روزانه های سینمایی

کجا دانند حال ما سبکباران ساحل ها

شاید در مُخیله طراحان اولیه جشنواره «ویدیویی یاس» نمی گنجید روزی برسد که ۲۰ تا ۳۰ موسسه اسمی ویدیو رسانه عملاً به عدد انگشتان دو دست هم نرسند. برای داوران دوره های اول جشنواره انتخاب بهترین موسسه در بین سایر موسسات کمی زمان بر بود و گزینه های زیادی روی میز آنها قرار داشت اما حالا در آستانه برگزاری چهارمین دوره از جشنواره، داوران فقط چند موسسه فعال را روبروی خود می بینند. روند کاهشی موسسات ویدیو رسانه از اواخر دهه هشتاد شروع شد و در سال های اخیر اوج گرفته است. اینکه چرا تعداد قابل توجهی از موسسات غزل خداحافظی را خواندند فقط به خاطر تغییرات تکنولوژی نبود زیرا سرویس های ویدیوی درخواستی هم اگر تخفیف ها و بسته های تشویقی را بی خیال شوند، معلوم نیست حال و روز بهتری از موسسات نسل اول در نمایش خانگی داشته باشند. قطع سهمیه میجر هم دلیل تعطیلی این دسته از موسسات نیست چه آن وقت که حساب و کتابی در بین بود و دوغ و دوشاب یکی نشده بود، این سهمیه ها در اختیار موسساتی قرار می گرفت که بیشترین سرمایه گذاری را برای خرید فیلم ایرانی کرده بودند. آنگاه که با جهل بعضی از مسئولان وقت عدالت راهی دیار عدم شد و موسسات منشوری لایق دریافت کوپن ویژه شدند، فرق چندانی حاصل نشد الا اینکه اجل بعضی از موسساتی که حالا اسمی از آنها در بین نیست، به تاخیر افتاد.

افزایش بهای رایت فیلم های ایرانی و عدم تناسب بین قیمت فیلم و درآمد حاصل از فروش آن، سرمایه اندک موسسات کوچک و گنجشک روزی را به خطر انداخت و آنهایی که زودتر کرکره را پایین آوردند، متحمل ضرر و زیان کمتری شدند. از گذشته تا حال عامل بالا رفتن قیمت رایت فیلم های ایرانی موسسات ریسک پذیر و جاه طلبی بوده اند که با تملک بیشترین عناوین سینمایی، عرصه را بر رقیبان تنگ کرده اند. موسساتی که به یُمن شرکای تجاری شان، دغدغه تامین سرمایه ندارند و برای خرید فیلمی که ۱۶۰ میلیون هزینه ساخت آن شده است و در گروه هنر و تجربه اکران ۳۰۰ میلیونی داشته است، حاضرند۲۵۰ میلیون تومان روی میز بگذارند و رقبای دیگر را از صحنه حذف کنند. چرا؟ شم تجاری اینها گواهی می دهد که دوره دوره بازیگرانی است که در نقش های یاغی و زخم خورده در دل جوانها جا بازکرده اند.

درست است که بار اصلی تامین فیلم سینمایی ایرانی بر روی سه چهار موسسه بیشتر نیست اما از آنسو موسساتی که  بازوی پخش اختصاصی دارند، در اقدامی تاکتیکی این بار در پوزیشن مدیر پخش با تهیه کنندگان سینما طرف مذاکره می شوند تا ضمن کاهش ریسک، امتیاز بیشتری را از صاحب کالا دریافت کند. تهیه کنندگان سینما اگر در بین موسسات ویدیو رسانه خریدار دانه درشت و دست و دلبازی مثل «تصویر گستر پاسارگاد» نبینند، ترجیح می دهند به مذاکره مستقیم با یکی از سه پخش شبکه یعنی، «هنرنمای پارسیان»، «دنیای هنر» و «هنر اول» تن در دهند. با گذشت زمان تهیه کنندگان سینما با ریزه کاری ها و اصول و قواعد پیدا و پنهان پخش آشنا شده اند و بهترین حالت ممکن برای آنها این است که شرکت پخش کننده فروش درصد مشخصی از تیراژ و بهای ریالی آن را تضمین کند و برای اثبات برادری خود پیش پرداخت دلگرم کننده ای داشته باشد.   

جشنواره پیش روی برگزیدگان خود را خواهد شناخت اما در شرایطی که در سایت «ویدیو استریمینگ ها» عناوین روز دنیا بدون دریافت پروانه نمایش بارگذاری می شوند، فروشندگان شهرستانی مرتباً با انیمیشن های جدید و عناوین «بلاک باستری» در شکل و شمایل محصولات مجاز ، تغذیه می شوند و سایت های خلق الساعه، انگل وار از سفره سینما و نمایش خانگی تغذیه می کنند، داوران بخش «سینما ویدیو»ی جشنواره «یاس» سال آینده باید جوایز خود را به موسساتی بدهد که از این امواج مهلک و سهمگین جان سالم بدر برده اند.

سعید رجبی فروتن

در کنار روزمرگی های معمول، این جا خودم و افکارم را ثبت می کنم. از فرهنگ و هنر تا سینما و نمایش خانگی... می توانید نوشته های من را در «روزانه های سینمایی» دنبال نمایید.

اضافه کردن نظر

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

مرا در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید