عنوان فیلم «مردن بوقت شهریور» شاید در بدو امر مخاطب را به یاد شعر معروف سید علی صالحی «عاشق شدن در دیماه مردن بوقت شهریور» بیاندازد اما تماشای فیلم نشان می دهد که در اصل هیچ نسبت و قرابتی بین داستان فیلم و مضمون سروده «صالحی» وجود ندارد.!
داستان فیلمی که هاتف علیمردانی در سال ۹۲ جلوی دوربین برده است، طرح مسائل و مشکلات یک خانواده ایرانی در بستر مناسبات اجتماعی است. مرد و در واقع پدر یک خانواده در غیاب همسرش که پس از متارکه راهی خارج شده است، در فهم نیازهای دو فرزند دختر و پسر جوانش دچار مشکل است و قادر نیست تا رابطه درستی با آنها برقرار کند. در این بین سینا پسر خانواده محور و پدید آورنده اصلی دردسرهایی است که پیش برنده داستان هستند. رابطه تعریف نشده او با یک گروه موسیقی زیر زمینی و جوان خلافکاری به نام ام.جی، پای او و در ادامه خواهرش را به ماجرای سرقت و باج گیری باز می کند. در این بین اختلاف برادر و خواهر با یکدیگر از یکطرف و تعمیق شکاف رابطه آن دو با پدر و نامادری(پریسا)، تکانه های شدیدی را باعث می شود که به فرار سینا از خانه، گرفتار شدن ندا در دام باجگیری ام.جی و قهر پریسا و پشت کردن او به پدر سینا و ندا می انجامد. در پایان با مرگ ام.جی در صحنه فرار از دست سینا و ندا، همه چیز به خوبی و خوشی تمام می شود و کبوترهایی که از لانه گریخته اند، لاجرم به آن باز می گردند.!
حذف فیزیکی و ناگهانی«بدمن» فیلم یکی از دم دست ترین ترفندهایی است که یک فیلمساز برای جمع کردن داستان می تواند به آن متوسل شود و علیمردانی برای رهایی از کلاف سردرگم داستانش از آن بهره می برد تا برکه ناآرام داستان دوباره روی آرامش به خود ببیند.
«مردن بوقت شهریور» قبل از فیلم تحسین شده «کوچه بی نام» و بعد از فیلم نسبتاً خوب «به خاطر پونه ساخته شده است و اگر هاتف علیمردانی چنین فیلمی را در کارنامه اش ثبت نمی کرد، چیزی را از دست نمی داد.! زیرا «بوقت شهریور» در امتداد تجربه ارزنده «به خاطر پونه» نیست و نشانی از پختگی علیمردانی را در خود ندارد. «بوقت شهریور» در بهترین حالت یک فیلم تلویزیونی است و مختصات یک کار سینمایی را در بطن خود ندارد. فیلم همانند آثار مشابه به طرح مسئله می پردازد و از ریز شدن در مناقشات و تحلیل آنها درمیماند تا بدین ترتیب از حل و فصل آنها شانه خالی کند. سینما و بیشتر از آن سریال های تلویزیونی زیادی را می توان مثال آورد که پایان بندی منطقی و اندیشمندانه ای را برای حل تعارضات و درگیری شخصیت ها با یکدیگر ارائه داده اند و با الهام از آموزه های رفتاری و تربیتی به بهبود روابط فرزندان و والدین کمک نموده اند. به سریال موفق «خانه کوچک» که بعد چهل سال دوباره از شبکه نمایش پخش می شود، خوب نگاه کنید. قصه های هر قسمت مطابق قاعده درام، در سه پرده با جذابترین شکل ممکن روایت می شوند و بی آنکه هیچ شخصیتی را در جغرافیای داستان بلاتکلیف باقی بگذارند، هیچ گره ای را هم ناگشوده رها نمی کند. «خانه کوچک» مجموعه ای با انگاره های اخلاق جوامع سرمایه داری است اما آموزه های انسانی آن برای تمام اجتماعات انسانی قابل درک و عبرت است. چه اگر غیر از این بود سیمای جمهوری اسلامی ایران به بازپخش یک سریال محصول شبکه NBC که قبل از انقلاب از تلویزیون ایران پخش شده بود، تن نمی داد.!
اضافه کردن نظر