توضیح: این یادداشت در شماره ۷۵ روزنامه سینما به قلم نگارنده به چاپ رسیده است.:
فرآیند کسب و کار را در تعریف مجموعه ای از فعالیت ها می دانند که برای تولید یا انجام خلاقه یک خدمت صورت می گیرد؛ بر این اساس در علم مدیریت فرایندهای کسب و کار یک مزیت رقابتی برای سازمان به حساب می آید. دلایل اوج و فرود موسسات ویدیو رسانه را در پانزده سالی که از آغاز فعالیت آنها می گذرد، می توان از منظر فرایندهای کسب و کار ارزیابی کرد. از زمانی که تامین و توزیع محصولات ویدیویی از انحصار هشت ساله موسسه دولتی رسانه های تصویری خارج شد و موسسات خصوصی نیز به استناد مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی مجاز به انجام فعالیت های مشابه شدند، مدت زیادی گذشت تا موسسات خصوصی راه و چاه کار را یاد بگیرند و با اعتماد به نفس کافی از شرکت های خارجی فیلم بخرند و در بازارهای جهانی بدون لکنت با صاحبان فیلم ها وارد مذاکره شوند. در بین مدیران موسسات ویدیو رسانه آنهایی که شم اقتصادی قویتری داشتند، با پیش خرید رایت نمایش خانگی فیلم های سینمایی پرمخاطب و بعضاً سرمایه گذاری در این فیلم ها بعد تازه ای به فعالیت هایشان بخشیدند. مدیرانی که خاستگاه اجتماعی و اقتصادی آنها در اصل بازار بود، خیلی زود به صرافت تکمیل زنجیره خدمات خود برآمدند تا ارزش های مالی بیشتری را خلق کنند. راه اندازی خطوط تکثیر صنعتی لوح فشرده و به دنبال آن ایجاد شبکه مویرگی پخش و توزیع، اقدامات دیگری بود که موسسات ویدیو رسانه به قصد گسترش نفوذ در بازار دنبال کردند. اما چرا در ادامه بعضی از موسسات فعالیت هایشان را متوقف کردند و از بازار پا پس کشیدند و تعدادی کماکان با انگیزه به دنبال یافتن راه های جدیدی برای حفظ بقا و افزایش سهم بازار هستند، ریشه در منطق اقتصادی و آگاهی مدیران اینگونه موسسات از فرایندهای کسب و کار دارد. در بین ده موسسه فعالی که در حال حاضر ۹۰ درصد بازار را در اختیار دارند، معدودی از موسسات دارای سامانه های اختصاصی تکثیر و پخش هستند و اغلب موسسات ترجیح داده اند با برون سپاری تمرکز خود را در امور دیگری چون: جذب سرمایه، انتخاب عناوین برتر ایرانی و خارجی، مشارکت در تولید سریال و مجموعه های نمایشی و نیز کیفیت بخشی(مستر سازی) به محصولات منتشره کنند. حالا دیگر با تثبیت جایگاه موسسات ده گانه در بازار نمایش خانگی راحت می توان مزیت نسبی هر کدام از آنها را برشمرد و سقف انتظارات را متناسب با توانایی هر کدام از آنها معین نمود. البته موسسات مورد نظر این مزیت ها را نه به راحتی بلکه با آزمون و خطا و شکست و موفقیت های پی در پی کسب کرده اند. هنر این موسسات آن است که علیرغم مخاطرات و تهدیدات مهلکی همچون دانلود، پخش ماهواره ای و کاهش قدرت خرید مخاطبان، تمهیدات مختلفی را بکار گیرند تا تاب ماندن در بازار را از دست ندهند. در این میان اگر چه موسسات ویدیو رسانه همانند سایر بخش های جامعه متاثر از سیاست های عمومی دولت ها در گذشته و حال بوده اند اما اینکه تدوین و ابلاغ مجموعه سیاست های خاصی به تقویت و یا تنزل جایگاه موسسات در بازار منجر شده باشد، بعید به نظر می رسد. خوشبختانه در نمایش خانگی به عکس سینما مداخله دولت به شکل حداقلی است و به صدور پروانه و مجوز خلاصه شده است. موسسات پذیرفته اند نسخه شفابخشی برای علاج ریشه ای بهره برداری های غیرقانونی از محصولات آنها وجود ندارد و در پاسخ به تقاضای موجود، عناوین جذاب غیر مجاز نیز جایی را در پیشخوان های فروش به خود اختصاص داده اند. باید منتظر ماند و دید در آینده نه چندان دور که ویدیوی درخواستی(vod) بر بستر اینترانت در دسترس مخاطبان قرار می گیرد، همین موسسات قدرت تطبیق خود با شرایط جدید را دارند یا نه؟
اضافه کردن نظر