تصورش بعید نبود اما شکست زود هنگام دیگری برای کمال تبریزی در حال رقم خوردن است. فیلم از رئیس جمهور پاداش نگیرید در هفته اول اکران نتوانست بیش از ۱۰۰ میلیون تومان در گیشه ها فروش داشته باشد. مشکل این نیست که رقبای قدری جا را برای او تنگ کرده اند؛ چطور گینس می تواند با یک جهش خودش را به میانه های جدول فروش ۹۴ بکشاند اما پاداش فانوس به دست در پایین جدول جاخوش می کند. دلیل این ناکامی بزرگ بعد از سریال متوقف شده سرزمین کهن و ابله ناتمام مانده چیست؟
آیا پاداش چوب ممیزی هایی از نوع جراحی و شاید سلاخی! را می خورد که مرجع نظارتی بر آن تحمیل کرده است یا اینکه پاداش فیلم خوبی است اما نه برای دهه نود.! کارگردان فیلم پاداش در مصاحبه ای تقریباً به همین موضوع اذعان کرده است: “واقعیتش اگر میدانستم که امروز اکران میشود طبیعتا یک تغییری در ساختارش ایجاد میکردم اما به هر حال فیلم آن موقع ساخته شده و شرایط حاکم بر آن هم مربوط به همان هفت سال پیش است.”(تبریزی در گفتگو با اعتماد ۱۴ تیر ۹۴)
تبریزی بخواهد یا نخواهد فیلم های کمدی او با مارمولک و لیلی با من است، مقایسه می شود ترازی که او در کارنامه سینمایی اش گذارده است، کار را برایش مشکل کرده است. طبقه حساس هم نتوانست موفقیت های پیشین او را تکرار کند و خیلی ها آن را نادیده گرفتند. سخنان تند و آتشین تبریزی در اکران خصوصی فیلم چیزی جز فرار به جلو و شکستن کاسه و کوزه ها بر سر سازمان سینمایی و شورای پروانه نمایش نیست.
شتابزدگی در این سالها جزء لاینفک رفتارها و پویش سینمایی سینماگری شده است که اتفاقاً برای او کمال و پیشرفتی به حساب نیامده است. چرا راه دور برویم؛ ابله جلوی چشم ماست. شورای پروانه ساخت و نمایش خانگی با این مجموعه چنان گشاده دستانه برخورد کرده است که صدای همه را درآورده است. تبریزی در کمدی غیر متعارف و کمی تا قسمتی تجربی خود هر کاری را که اراده کرد انجام داد. دایره خطوط قرمز به نفع او و تیم نویسندگان مجموعه و حرکات و سکنات بازیگران باز و بازتر شد اما نتیجه چه شد؟ ابله در ۱۴ قسمت جمع شد و شکست سنگین تجاری، رمقی برای ناشر باقی نگذشته است تا پس از چهار هفته که از توزیع قسمت ۱۳ می گذرد، تنها قسمت باقی مانده را هم راهی بازار کند و خیال خودش و مخاطبان را یکجا برای همیشه راحت کند.!
تبریزی باید چند سالی به خودش استراحت اجباری بدهد و در تنهایی اش تامل و تفکر را پیشه خود سازد. در غیر اینصورت سرمایه اجتماعی او در جامعه سینمایی روز و بروز نحیف و نحیف تر خواهد شد.
احسنت جناب فروتن. فیلم خیابان های آرام را هم دیده ام که فیلم بسیار ضعیفی بود. استنباط بنده اینست که فیلم ها و سریال های جناب تبریزی بدلیل ضعف در ساخت و فیلنامه دچار جرح و تعدیل می شوند. طبقه حساس جز چند شوخی خوب حرفی برای گفتن نداشت و سریال ابله را تا اواسط قسمت چهارم دنبال کردم. باید دوران آثار خوبی چون لیلی با من است، مهر مادری، شیدا و مارمولک را سپری شده تلقی کرد.
آقای فــروتن آیا أبله شکست خورده و قسمت آخر آن توزیع نخواهد شد ؟
با سلام خدمت آقای فروتن عزیز
این اولین مطلبیست که در سایت شما مطالعه کردم.
پاسخم برای افول کارهای آقای تبریزی، حتی آقای مدیری و خیلی دیگر از نامآوران “پرچمدار” سینمای کشورمون، یک جمله بیشتر نیست. جملهای که میترسم تا سالهای آینده انقدر تکرارش کنم که عین عبارت “باید فرهنگسازی بشود” لوث بشه:
“عدم وجود متن خوب و عدم بهرهگیری از نویسنده خوب”.
متن خوب ستون اصلی یک کار خوب است.