روزانه های سینمایی

یک فیلم ببین دو دوبله بشنو

تا جایی که نگارنده به یاد می آورد قبل از این هم فیلمی با دو دوبله در شبکه عرضه شده بود. اقدام قابل تحسین موسسه قرن ۲۱ برای فراهم کردن زمینه رقابت هنری بین تیم های مختلف دوبله فضای تخریبی بین بعضی دوبلورها علیه یکدیگر را تلطیف می کند و قضاوت نهایی را به مخاطبانی می سپارد که از بین دو دوبله ارائه شده در منوی محصول، نهایتاً یکی را بر دیگری ترجیح می دهند.

انتشار نسخه ویدیویی فیلم سینمایی پدینگتون محصول ۲۰۱۴انگلستان به کارگردانی پل کینگ با صدای اصلی و دو دوبله متفاوت بار دیگر علاقمندان به فیلم های خارجی را به تماشای محصولی با کیفیت در شبکه نمایش خانگی امیدوار ساخت.

ترجمه تیم دوبله قرن ۲۱ که در واقع اعضای آن دوبلورهای انجمن گویندگان حرفه ای هستند، احتمالاً با واژه گزینی هایی که شروین قطعه ای انجام داده است، هم بر زبان دوبلورها بهتر نشسته است و هم با فارسی نویسی قرابت بیشتری دارد. در ترجمه استودیوی آواژه استثنائاً انتخاب معادل کاوشگر به مراتب بهتر از کلمه نامانوس مکتشف! در ترجمه خانم یسنا ایروانی است.

مشکل بزرگ دوبله پدینگتون گویندگانی هستند که به جای خرس دیجیتالی فیلم یعنی پدینگتون جوان صحبت می کنند. در صدای اشکان صادقی از معصومیت ذاتی پدینگتون رد و اثری نیست و در صدا سازی اردشیر منظم هم در جاهایی راکورد تیپ صدا رعایت نشده است. اتفاقاً شاید مشکل اساسی در این است که اردشیر خودش نیست و تن به صدا سازی داده است. البته صداسازی امر رایجی در دوبله است و در فیلم هایی دیده ایم یک دوبلور حرفه ای با تغییر صدا به جای چندین شخصیت صدا می کند. در فیلم مورد بحث اردشیر منظم اگر از صدای خودش بهره می برد، تمرکز بیشتری در اجرا می داشت. شکنندگی و جیغی که در صدای منظم است با فیزیک و تنومندی خرس قدری ناسازگار است. در صدای اصلی فیلم بن ویشاو به جای خرس صحبت می کند و هیچ تصنعی در آن دیده نمی شود و بیننده هم با آن راحت کنار می آید.

غافلگیری دوبله آواژه رو کردن گوینده ای به نام بنفشه رافعی است. گوینده ای که در آینده مستعد تبدیل شدن به یک پدیده در دوبله ایران است. بی تردید در مقایسه دو دوبله کنونی بسیاری از کارشناسان ترجیح شان صدای رافعی به جای نیکول کیدمن- شخصیت منفی فیلم- است. چیزی که صدای خانم رافعی فعلاً کم دارد، رنگ آمیزی بیشتر است و کسب تجربه می تواند این عنصر را هم به صدای او بیفزاید.

جلیلوند خیلی خوب تشخص و جایگاه اجتماعی یک سرمایه دار مبادی آداب انگلیسی را نشان داده است و ظرایف کاری که او ارائه داده است، برای بسیاری از گویندگان درس آموز است. صدای خانم نیکو اقبال اگر بر روی نقش سالی هاوکینز بهتر نشسته است، جز این نیست که صدای او خیلی خوب هدایت شده و احساس می شود سختگیری بیشتری بر آن اعمال شده است. سخت گیری و وسواسی که یا خود ایشان در کارهایش بدان پایبند است و یا رد پای مدیر دوبلاژ در آن هویداست. خانم اقبال هم یکی از سرمایه های آینده دوبله ایران است.

در پایان به جز ارزیابی کار گویندگان، حیف است که از صدا گذاری تیم دوبله قرن ۲۱ یاد نکنیم که امتیاز بیشتری از همتای آواژه ای خود بدست آورده است.

تقلید صدای مرحوم منوچهر نوذری و تکرار تیپ صدای ملون از ایشان به جای شخصیت عتیقه فروش با بازی جیم برادینت امتیاز منفی تیم دوبله قرن ۲۱ است.

سعید رجبی فروتن

در کنار روزمرگی های معمول، این جا خودم و افکارم را ثبت می کنم. از فرهنگ و هنر تا سینما و نمایش خانگی... می توانید نوشته های من را در «روزانه های سینمایی» دنبال نمایید.

۴۳ comments

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

  • خب این هم نظری است-نظر ها سلیقه ای است مثلا صدای اشکان صادقی سالهاست رو شخصیت های معصوم و جوان قرار گرفته و جور دیگری به گوش نمیاید حالا چطور اقای فروتن شخصیت و صدارا معصوم نگرفته و نشنیده
    عجیب است صدای خانم نکو اقبال که اتفاقا زمانی رل اصلی گوی بیرون سازمان بوده و معرف اصلی اش به دوبله هم اشکان صادقی است قدری صدایش برای چهره شخصیت مادر بم و زیاد است و صدای آقای جلیلوند بنظر استرچ شده و زیادی رو نقش نازک شده و لهجه دار است ولی نکته جالب سوای صدای اقای منظم که جنسیت مشخصی روی نقش خرس ندارد و گاها با صدای پیرزن داخل فیلم قاطی میشود صدای خود مدیر دوبلاژ به جای همه مردی ها با یک نوع صدای خاص و جوان ایشان است که بر روی پیرمردها هم بکار گرفته شده حالا اقای فروتن بر این مبنا که بعضی از صداها وسواس بیشتری داشتند باید گفت بعید است دوبله های سندیکایی یا غیر اینکاسترو وقت وسواس داشته باشند مگر اینکاسترو گرفته شده باشد که بعید است راجع به صداگذاری هم باید گفت باند ها یکی است و هردو دوبله از صدای پنج کانال استفاده کرده و میکس شده و زیاد توفیری باهم ندارند

  • جناب آقای فروتن لحن و نوع انتقاد شما بسیار منطقی و کارشناسانه است ولی عزیز من انتقاد کردن از بعضیها همانند میخ آهنین در سنگ فرو کردن است. هرگز ندیدم که اشکان صادقی و سایر دوستان انتقادات و ضعف خودشون رو قبول کنند. شما هر چقدر هم که منطقی ,و با دلیل انتقاد کنید باز هم اونها حرف خودشون رو میزنند و هیچ اعتراضی رو به خودشون وارد نمیدونند و کار خودشون رو بهترین دوبله میدونند و خودشون رو بهترین دوبلورهای دنیا به حساب میارند!
    به عنوان مثال اظهر من الشمس است که صدای اشکان صادقی به اون خرس نمیخوره ولی کیه که قبول کنه؟؟؟؟؟؟

    • قربان هیچ دلیلی ندارد نظر بنده هم عین حقیقت باشد؛ در اینگونه موارد سلیقه منتقد، میزان تمرکز، حافظه شنیداری، آگاهی او از فیزیک و ویژگی های صدای هر گوینده، تجربه حضور در استودیو، درک عمیق حس جاری در فیلم اصلی و … در داوری او تاثیر دارد. اشکان خوب می داند عین همین صدای خوبش را ما بر روی شخصیت های شر و بازیگوش کارتون های زیادی شنیده ایم. در فیلم اخیر پدینگتون در لندن احساس غربت می کند و شکننده و آسیب پذیر است؛ کلیشه هایی که او در ذهنش نسبت به لندنی ها دارد با آنچه که بعضا مشاهده می کند، متناقض است. واقعاً در بعضی از لحظات صدای اردشیر بهتر حس و حال درونی خرس را بروز می دهد و در خیلی از صحنه ها هم اصلاً تناسبی ندارد. در پاسخ سوال دوستی که در باره صدای شروین پرسیده بود باید عرض کنم صدای ایشان بر روی کاراکترهای انسانی بهتر می نشیند اما صدای اشکان و اردشیر در فضای فیلم هایی با کاراکترهای حیوانی باور پذیر تر است. حداقل در مورد پدینگتون جناب قطعه ای کاندیدای خوبی نیست.

