گونه ای اجرا نشده است تا نگرش انتقادی فیلمساز را نمایانگر باشد. به همین خاطر فیلم ناخواسته موید نوعی اباحه گری و هنجارشکنی است. شاهد ادعایم این صحنه است: در سکانس پایانی فیلم، «پریا» همسر «پژمان» در حال تماشای فیلمی است که «زویا» از افشاگری«پژمان» در باره دلایل شکست پروژه اش گرفته است. در این سکانس«پریا»در باره سوء ظنی که به رابطه همسرش و «زویا»داشته است، دچار تردید می شود. زیرا آنطور که از قرائن پیداست رابطه آنها فقط یک رابطه کاری بوده است.!
در شخصیت پردازی«پژمان»مشخص نیست که چرا با وجود دانشمند بودن و درگیر بودن با یک پروژه علمی درگیر انتقاد از عزل و نصب های مدیریتی است و از آن مهمتر به جای توسل به مقامات عالیه، متوسل به ارتباط گیری با یک خبرنگار جوان می شود تا از طریق او هم افشاگری کند وهم پوز رقبا را بزند.!
«پرونده هاوانا» در مجموع فیلم امیدوار کننده ای در قبال آینده علمی کشور نیست و جز یاس و نومیدی ثمر دیگری در پی ندارد. در سکانس پایانی فیلم، «پژمان» با نشستن در برابر دوربین «زویا» همه حرف هایی را که نویسنده و کارگردان از طریق داستان نتوانسته اند به بیینده بباورانند، بر زبان جاری می کند و بیانیه وار از دست های پیدا و پنهان در واردات دارو، شیرخشک، فولاد، شکر و صنعت کاملاً مونتاژی کشور انتقاد می کند.!
هفتاد و یکمین فیلم ایرانی ۹۵ را موسسه «سوره» تامین کرده است.
اضافه کردن نظر