  • به نظر بنده هم دوبله قرن ۲۱ بهتر بود! ابتدا یک ربع اول فیلم را با هر دو دوبله تماشا کردم و بعد به نظرم رسید تماشا با دوبله قرن ۲۱ بهتر و سرگرم کننده تر است!

    راستی دیشب از یکی از شبکه های ماهواره ای فیلم ” مرد پادشاه (کینگزمن) : سرویس مخفی ” را تماشا کردم . فیلم بشدت سرگرم کننده و خوش ساختی است اما مناسب پخش در ایران نیست چون ذات خشن و بی ادبانه ای دارد و ممیزی های فراوانی را نصیب خود می نماید . با این حال فیلمی است که حرف های فراوانی برای گفتن دارد و بشدت قابل بحث است . یک نمونه اش زیر سئوال بردن زیرکانه دموکراسی غربی است! شخصیت شاهزاده خانم اهل اسکاندیناوی که قدرت به صورت وراثتی در اختیارش قرار گرفته از جایگاه یک انسان با نقشه های شخصیت شرور فیلم مخالفت می کند اما نخست وزیر همین شاهزاده خانم که با انتخابات و دموکراسی به مقامش رسیده از جایگاه یک سیاستمدار با قضیه برخورد کرده و با نقشه های شخصیت منفی همراه می شود!!!

  • دندون طلا کاری از داود میرباقری -عکس جدید در اولین پست وب سایت شخصی بنده :
    http://foadmohammadi.samenblog.com
    و یک سوال از هنر اول :
    اولین قسمت سریال عطسه به کارگردانی استاد مدیری در چه تاریخی عرضه خواهد شد ؟
    قسمت هفتم سریال لیست سیاه کی عرضه خواهد شد ؟
    و اینکه پایتخت به نظرم باید ۱ و ۲ و ۳ و ۴ نبود بهتر بود چون بهــترین فیلمنامه رو هر ساله داره و هر طور که شده میتونه مردم رو بخندونه و همه ی مردم نیز دوستش دارن البته بنده که بسیاار دوست دارم و لازمه بگم که مثلا برای ساخت پایتخت ۵ ابتدا پس از طراحی فیلمنامه و نوشتن قسمتهایی از فیلم ببینند موضوع فیلم چیه و براساس آن به جای ۵ فرضأ بنویسند ( پایتخت ۴- انتخابات شورای شهر – سفر بهبود – مرگ چوچانگ یا و….) .
    فواد محمدی / تشــکر!

  • دیروز خبری در یک سایت خوندم که نوشته بود : پیش تولید فیلم سینمایی «خاله قورباغه» به کارگردانی مسعود کرامتی و تهیه کنندگی فرشته طائرپور به زودی آغاز می‌شود.
    اشتباه نکنید این فیلم قرار نیست شخصیت عروسکی جدیدی به سینمای ایران معرفی کند بلکه پس از کلاه قرمزی و شهر موشها اینبار شاهد بازگشت یک شخصیت عروسکی دیگر خواهیم بود…خاله قورباغه…
    اگر تاریخ عروسک های سینما و تلویزیون را مرور کنید سه بار به شخصیت قورباغه بر می خورید … قورباغه سبز به کارگردانی کامبوزیا پرتوی در دهه شصت که قسمتهایی از آن را چند وقت قبل نسیم یادها پخش کرد…سپس در فیلم گلنار هم خاله قورباغه حضور داشت …بعدها خاله قورباغه و پسر جون بود که فرشته طائرپور آن را ساخت و آزاده پورمختار گویندگی خاله قورباغه را به عهده گرفت…انگار آقای کرامتی تصمیم گرفته است این شخصیت را بازگرداند…
    موضوع دیگری که میخوام درموردش بگم این است که خبری دیگر در همان سایت خوندم که عطاران-تنابنده فیلمی دیگر به جز گینس هم آماده پخش دارند به نام آینه شمعدون نعلبکی که تازه از توقیف دراومده و داستان عشق نافرجام الاغ تنابنده با الاغ عطاران است…
    پایتخت ۴ هم این چند قسمت اول که پخش شده خوب بود و امیدوارم عالی تر بشه…بازی آقای محمدرضا علیمردانی هم در نقش بائو خیلی خوب بود…بالاخره بعد از آقای حاجی عبدالهی در این سریال دوبلور دیگری هم دیدیم…به نظرم این یک معجزست که کسی که تا ۱۴ سالگی صدایش اختلال داشته تونسته یک دوبلور و یک خواننده و یک بازیگر خوب باشد…حتما آهنگ تیتراژ سریال انقلاب زیبا با صدای ایشون را شنیده اید…اما باید بگم دوبلورهای زیادی در ایران بازیگری کرده اند از استاد چنگیز جلیلوند و استاد ناصر طهماسب و خانوم ژاله علو تا اشکان صادقی در سریال اولین شب آرامش و آقای حاجی عبدالهی و علیمردانی در پایتخت ۴…
    در ضمن بازهم بلاگفا درست نشد؟؟؟گفته بودن تا پایان خرداد بازگشایی میشه و ما هم به خرداد پر از حادثه عادت داریم…
    خلاصه من منتظرم تا وبلاگمو افتتاح کنم…

  • امین جان بهتر است پس تا آخر دوبله آواژه ه رو ببینید و بعد نظر قطعی بدهید کار دوبله سندیکای دوبلاژ بسی بسیار بی نمک و بیمزه بود و ترجمه عادی یک تیکه در داخل اثر گنجانده شده بود مثال میزنم در جایی خرس صدای آقای براون را در حالیکه بیهوش است مینود و میگوید انگار صدای عزراییله اما چقد عزراییل صداش شبیه اقای براون هستش اما در دو.بله سندیکا از این گذشتند یا جایی که بچه ها پدینگتون رو میشورند دیالوگهای سرگرم کننده رو انتخاب کنید یا صدای پیرزن که در دوبله سندیکا معلوم بود زن جوانی صدا سازی میکند ولی در دوبله آواژه گوینده بسیار طناز حرف زده یا در جایی که همه کنار سینمای خانگی فیلمی میبینند و از جوالدوز حرف زده میشود مقایسه کنید ببینید کدام خنده به لب میاره اتفاقا ماخوذ به حیا صحبت کردن صادقی روی خرس نشسته بود و اتفاقا از آنجا که هر بچه ایی میداند کسی روی کاراکتر اصلی تیپ نمیگیرد چرا که از صحنه های حسی وا میماند و مسخره میشود با نظرتان که حس حال درونی شخصیت رو آقای منظم رسانده بود مخالفم /جناب جلیلوند هم نباید لهجه انگلیسی میگرفت چرا که اگر این یک کار استادانه است باید بقیه افراد هم با همین لهجه صحبت میکردند در ضمن امیر محمد چیزی که من الشمس است نقد ناپذیری سندیکایی ها بخصوص جوانان بی هویت صدای جدید التاسیس اش است که در پردیس کوروش دوبله باب اسفنجی را برده اند و وقتی در اینستاگرام مورد نقد قرار گرفتند که چرا انقدر خام بیمزه و بی شناسنامه و ناسینک هستند نقادان را بلاک کردند

    • امیر خان ، البته هر کس یک سلیقه ای دارد ، سلیقه بنده هم دوبله قرن ۲۱ را بیشتر پسندید ، و در مورد مثال هایی که زدید ، اتفاقاً نظر بنده این است که دوبله باید حتی الامکان به متن اصلی وفادار باشد و استفاده از عباراتی که ممکن است حتی معادلی در زبان انگلیسی نداشته باشند اما برای بیننده فارسی زبان خنده دار هستند ، برای بنده ای که دوست دارم با متن اصلی اثر ارتباط برقرار کنم جالب نیست!

  • اشکان صادقی جان، همه تان از دم انتقاد ناپذیرید. این یه حقیقت محضه و سندیکا و غیر سندیکا هم نداره.
    و اما خیلی دوست دارم نظرت رو به عنوان یه دوبلر با تجربه در ارتباط با دوبله انیمیشن home که دوبله صولتی و بچه های مشهد هست بدانم.
    مرسی

    • انیمیشن ” خونه ” “HOME” محصول سال ۲۰۱۵ به کارگردانی دوبلاژ مجید داودی منتشر شد.

      مدیر دوبلاژ: مجید داودی

      مترجم: سمیه محمدی

      صدا بازیگران:

      مجید داودی (اوه)
      نرگس پناهی (تیپ)
      محمدرضا صولتی (کاپیتان اسمک) (کایل)
      زهرا پناهی استخری (مادر – لوسی توچی)
      نسیم رضایی (گوینده ی بووها)
      محمد بهاران (بوو)
      فرشاد قاسمی (بوو)
      مجتبی شفیعی (بوو)

      صداپردازی: مجید داودی

      خواننده: محمد طهان

      ترانه سرایان:

      مجید داودی (ترانه های “مادرم” – “دنیای زیبا”)
      افسانه حسینی (ترانه های “چه لحظه هایی” – “یادت میاد”)

      هم سرایان:

      افسانه حسینی
      فرزانه امیدوار
      نرگس پناهی
      رویا وثوقیان
      (( انیمیشن خییلی جذاب و کمدی. با دوبله فوق العاده عالی و بانمک و خوشمزه.
      تمام گوینده ها عالی انتخاب شدن. از همه بیشتر اینها را دوست داشتم:
      مجید داودی (اوه): خییلی بامزه و دوست داشتنی صحبت کرده بود.
      نرگس پناهی (تیپ) و محمدرضا صولتی (کاپیتان اسمک) (کایل)
      لهجه بووها خیلی شیرین و بامزه بود. نمیدونم توی زبان اصلی بوده. یا ابتکار مدیر دوبلاژ بوده؟ به هر حال خیلی کارتون را قشنگتر کرده بود.
      ((می فرارن- می دوستند- به درد نه بخور- کجاییده- به اومدین و….)) –
      استفاده از آهنگ معرف” محسن چاووشی : آمد بهار جان ها /ای شاخ تر برقصا))
      خیییلی باحال و خنده دار بود. خیلی جا خوردم. انگار از اصل ساخته بودن برای همین کارتون.
      خییلی به تصویر خورده بود.
      از آهنگهای تکراری حرفی نمی زنم.((البته شده یه جوری نماد این گروه دوبلاژ))
      ترانه های به نظر جدید “چه لحظه هایی – مادرم- اگه بخوایم دنیا زیبا میشه”
      خیییلی ملیح و به جا و زیبا و دوست داشتنی بودن.
      در نهایت دوبله خیلی عالی بود. (( خیییییلی این دوبله را می دوستم و خوشم به اومد.
      می دوستم :مرتب به نگاهم ))

      • خوشبختانه کیفیت تصویر و دوبله کار خوب بود ، فقط ای کاش یک اتوران حداقلی هم برایش می گذاشتند! بنده امروز ظهر که با دی وی دی پلیر نشستم نگاه کردم باید فایل ها را یکی یکی از لیست منو انتخاب می کردم!

      • واقعا دوبله ی انیمیشن خونه به مدیریت دوبلاژ مجید داودی فوق العاده بود و کمتر دوبله ی ایرانی وجود داره که اینجوری لب و دهان کاراکترها فارسی بشه و از طرفی هم به ادبیات گفتاری دستور زبان فارسی بی اعتنایی نشه، پیشنهاد می کنم آقای فروتن حتما این دوبله رو هم ببینند و راجب این پدیده های جدید دوبله هم صحبت کنند، گروه دوبله ی آقای داودی، واقعا برای دوبله هاشون زحمت می کشن و این دقیقا همون چیزیه که بعد از مدت ها در دوبله ی ایران دیده میشه، واقعا صداهای زیبا، جذاب و حرفه ای برای شخصیت ها انتخاب می کنن، نوآوری و خلاقیتشون توی تک تک جمله ها حس میشه و وقتی می بینم در عین حال کاملا به فیلمنامه وفادارندشگفت زده میشم، تمام آهنگ های انیمیشن رو به فارسی برگردان می کنن و خلاصه هر چی از کیفیت کارشون بگم کم گفتم، من دوبله ی انیمیشن شش قهرمان بزرگ رو هم با دوبله ی اقای داودی دیدم و اون کار هم واقعا خلاقانه و حرفه ای دوبله شده بود، جالب اینجاست که شنیدم این گروه در مشهد هم کار می کنن و این موضوع خودش برام خیلی جالب بود، امیدوارم این افراد که اینجوری به مخاطبینشون اهمیت میدن، بیشتر دیده بشن و فرصت های بیشتری در اختیارشون بذارن، البته باز هم امیدوارم که مثل بقیه گروه های دوبله به خودشون مغرور نشن و بعد چند تا کار خوب ضعیف تر کار نکن.

  • سایت گلوری تون به تازگی انیمیشن باب اسفنجی:بیرون از آب رو گذاشته…لطفا نظرتان را درباره دوبله اش بگید اگر دیدیدش…
    امیرمحمد جان بی شک آقای صادقی یکی از بهترین دوبلورها و مدیر دوبلاژ هستند و در این شکی نیست اما انتقاد هم باید باشند…در ضمن میگید آقای صادقی انتقاد پذیر نیستند…مگر آقای صادقی در این صفحه حرفی زدند و یا واکنشی نشان دادند که این را می گویید…؟؟؟

  • بچه ها من یکم انگار از خبرهای دوبله دور موندم…بجز آقای پدینگتون و باب اسفنجی بیرون از آب در شبکه نمایش خانگی و یا اینترنت از کدام دوبله ها رونمایی شده؟آقا امیرمحمد گفتن انیمیشن خانه هم دوبله شدن درسته؟

    • “باب اسفنجی بیرون از آب” با دوبله گلوری منتشر شد.
      مدیر دوبلاژ: هومن خیاط
      مترجم: علی کاس زاده
      موسیقی: آرش حسینی
      باند و افکت: خشایار حاتمی
      (( مسلما این دوبله ۲ میلیون بار بهتر از دوبله افتضاحی است که در اینترنت و بازار منتشر شده بود. بهترین دوبله با گوینده های موجود در گلوری همین بود.))
      صدای ” محمد کمال معتضدی : برای “باب اسفنجی” قابل تحمله.
      دوبلور ” پاتریک و “آقای خرچنگ : محسن پرتوی” و بقیه قابل قبول بودن.
      صدای “هشت پا” را اصلا دوست نداشتم.
      صدای “هومن خیاط : برای ناخدای کارتونی خوب بود ولی وقتی برای ناخدای فیلمی با بازی
      ” آنتونیو باندراس ” می رسید صداش به “ناخدا ” نمی خورد.
      کلمه ” خرچنگر ” کلمه خیلی جالبی بود.
      تمام آهنگها بخصوص آهنگ پایانی فیلم خیلی خوب دوبله شده بود.
      ولی …………………….
      باب اسفنجی و پاتریک خرچنگ و هشت پا و اصلا به طور کلی فیلم و کارتونهای
      “باب اسفنجی” بدون صدای” محمدرضا صولتی” نمک کافی نداره. و آخرش خیلی به دلم نمیشینه. امیدوارم این فیلم را با صدای “صولتی” هم بشنویم.

    • نویسنده این پیام در ادامه اتهاماتی را متوجه اشخاصی کرده است که در سال های اخیر دوبله آثار پر مخاطب را به رایگان در اختیار مراکزی قرار داده اند تا به آشفتگی بیشتر در بازار بیانجامد. وی از بی عملی ستاد صیانت از محصولات فرهنگی انتقاد کرده و خواستار برخورد با پدیده دوبله های غیر قانونی شده است.

  • با سلام .جناب آقای فروتن عزیز ،متاسفانه در این آشفتگی و رکود بازار ،(بعضی)کارخانجات تولید dvd کلیه آثار اعم از مجاز ،غیر مجاز ،سانسور شده،سانسور نشده،دوبله پیشکسوتان،دوبله جوانان جویای نام،میجر ،غیر میجر ،انیمیشن،سینمایی و هرچه را که به فکرتان خطور می کند،را تولید می کنند.حال مصرف کننده چگونه محصول اصلی را تشخیص می دهد،خداعالم است.ضمن آنکه در بسیاری از موارد این محصولات تقلبی مزین به هولگرام اتحادیه موسسات ویدیو رسانه می باشند.نکته جالب اینکه نام کارخانجات و موسسات ویدیو رسانه بزرگ و با سابقه نیز در این تخلفات به گوش می رسد. خلاصه مسابقه و رقابت شدیدی برای نابودی شبکه نمایش خانگی در جریان است که خداوند عاقبت آن را به خیر گرداند.

    • سلام بنده نیز از اتفاقات تلخی که در شرف وقوع است، بی خبر نیستم. متاسفانه هر روز که می گذرد بر ابعاد این ضایعه بزرگ و کم سابقه افزوده می شود و دامنه آلودگی بیش از پیش در حال گسترش است.

    • ضمن عرض سلام و خسته نباشید خدمت همکار گرامی و سایر دوستان
      لازم به ذکر است جمع بستن و استفاده از کلمه کارخانجات تولید کننده دی وی دی شائبه کلیت در این صنف را در اذهان عمومی جاری می سازد که این امر بی انصافی در مورد کارخانه صنایع الکترونیک گلرنگ که تولید کننده نیمی از ظرفیت بازار است را در پی خواهد داشت.
      این مجموعه از بدو تاسیس تا کنون حتی یک ولت هم بدون پروانه نمایش خانگی وزارت ارشاد تولید ننموده و حتی ازتولید سفارشات افراد مطرح و با نفوذ بدون ارائه مدارک لازم امتناع نموده است.
      و در آخر با تشکر از زحمات همکاران گرامی در مجموعه هنر اول ، به استحضار میرساند این پیام صرفا برای جلوگیری از شبهات ذهنی کاربران سایت مطرح گردید و هیچگونه جهتی پیرو آن نیست.

      با تشکر و احترام فراوان
      شهاب کاظمی
      تامین محتوا- طرح و برنامه
      صنایع الکترونیک گلرنگ(گلرنگ رسانه)

  • با سلام.احتراما به اطلاع می رساند در متن مطلب این روابط عمومی کلمه خارجی جا افتاده است،مطلب صحیح این گونه است نکته جالب اینکه نام کارخانجات و موسسات ویدیو رسانه بزرگ و باسابقه خارجی نیز در این تخلفات به گوش می رسد. امیدواریم با این اصلاحیه نگرانی جناب آقای کاظمی و سایر دوستان مرتفع گردد.همه چی آرومه من چقدر خوشبختم……

  • متاسفانه برخی نمایندگان توزیع هم در این بی قانونی مقصرند و تصور می کنند حالا که شرکت ها و اتحادیه به خواسته های آنها توجه چندانی نشان نداده اند ، پس موظف نیستند در توزیع محصولات به اصل یا تقلبی بودن آنها توجه کنند . در ضمن آنها مدعی هستند محصولات تقلبی هم توسط همان کانالی برایشان ارسال می شود که محصولات قانونی ارسال می شود و کانال جداگانه و اشخاص ناشناسی نیستند که بتوان به آنها نه گفت!

  • دوبلاژ فاخر ایران چه پیشرفتی کرد؟!!
    از استاد کسمایی رسید به زیرزمینی هایی که با پارتی دوستشان بدون تست و کاراموزی مستقیم از تئاتر به دوبله آمدند و کاملا شانسی با گفتن رل اول چند انیمیشنی که با ریز کردن صدای خود به جای جوجه ی کوچولو و ماهی صحبت میکردند مدیر دوبلاژ شدند و با سرعتی رعدآسا نام خود را عقاب دوبله گذاشتند و هم اکنون ادعای کسمایی بودن هم دارند. سوال من این است که چرا کسانی که حتی استودیو و گروهشان مجوز قانونی ندارد باید در دوبله ی ویدئورسانه ای حضور داشته باشند؟ چرا باید به آنها اجازه داد تا از طریق نرم افزار شب عید دوبله هایشان را غیر قانونی پخش کنند و تا بخواهند جلوی پخش را گرفته باشد دیگر فروششان را کرده باشند و کار از کار گذشته باشد. (دوبله هایی مثل هابیت دو، بیگ هیرو و باکس ترولز و …) اینطوری کار کسانی که به صورت حرفه ای و قانونی کار میکنند و سالها در کنار بزرگان زحمت کشیدند تا به مدیر دوبلاژی رسیدند خراب میشود. تازه آن هم چه دوبله ای؟ دوبله ی انیمیشنی که در آن از جمله هایی استفاده شده که در شان فرهنگ کشور ما نیست. جمله ای مثل: گور بابای مردمم کرده در کارتون غول های جعبه ای. میدانم باور حرف تلخ این کمترین سخت می باشد اما اگر مایل باشید عینا تمام جمله های زشت انیمیشن رو برایتان ارسال خواهم کرد. از شما خواهش میکنم که یک پیگیری جدی بکنید و اجازه ندهید که این افرادی که بیش از حد خود مدعی هستند انقدر آزاد در دوبله فعالیت کنند‌.
    بعضی از این افراد انقدر غیر حرفه ای و نابلد هستند که هنوز بعد از چهارده سال فعالیت در دوبله در هر انیمیشنی که مدیریت کنند خودشان رل یک آن را میگویند چون خیال میکنند صدا و تکنیکشان از دیگران بهتر است. حتی به دوستان خود هم رحم نمیکنند. وقتی به طور مثال برای لاکپشت های نینجا دعوتشان میکنند یک بهانه ای میاورند و میگویند امروز نمیونم سر ضبط بیام، بعد از یک ماه معلوم میشود که علت نیامدنشان سر ضبط این بود که چون میدانستند این فیلم قرار است پخش بشود آن فیلم را زودتر از رفیق خود دوبله کرده و زیرزمینی به بیرون ارائه دادند تا حتی کار همکار خود را که دعوتشان هم کرد نیز خراب کنند‌.

    • مادام که به نام افزار امکان انتشار انیمیشن های روز دنیا وجود داشته باشد، پیدایش گروه های دوبله از نوعی که شما به آن اشاره کرده ای چندان غیر منتظره نیست. یعنی با فرض اینکه موسسات ویدیو رسانه ها از دوبلورهای مورد نظر شما خدمات نگیرند، شرکت های نرم افزاری منعی در این زمینه ندارند و این دور باطل تا به حشر ادامه خواهد داشت.!

  • جناب رجبی فروتن بزرگوار سپاسگزارم از اینکه پیغام بنده ی حقیر رو مطالعه کردین و پاسخ دادین. ممنونم‌ از لطفتون. حقیقتش به نظرم وجود بعضی افراد برای جامعه ی هنری یک سم مهلک محسوب میشه. هنر فقط شامل تسلط به کار و رزومه نیست اخلاق هم مهمه و درواقع بهتره بگیم مهم تر از همه چیز هست. احترام گذاشتن به قانون کشورمون هم جزو اخلاق محسوب میشه. کسی که قوانین رو زیر با بگذاره و هر طور که دوست داره کار کنه رو نباید اجازه داد که تو هنر بمونه چون موندنش باعث تاثیر گذاشتن روی دیگران هم میشه. جهت اینکه بیشتر با زیرزمینی ها آشنا بشید اجازه بدید اتفاق هایی که برای خودم افتاد و چیزهایی که خودم دیدم رو برای شما توضیح بدم. بنده بیش از شش سال با تمام گروه های دوبله ی بیرو ن از سازمان همکاری داشتم. بی انصافیه اگه نگم بعضی از مدیر دوبلاژ ها خیلی مهربون هستند و خیلی چیزها رو مدیون زحماتشون هستم. اما بعضی ها میدونید در ازای خدمتی که بهشون کردم با من چی کار کردند؟ از سال هشتاد و هشت تا اوایل نود پول تمام کارهایی که گویندگی کردم رو به من ندادن اونم گروهی که از سال هشتاد و یک کار انیمیشن رو شروع کرده بود و من فکر میکردم که اون موسسه معتبره. سال نود یک که وارد گروه زیرزمینی رقیبشون شدم (گروهی که در کامنت قبلی اشاره کردم) برای دوبله پول میگرفتم اما پولی که دریافت میکردم شبیه یک جور توهین بود. آخه مگه میشه یه نفر حدود نه ساعت برای دوبله ی یک فیلم داخل استودیو باشه بعد برای نقشی که گفت فقط سی هزار تومن دریافت کنه؟ به خاطر همین مسائل مالی من سال نود و یک تصمیم گرفته بودم وارد رشته ی تیزر بشم تا بتونم پول دربیارم و در کنار دوبله جهت تنوع شاخه ی دیگه ای از صدا رو هم دنبال کنم. (یعنی دو تا کار رو همزمان با هم انجام بدم اما فقط پول یکی از اون کارها رو دریافت کنم) اما همین دوستان از شدت حسادت میدونید چه کار زشتی با من کردن؟ وقتی که بهترین تیزرم از تلویزیون پخش شد و استاد عزیزم جناب ابوالحسن تهامی نژاد من رو به خاطر اون تیزر تشویق کردن من اون تیزر رو داخل فضای مجازی آپلود کردم. دقیقا همین دوستان زیرزمینی اومدن زیر اون ویدئو که مورد تایید اساتید زیادی قرار گرفته بود کامنت دادن و گفتن: سلام کردن به گویندگی تیزر مساویست با خداحافظی از دوبله. و حرفایی رو زدن که محتواش زیر سوال بردن من بود. در صورتی که این افراد نه تیزرگو بودند نه تو دوبله هنوز پیشکسوت شده بودند، خیلی براشون زود بود که همیچین حرف سنگینی به من بزنن. بعد از این اتفاق من با هر کدوم از اساتید پیشکسوت درباره ی این حرفشون صحبت کردم که دلیل این اتفاق چه چیزی بود اکثرا گفتن از روی حسادت به شما این حرف رو زدن. تا اینکه چند سال گذشت و من بدون حاشیه هم تیزر کار میکردم هم در زمینه ی آموزش دوبله به عنوان دستیار آموزشی به یکی از اساتیدی که تدریس میکرد در حد توانم کمک میکردم هم گاهی در رادیو برای اجرای نمایش دعوت میشدم. تا اینکه دقیقا همین گروهی که چهار سال بهشون خدمت کرده بودم زیراب من رو زدن و سعی داشتن کاری که نتیجه ی شش سال زحمت و ریاضت کشیدن من بود رو از من بگیرن. در صورتی که من با هیچ کس هیچگونه مشکلی نداشتم و همیشه صادقانه و خالصانه با دیگران برخورد میکردم. واقعا درک نمیکنم این زیراب زنی ها برای چیه؟ همش به خاطر دوبله؟ یعنی دوبله انقدر ارزش داره؟ پس اگه ارزش داره چرا پیشکسوتان رادیو میگن دوبله بین رشته های صدا چیپ ترین رشته محسوب میشه؟ اگه ارزش نداره پس این کارها برای چیه؟ من از شما یک سوالی دارم. آیا دوبلور های پیشکسوت کشور یا اصلا دوبلور های برند در جهان مثل صداپیشگان کمپانی والت دیزنی برای پیشرفت نون همدیگه رو آجر کردن؟ خیر، چون انسان های موفق نیازی به نون بری ندارن اون ها انقدر بزرگ هستند که به دیگران هم کمک میکنن تا برای خودشون آدم های بزرگی بشن. جالب اینجاست من تو زندگیم در عرصه ی صدا با افراد پیشکسوت زیادی سرو کار داشتم و باهاشون افتخار آشنایی و همکاری داشتم اما هیچکدوم از پیشکسوتان ادعا های غلو آمیزی که زیرزمینی ها دارند رو نداشتن. از قدیم گفتن درخت هر چه سر به زیر تر باشه پر بار تره. ببخشید که با حرفام سرتون رو درد اوردم.

  • در تائید حرف دوستمون در باب دوبلورهای زیرزمینی کاملا تصدیق میکنم گفته های ایشون رو…من قبلا هم کامنت گذاشتم راجع به این افراد .گروهی که حاضرند صرفا به خاط اینکه کار به کسان دیگه ای نرسه با هر قیمتی تاکید میکنم با هر قیمتی ولو مجانی فیلم یا انیمیشنی رو دوبله کنن و بصورت غیر قانونی و بدون مجوز تو بازار پخش کنن.نمونه آخرش هم دوبله {… }با صدای همین دوستان پر مدعا از {…} پخش شد اما چند روز بعد همین دوبله از یک موسسه قلابی نیز وارد بازار شد .کاملا مشخصه که جناب ….این کار رو به دو نفر فروختن…ستاد صیانت هم که معلوم نیست اصلا کجا هست؟
    کار این گروه و عواملشون کاملا خلاف و غیر قانونی بوده ضمنا با افتخار اسامی استودیو دوبله و اسامی خودشون رو هم در ابتدای تمام عناوین پخش شده اعلام میکنن.اگه این کار کمک به قاچاق محصولات فرهنگی نیست پس چیه ؟؟ستاد صیانت بره تحقیق کنه ببینه تو این چند سال چند عنوان غیر قانونی از این استودیو تو بازار پخش شده با کدوم مجوز؟؟

  • همچنان که دوستان فرمودن، نقد شما واقعا منطقی و حرفه‌ای بود. در این بین فقط یک مسئله روان من رو آزرده کرد.
    تا جایی که من خبر دارم، مدتیه قرن ۲۱ و همراه اول (شعبه دیگه قرن ۲۱)، به خاطر مسائل مالی به مترجم‌ها و گوینده‌های ناشی میدون می‌دن. این حدس منه. دوستان می‌تونن قبول کنن یا قبول نکنن. اما به احتمال قریب به یقین دوبله آواژه برای قرن ۲۱ مجانی (یا بشدت ارزون) تموم شده و دوستان هم فقط به خاطر نفع مالی و تبلیغاتی این مسئله رو قبول کردن.

    • دوست عزیز اینکه یک موسسه با چه سازمان ها و ارگان هایی همکاری تجاری دارد و یا برای کاستن از هزینه های تمام شده خود چه تمهیداتی را به کار می بنده برای مخاطبان محصولات آن موسسه اهمیتی ندارد. بهتر است اگر نقدی به کیفیت آثار ارائه شده داریم، تمرکز خود را برآن قرار دهیم.

      • جناب فروتن عزیز شما دیگه چرا این حرفو میزنید؟!
        کاستن از هزینه های تمام شده (اونم به این شکل و با این شدت) مساویست با کاهش کیفیت آثار ارائه شده.
        کیست که بر کاهش کیفیت دوبله ها اذعان نداشته باشد؟
        چرا نمیخواید قبول کنید که (به قول سیاوش) مترجم‌ها و گوینده‌های ناشی کیفیت دوبله ها را پایین آورده اند؟
        چرا اینقدر دوست داریم خودمان را بزنیم به اون راه؟
        شما اصرار دارید که حتما یک کارشناس دوبله بیاد به طور فنی فلان دوبله رو نقد کنه در غیر اینصورت ضعفش رو قبول نمی کنید!
        بابا به پیر به پیغمبر برای فهمیدن ضعف این دوبله ها نیازی به کارشناس بودن نیست

        قبول کنید

        • دوستی که این بار با نام امیر محمد به اظهار نظر پرداخته ای، بنده مرجع رد و قبول نظر دیگران در باره کیفیت دوبله نیستم. حرفی شنیدنی و خواندنی در باره دوبله فیلم یا فیلم های خاصی داری، مردانه و شفاف حرفت را بزن و قضاوت را به عهده دیگران بگذار. سرک کشیدن تو پستو و حریم شرکت ها برای کشف رابطه و همکاری آنها با دیگران دور از نگاه حرفه ای است.

      • متاسفانه همین طوره که شما می‌فرمایید. خیلی چیزها برای مخاطب اهمیت نداره.
        انقدر در این زمینه سرد و سرّ شدم که واقعا ترجیح می‌دم از بیخیالی مردم هیچ حرفی نزنم. مبادا به جای تایید دوستان، اینجا سیلی از انتقادات حواله من بشه و هر کسی به نوعی من رو به توهین متهم کنه. این به کنار…
        متاسفانه در شرایط حال حاضر کشور ما، اپیدمی مسعود شصتچی بیداد می‌کنه. کمتر کسی سر جاش هست. مشکل ما فقط از دست بعضی مدیران و منسب‌دارانی نیست که تخصص و دلسوزی لازم رو ندارن. فراوان داریم بازیگرانی رو که این کاره نیستن. فراوان داریم کارگردانانی که ماهر نیستن. فراوان داریم گوینده‌ها و مترجم‌هایی که نه با زبان مادری خودشون آشتی هستن و نه با زبان مبدا فیلم‌ها دوستی صمیمی دارن. هر کدوم رو از فیلم و اینترنت یاد گرفتن و بدون اندکی مطالعه عمیق در نظریه‌های زبان و هنر گویندگی، پا به میدون می‌ذارن. منتقد ناوارد هم زیاد داریم. اما می‌دونید مشکل حقیقی از کجاست؟ از کاپیتالیسم دلالانه رخنه کرده در فرهنگ ما که متاسفانه کمتر کسی حاضر به تاییدشه.
        نظام سرمایه‌داری در نظریه به سیستمی گفته می‌شه که همه بیزینس‌ها در اون به رقابت جانانه می‌پردازن و تا زمانی که چهارچوب قانون رعایت بشه، مشکلی در اندوختن ثروت اون‌ها وجود نداره. نوش جونشون! البته این نظریه هست و تا عمل فاصله داره. اما باز هم بهتر از سیستم حاکم بر اکثر بیزنس‌های کشور ماست.
        من طی ۱۰ سال گذشته با خیلی جاها همکاری و آشنایی داشتم. چه در مطبوعات، چه در بازار دوبله، چه دارالترجمه‌ها، چه سایت‌ها و فروشگاه‌های اینترنتی، این مسئله رو به وضوح دیدم. کسی که از بالا کارمندهاش رو مدیریت می‌کنه، بیش‌تر از همه چیز فکر قطع نشدن رزق خودش و در بعضی مواقع اندوختن ثروت برای شخص خودشه. کمتر کسی رو دیدم که مدیریت انجام بده و در کنار پول درآوردن و از قافله عقب نموندن، کار هنری کردن هم براش اهمیت داشته باشه. خروجی‌های خیلی از استودیوهای دوبله رو که می‌بینم، انگار به ذهنم چنگ می‌کشن!
        اما یک حقیقت دیگه‌ای در اینجا وجود داره. خیلی‌ها رو دیدم که یک کاری رو با عشق شروع کردن (این که عشق برای آدم نون و آب نمی‌شه و علاقه تنها برای آغاز یک کار، عین قدم گذاشتن تو میدون مینه، بماند…) اما کم‌کم و با مشاهده شرایط به دلالی و قیمت‌شکنی رو آوردن. چون چاره‌ای نمی‌دیدن!
        تو بازاری که هیچ ناظر کیفی درستی وجود نداره، که اکثر منتقدان مطبوعاتی هم در رنج سنی جوان و نوجوان هستن و قبل از اینکه قلمشون هویت پیدا کنه، می‌فهمن باید برن دنبال یه کار درست و حسابی، و اگر منتقد خوبی هم باشن،، خیلی از اقشار مردم اصلا نوشته‌هاشون رو نخواهند خوند، قطعا یک سری هنربندها مثل قارچ رویش می‌کنن.
        میان و مجله‌ای برپا می‌کنن که برخلافِ فلان مجله درست و حسابی که زحمت تهیه مطالب رو خودش می‌کشه و هزینه پاش می‌ده، چهار تا سایت خارجی باز می‌کنن و مطالب اون رو ترجمه”عمدتا ضعیف” می‌کنن و با چند تا عکس چشم پر کن از فلان خواننده و فلان بازیگر، و قیمت به مراتب پایین‌تر، تیراژ رقیب رو می‌زنن. یا یه گروه دوبله میاد وسط و با قیمت‌شکنی، مترجم هزار تومنی میاره و گوینده علاقمند رو هم مجانی می‌بره تو باکس و یک اثر افتضاح عرضه می‌کنه که هیچ نشانی از کار اصلی نداره و برخلاف استودیویی که دو هفته سر همون اثر وقت گذاشته و در نهایت کارش سوخت شده، از محبوبیتی دوچندان برخوردار می‌شه. “فقط به صرف اینکه کارش دیده شده!”
        وقتی آدم چند سال با دید انتقادی به مدیریت و کارآفرینی رسانه‌های داخلی و خارجی نگاه می‌کنه، متوجه شکاف عظیمی می‌شه. واقعا به جرات می‌تونم بگم که رسانه ملی ما در کنار آزار رسوندن به خیلی از افراد لایق (با یک جستجوی ساده در اینترنت می‌تونید مصاحبه‌های افرادی مثل مهرانه مهین‌ترابی، علیرضا خمسه، رضا شفیعی جم و بسیاری دیگر رو در این زمینه بخونید)، واقعا “نمی‌دونه” از چه کسانی حمایت کنه. و این “ندونستن” بیشتر از آزارهای عمدی به هنر ما لطمه می‌زنه. یکی از هنرمندهای محبوب تلویزیون دو گوینده‌ای رو میاره تو برنامه محبوبش که نه صدای پخته‌ای دارند و نه هنر درست و حسابی. پنج دقیقه دانشگاه هیولاها رو با انواع تپق و صدای تودماغی و دیالوگ‌های بداهه و اضافه‌دار “مثلا” دوبله زنده می‌کنن… و محبوب می‌شن، چون هر کسی که مقصر این اتفاق بوده، نرفته سراغ این همه گوینده بهتر و با استعدادتر. اجراهای زنده سث مک فارلِین و تیم هنرمندش از سریال فمیلی گای در اینترنت هست. هر کسی که به زبان انگلیسی تسلط داشته باشه، به یادگی متوجه فرق اجرای اون‌ها با اون فاجعه تلویزیونی ما می‌شه. و از همه دردناک‌تر اینکه وقتی ویدئوی اجرای اون دو دوست رو در آپارات دیدم، هیچ کامنت منفی درباره اجراشون به چشمم نخورد!
        حالا این وسط مدیر کجاست؟ ستاد نظارت کجاست؟ چرا هیچ سازمانی نیست که بین آثار دوبله شده قضاوت انجام بده، اونی که بهتر بود رو راهی بازار کنه و بقیه رو بسوزونه؟ هیچ جای دنیا رقابت این شکلی بین متخصص و آماتور صحیح نبوده و نیست. رقابت بین باسواد و بیسواد با این حالت هیچ نشونه‌ای از عدالت نداره. با استعداد و بی استعداد نباید با هم تو گود “بیزنس” برن. متاسفانه به خاطر زمینه فکری غالب در فرهنگ ما، انگار همه شاخه‌های هنری یک جور سرگرمی تلقی می‌شه. یک شبه صدها گروه رپ تشکیل می‌شه، هزاران بازیساز مدعی از جای جای ایران بلند می‌شه و چندین گروه دوبله روی کار میاد که متاسفانه خیلی‌هاشون احساس می‌کنن همین که صدا کلفت و نازک کنن و غمیش بیان، تمام راه رو رفتن! در حالی که حس و حال و شخصیت‌پردازی برای خیلی‌هاشون یک رمز پنهانه و فقط تیپ‌سازی بلدن و خیلی جاها از ادای آکسان صحیح فارسی عاجزن.
        وقتی این منبع این جوری نشت داره و متاسفانه مخاطب‌ها هم کارهاشون رو می‌بلعن، تمام چشم امید حرفه‌ای‌های این کار به دست مسئولین و ناظرینه. شاید اگر همون ده سال پیش که تصویر دنیای هنر و قرن ۲۱ هر روز هر روز عنوان جدید بیرون می‌دادن، هم این شرکت‌ها از توقعشون کم می‌کردن (و از مردم نمی‌خواستن در اون زمان پای هر فیلم ۳۵۰۰ تومن هزینه بدن) و دولت هم واقعا با جدیت ناقضین حقوق مولفین رو سرکوب می‌کرد، به این وضع فاجعه‌بار نمی‌رسیدیم.
        شاید اگر اینترنت ایران حرفی برای گفتن داشت و می‌شد شبکه‌ای مثل نت فلیکس در ایران راه‌اندازی کرد که هزینه‌های تولید دیسک از سر راه شرکت‌های هنری برداشته شه و مردم هم با مشکل کپه شدن سی.دی و دی.وی.دی روبرو نباشن، الان بازار این افراد رونق دوچندانی داشت. در چنان حالتی می‌تونستیم دوبله‌های چند گروه مختلف رو یکجا قرار بدیم. می‌تونستیم سیستم نظردهی مردم رو اعمال کنیم. می‌تونستیم پیش نمایش از فیلم‌ها قرار بدیم که مجبور نباشن فقط با قضاوت از روی تصویر روی جلد دی.وی.دی اقدام به خرید کنن. و در اون بازار با سیستم قیمت‌گذاری یکپارچه، خیلی از گروه‌های بهتر و باکفایت‌تر می‌تونستن بیان بالا و گروه‌هایی که به خاطر استخدام مترجم‌های کارنابلد و آماتور، کلا فضا و شوخی‌های اثر اصلی رو از دست می‌دادن و برای “مثلا” جذاب کردنش به شوخی‌های سطحی و بی‌مزه متوسل می‌شدن، کم‌کم دستشون رو می‌شد.
        ولی حیف که این قصه سر دراز دارد و اوضاع خیلی خراب‌تر از این حرف‌هاست. از همه هم دردناک‌تر این مسئلست که تو روزگار امروز، فقط یک تکذیب کافیه تا دیگه نشه جنایاتی که یک سری در حق فرهنگ ما می‌کنن رو پیگیری کرد. چرا؟ چون مردم براشون اهمیت نداره!
        حرف درباره کم کاری‌های رسانه‌های داخلی خیلی زیاده. ولی به قول یکی از دوستانی که همینجا کامنت گذاشته، میخ آهنین نرود در سنگ. استاد فقید، کریم امامی سال‌ها به شهرت‌طلبی و معروفیت پشت کرد و چندین مقاله فوق‌العاده در باب ترجمه و صنعت چاپ به تحریر درآورد. بهسازی فضا برای ایشون خیلی بیشتر از مطرح شدن ارزش داشت. بارها سعی کرد صدای خودش رو در قالب اون مقاله‌ها به گوش مسئولین برسونه تا بازار نشر ما به این فلاکت امروز نیوفته… اما از این غافل بود که خیلی از دوستان کتاب و مجله نمی‌خونن که بخوان اقدامی انجام بدن!

          • از لطف شما ممنونم.
            در ضمن آقای امیرمحمد شخص دیگه‌ای هستن. مطمئنم آی پی و ساعت درج پست برای مدیر سایت قابل رصد و پیگیری هست. بنده نظرم رو همیشه با اسم خودم درج می‌کنم. از هیچ کسی ابایی ندارم و نیازی نمی‌بینم که بخوام پشت اسم مستعار پنهان بشم تا از دیگری دفاع یا انتقاد کنم.
            مدتی می‌شه که واقعا از بازار دوبله مایوس شدم. جایی که اکثر قطب‌هاش (به جز چند مورد خاص که جدیدا همکاریم رو باهاشون شروع کردم) نه ارزش معنوی برای وقت و دلسوزی منِ مترجم قایل هستن، نه برای شخصیت من، و نه در تسویه حساب‌ها خوش قولی می‌کنن، موندن کسی مثل من که برای یک مستند دوزاری هم وسواس به خرج می‌ده جایز نیست.همین دیروز پس از ۹ ماه تحویل ترجمه دو مستند هشتاد دقیقه‌ای به یکی از دونه درشت‌های عرصه دوبله، رقمی ناچیز برای من ریختن که واقعا حالم رو از خودم بهم زد. که چرا اون همه احترام برای اون شخص قایل بودم! این مسئله هم که حرف من بخواد به بعضی از دوستان بر بخوره هیچ اهمیتی برام نداره. تا جایی که می‌دونم خیلی از این افراد رو یا قبلا خودم باهاشون قطع رابطه کردم، یا با رفتارها و حرف‌های زشت و شنیعشون من رو وادار به دوری کردن.
            با این وجود، نیازی به اسم بردن نمی‌بینم. خروجی‌های خیلی از این افراد انقدر به خطا آلوده هست که بشه با نقد منصفانه و منطقی قصر موهوم اعتبارشون رو از هم پاشید. از طرف دیگه تجربه به من و خیلی از دوستان خوبی که در این عرصه دارم، ثابت کرده فقط کافیه به یکی از این افراد بگی (یا نگی) که دیگه حاضر نیستم به خاطر مبلغ کم دستمزد شما باهاتون کار کنم و می‌خوام از زیر یوغ مافیای شما درآم تا هر چی از دهنش درمیاد جلوی رو و پشت سر آدم بگه. جالب اینجاست که شخصا به خاطر اینکه حاضر نشدم وسط امتحانات درسم رو زمین بذارم و با یکی از این دوستان کار کنم، مورد تحقیر قرار گرفتم. و حتی با وجود مراجعه بهشون برای اینکه از دلشون دربیارم و توجیهشون کنم که نمی‌خوام به اصطلاح “دورش بزنم”، باز هم همون لیچارها رو بار من کردن.
            اگه از این افراد اسم ببرم می‌شم چوب دو سر طلا. حوصله مشاجره لفظی باهاشون رو ندارم. مخصوصا وقتی که با وجود همه کبکبه و دبدبشون و اظهار فضل‌های تصنعی با چهار تا لفظ مثلا ثقیل، انگار با علائم سجاوندی پدرکشتگی دارن و معلوم نیست سر جملشون کجاست و تهش کجا!
            خلاصه که می‌خوام بگم سوء تفاهم شده. بنده و آقای امیرمحمد یکی نیستیم. 🙂

  • من باید یک اعتراف تلخ بکنم و اونم اینه که شخصی که به اسم امیرمحمد نظر میده منم!
    چرا فکر کردید من یکی دیگه ام؟! مگه من قبلا نظر نداده بودم؟
    سرک کشیدن تو حریم شرکتها دیگه چه حرفیه؟!
    شرکتی که مخاطبش مردمه و مثلا داره برای مردم کار میکنه باید همه چیش اصولی و با قاعده باشه. چرا اصلا شرکتها باید دوبله های مجانی رو قبول کنن؟ آیا دوبله مجانی با کیفیت هم داریم؟
    اینهمه کار بدون مجوز و بی کیفیتی که الان داره پخش میشه همش زیر سر یکی دو موسسه گردن کلفته و هممونم میدونیم. چرا لاپوشونی؟ مطرح کردن این حرفا یعنی سرک کشیدن تو حریم خصوصی؟!!! مگه اونا مشتری خصوصی دارن؟!!! مگه مردم خصوصی ان؟!
    آقای فروتن شما میگید مردانه و شفاف حرف بزنم ولی مطمئنا اگه مردانه تر و شفاف تر از این حرف بزنم نصف بیشتر حرفامو سانسور می کنید!!!
    پس خواهشا در فضایی که مردانه و شفاف حرف زدن جرمه از من همچین چیزی رو نخواید.
    ضمن اینکه همه دوبله ها، فوق عالی و بسیار بسیار قوین و هر کی میگه دوبله های جدید ضعیفه حتما نامرد و ناشفافه!

  • با سلام و عرض خسته نباشید. تشکر میکنم از شما به خاطر سایت زیباتون. در رابطه با نقدی که به دوبلورها و مدیردوبلاژ های زیر زمینی شد کاملا موافقم، جمع آوری گوینده های خوب دور هم اسمش مدیر دوبلاژی نیست. الان من هم که مدیر دوبلاژ نیستم خیلی راحت میتونم با روش های مختلف گوینده های خوب رو دور هم جمع کنم برای تلویزیون مستند و فیلم و … بگیرم دوبله کنم از جیب هم برای گویندگان هزینه کنم که پول بیشتری اگه خواستن بهشون بدم. اما مدیر دوبلاژ به معنای واقعی به کسی میگن که مثل استاد کسمایی از نقطه ی صفر با یه نفر طوری کار کنه که از اون شخصی که قبلا سطحش صفر بود یه روز تبدیل به استاد دوبله بشه. منظورم از سطح صفر اینه که اون شخص قبلا در زمینه ی هنر هیچ کاری نکرده باشه و عقبه ای نداشته باشه. مثل کاری که گلوری برای بعضی از گوینده هایی که عقبه ی هنری نداشتن کرد و ازشون یک دوبلور خوب و پررزومه ساخت . خانم نکو اقبال رو آقای ایکس به دوبله معرفی کردن اما خانم نکواقبال قبل از دوبله یک بازیگر حرفه ای تئاتر بودند و چون بعدها وارد واحد دوبلاژ سیما شدند و رل های بسیار بهتری نسبت به گلوری گفتند طبیعتا نیازی به معرفی به یک استودیوی زیرزمینی نداشتند. نشون به اون نشون که یکی از زیرزمینی ها از خانم نکواقبال برای رل هلنا بونهام کارتر دعوت کردن و دعوتشون توسط ایشون خیلی شیک رد شد. به دلیل اینکه جایگاه شخصی که در کنار پیشکسوتان گویندگی میکنه خیلی بالاتر از استودیوهای زیرزمینی هست که حتی سیستم صدابرداری درستی ندارن. در نتیجه هر کسی به هر جایی که رسید مدیون زحمات و تلاش و اراده خودشه نه اون شخصی که معرفش بوده. و اما در رابطه با دو دوبله ی فیلم پدینگتون من فقط یک نکته خدمتتون بگم و اون اینه که به نظرتون گوینده های این دو دوبله اصلا حتی با هم قابل مقایسه هستند؟ استاد پیشکسوت مریم شیرزاد کجا بنفشه رافعی که دوبلور هم نیست و با یدک کشی اسم رادیو در یک چشم بهم زدن نقش منفی اول گفت کجا؟ این کار مثل اینه که من با یه تلفن از سینما رضا کیانیان رو برای دوبله دعوت کنم یا از رادیو نمایش رضا عمرانی رو برای دوبله دعوت کنم بعد همین دو بزرگوار رو مقایسه کنم با استاد پیشکسوت دوبله ای که بیش از نیم قرن دوبله های ماندگار داشته تازه مدعی هم باشم بگم دوبله ی من بهتره. به نظرتون خنده دار نیست؟ هیچوقت کسی به پای پیشکسوتان نخواهد رسید. کاش ویدئو رسانه ها فیلم هاشون رو بسپرن به پیشکسوتانی که حداقل هفت هزار فیلم بیشتر از زیرزمینی ها دوبله کردند و سی سال قبل از اینکه به دنیا بیان دوبله کار میکردن. جدیدا ویدئو رسانه ی … هم فصل چهارم و پنجم سریال لاست رو با دوبلور های آماتور دوبله کرده. و نه تنها بهشون پولی نداده بلکه منت هم سرشون گذاشته که از خداتونم باشه دارین تو لاست صحبت میکنین. تازه نفری بیست هزار تومن هم برای تست دریافت میکنن. در واقع انگار فارسی وان در لاست احیا شده. خلاصه اینکه پیشکسوتان هر مدلی که دوبله کار کنن باز هم صد برابر بهتر از زیرزمینی ها هستن و به قول یکی از استادام سالهای نوری ازشون جلوترن.

مرا در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید