توضیح: این مقاله به قلم نگارنده (مدیر سایت روزانه های سینمایی) در شماره چهارم نشریه انجمن علمی مدیریت رسانه دانشگاه پیام نور به چاپ رسیده است.
چنین کنند بزرگان چو کرد باید کار
معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد طی یکسال گذشته پیش نویس لایحه سازمان نظام رسانه ای را در معرض رای و نظر اهالی فرهنگ و هنر قرار داد و انصافاً اساتید و صاحب نظران در نقد پیش نویس لایحه سنگ تمام گذاشتند. نتیجه کار معاون مطبوعاتی که اهالی رسانه را محرم دانست و پشت درهای بسته به تصمیم گیری نپرداخت آن شد که به گفته رییس مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه ای در معاونت مطبوعاتی، ۱۵ ماده از پیش نویس لایحه به بازنگری اساسی نیازمند است و باید بر روی آن کار مجددی صورت گیرد.
نتیجه اولیه بازخوردها
وی در نشست نقد و بررسی لایحه گفته است: “اولین نکته این است که عبارت «غیردولتی» در این پیشنویس، روشن و شفاف نیست. برخی این پیشنویس را از بنیان دارای اشکال دانستند و معتقدند با آزادی رسانه سازگاری ندارد. همچنین بر ضرورت تعریف منافع ملی و امنیت ملی برای جلوگیری از هرگونه سوءبرداشت تاکید شده است. شائبه دولتی بودن سازمان نظام رسانهای باید برطرف شود. مجمع عمومی باید بالاترین رکن سازمان باشد نه شورای عالی. در ترکیب هیات صدور پروانه روزنامهنگاری، صلاحیت حداقلی هم برای روزنامهنگار در نظر گرفته نشده است. ضمانت اجرایی در خصوص حقوق روزنامهنگاران دیده نشده است.”
او تصرح کرده است؛ “برخی معتقدند با توجه به ضعف بنیه مالی روزنامهنگاران، دولت باید مکلف به تأمین بودجه این سازمان شود. همچنین اشاره شده است مسایل و مشکلات صنفی از قبیل بیمه، مسکن، امنیت شغلی و… در این پیشنویس دیده نشده است. تصویب و اجرای این پیشنویس، خط بطلانی بر فعالیت آزاد و مستقل مطبوعات کشور خواهد کشید. این پیشنویس مطبوعات را به بولتن تبلیغاتی دولت تبدیل میکند. محدودیتهای این متن برای روزنامهنگاران در تاریخ صد ساله روزنامهنگاری در ایران بیسابقه است. این پیشنویس برآیند همه طرحهای ناموفق و ردشده پیشین است. کمکهای دولت و شهرداریها برای تامین بودجه سازمان نظام رسانهای، با مستقل بودن این سازمان منافات دارد. از دیگر نقدهای مطرح شده این است که وقتی دولت اراده یا قدرتی برای بازگشایی انجمن صنفی روزنامهنگاران ندارد، مطرح کردن این پیشنویس، نمک پاشیدن روی زخم روزنامهنگاران است. البته همان طور که اشاره کردم قرار نیست این قانون بیاید و جایگزین انجمن صنفی شود. برخی نقدها میگوید این پیشنویس چوب لای چرخ تشکلهای روزنامهنگاران است و به نظر میرسد این پیشنویس متنی نیست که روزنامهنگاران درباره نحوه فعالیت خود از آن انتظار دارند.”( به نقل از همشهری آنلاین)
از پیامدهای مثبت فراخوان معاونت مطبوعاتی این بود که فضا برای برخورد جناحی با لایحه تنگ شد و همه دلسوزان فارغ از عقاید و گرایش های سیاسی از منظر علمی و تجربیات حرفه ای به اظهار نظر روشن و بی پرده پرداختند.
روی دیگر سکه
در گوشه دیگری از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی آنطور که در خبرها خواندیم؛ معاونت حقوقی آن وزارتخانه خبر از تصویب لایحه مالکیت فکری در هیات دولت داد. پیش نویس این لایحه قریب به چهار سال در همایش های مختلف و کمیسیون های تخصصی دولت به بحث گذاشته شده بود و از این پس نیز در کمیسیون های تخصصی مجلس شورای اسلامی گردش و سیر بررسی طولانی مدتی را پشت سرخواهد گذاشت. این لایحه در صورت تصویب و تبدیل شدن به قانون جایگزین قانون حمایت از مولفان و مصنفان مصوب ۱۳۴۸ و قانون حمایت از پدید آورندگان نرم افزارهای رایانه ای مصوب ۱۳۷۹ خواهد شد. در تعریف مالکیت معنوی وجهی از دانش و اطلاعات است که در محصولات فیزیکی یا روند تولید آنها تجلی یافته است. این حقوق فارغ از هر گونه شروط قراردادی، منافعی را برای پدیدآورنده اثر در نظر گرفته و افراد جامعه را نسبت به رعایت آن ملزم و مکلف می کند .(زارعی دولت آبادی،۱۳۸۶: ۱۰۲)
مدیر کل دفتر حقوقی وزارت ارشاد در خصوص مفاد لایحه ای که به تصویب هیات وزیران رسیده است به همین مختصر اکتفا کرده است: ” این لایحه در واقع مشتمل بر سه کتاب مالکیت ادبی و هنری، حقوق مرتبط به مالکیت صنعتی و مالکیت علمی است. اعضای هیأت وزیران در این جلسه صرفاً به بررسی کتاب اول این لایحه یعنی مالکیت ادبی و هنری پرداختند که شامل؛ ارئه تعاریف قانونی مشخص از انواع آثار ادبی و هنری، احصای آثار ادبی و هنری قابل حمایت، تبیین انواع حقوق مورد حمایت و موارد استثنا، تعیین مدت زمان حمایت از آثار متناسب با انواع آنها، مقررانناظر بر نحوه واگذاری اینگونه حقوق، نحوه ثبت آثار ادبی و هنری و…”( به نقل از جام جم آنلاین)
غرض از طرح موضوع اخیر این است که معاونت حقوقی وزرات ارشاد می توانست به تاسی از همتای خود در معاونت مطبوعاتی همزمان با بررسی کارشناسی دولت، نظر اهالی فرهنگ و هنر و جامعه حقوق دانان را کسب کند. ممکن است در پاسخ گفته شود که آن معاونت در فرخوان های محدود و هدفمند خود حقوق دانان خبره را به همکاری در تدوین و تنظیم پیش نویس دعوت کرده است و به دلیل ماهیت متفاوت آن با لایحه سازمان نظام رسانه ای، نیازی به علنی کردن آن نبوده است. در اینصورت باید گفت که همین رویه را معاونت مطبوعاتی نیز می توانست در پیش گیرد و به پیشکسوتان مطبوعاتی و اعضای هیات علمی دانشگاهها اکتفا کند. اما آنچه که ویژگی حکومت های مردم سالار است آن است که دستگاه های اجرایی در اغلب موارد مردم و مخاطبان حوزه خاص خود را مورد خطاب قرار داده و به تعامل جدی با آنها روی خوش نشان دهند. خاصه در امر تقنینی که با منافع اهالی و فعالان یک حوزه خاص سر و کار دارد و از پیامدهای مثبت یا منفی آن مستقیماً تاثیر خواهند پذیرفت.
از سوی دیگر مالکان آثار ادبی و هنری طی نیم قرن گذشته تجربیات تلخ و شیرینی از پیگیری های حقوقی خویش در محاکم قضایی دارند که می تواند به عنوان یک سرمایه ارزشمند در تدوین قانون آتی مورد توجه قرار گیرد و به عینیت و وضوح هر چه بیشتر مفاد آن کمک کند.
یک بام و دو هوا
نکته حائز اهمیت دیگر آن است که به دلیل عدم عضویت کشورمان در کنوانسیون برن(کپی رایت) کپی و دانلود غیر قانونی انواع نرم افزارها، فیلم، موسیقی، کتاب و سایر محصولات فرهنگی و هنری خارجی در کشور به یک رفتار و هنجار عادی در کشور بدل شده است و همگان بسیاری از نیازهای فکری خود را با چند کلیک به راحتی از از طریق اینترنت تامین می کنند. کمترین عارضه این رفتار آن است که کاربر و استفاده کننده فرقی بین محصول داخلی و خارجی نمی گذارد و در چنین هنگامه ای تر و خشک با هم می سوزند. کپی غیر قانونی فیلم ها و محصولات شبکه نمایش خانگی و فریاد و اعتراض های بی حاصل تهیه کنندگان سینما و ناشران نسخه نمایش خانگی طی یک دهه گذشته، پیامی جز این ندارد که قبح و زشتی تضییع حقوق دیگران از بین رفته است و تبلیغات روشنگر موسسات ناشر و فتاوای بعضی از مراجع عظام تقلید نیز تاثیر محسوسی در بازداشتن مردم از کاری خلاف قانون و شرع نداشته است. غرض آنکه با فرض تصویب قانون جامع و مانع جدید در سال های آتی، این خطر وجود دارد که بازهم گره ای از کار فروبسته ناشران داخلی گشوده نشود و به دلیل شیوع گسترده عارضه کپی کاری، قانون جدید بهبودی در ذهنیت مردم و اصلاح رفتار مردم ایجاد نکند.
این مسئله که در جای خود قابل تامل است و دیدگاه های دیگر، می توانست در بررسی پیش نویس لایحه مالکیت فکری و ادبی مورد امعان نظر مسئولان امر قرار گیرد و در ویرایش نهایی آن لحاظ گردد.
لطفا ً کپی کنید!
اصرار بر رعایت حقوق مالکانه آثار ادبی و هنری و تلاش بر وضع قوانین روزآمد در شرایطی در دستور کار متولیان امر قرار گرفته است که بعضی از مدیران رسانه ای بی میل نیستند که تولیدات شان به وفور تکثیر شود و بی هیچ هزینه ای دست به دست گردد. چنین دعوت عامی از سوی مدیرانی صورت می گیرد که برای تولید محصولشان متکی به بودجه های نفتی هستند و چشمداشتی به بازگشت سرمایه و درآمد حاصل از آن ندارند. به این نمونه توجه کنید. رسس رسانه ملی در آیین پایانی ششمین مجمع رادیو و تلویزیون های کشورهای اسلامی به صراحت گفته است:
“برای اعضای این مجمع “کپی رایت و مالکیت معنوی” معنا ندارد. از آنتن ما هر چه خواستید بردارید و پخش کنید.
این کار هیچ اجازه ای نمی خواهد. استفاده از تولیدات یکدیگر خدمت است نه تخلف. “
رییس محترم رسانه ملی شاید محق باشند که حقوق مادی آثاری را که سازمان متبوعش تولید کرده است، نادیده بگیرد اما تضییع حقوق فکری و معنوی آثاری که حاصل و زاییده ذهن و فکر هنرمندان و برنامه سازان است نباید به راحتی در معرض اقتباس و کپی برداری دیگران ولو مسلمان قرار گیرد.! به عبارت روشن تر اگر ایده و داستانی یکی از سریال سازان و فیلم سازان تلویزیون مورد سرقت در بین هنرمندان کشورهای عضو مجمع قرار گرفت چه تضمینی برای استیفای حقوق از دست رفته وجود دارد؟ البته در داخل نیز برنامه سازانی از اینکه رسانه ملی به دفعات کار آنها را از شبکه های مختلف و به زبان های گوناگون دوبله و پخش می کند و بعضآ نسخه نمایش خانگی آنها را وارد شبکه می کند، آزرده خاطر هستند. بیژن بیرنگ سازنده سریال هایی همچون همسران و خانه سبز در این باره معتقد است:
“شنیدم جامجم یکی از سریالهای ما را پخش کرده، حتی فیلم ویدئویی این سریالها نیز به بازار ارائه میشود اما هیچ عایدیای نصیب ما نمیشود؛ چرا یک شبکه خصوصی باید همسران را پخش کند؟ اگر شبکهای مثل آیفیلم بخواهد آثار ما را به این صورت پخش کند پس کپی رایت در کجا رعایت میشود؟ از سال ۷۳ که ما سریال «همسران» ساختهایم ۱۰ یا۲۰ بار پخش شده است، بدون اینکه حتی از ما اجازه گرفته شود. به علاوه این سریالها به سیدی هم تبدیل و در بازار فروخته میشود اما هیج مبلغی به ما تعلق نمیگیرد. در شرایطی طبق قانونی که در سازمان صداوسیما وجود داشت مجبور بودیم همهی رایت کارمان را واگذار کنیم اما در آن زمان از ماهواره یا شبکه نمایش خانگی خبری نبود.”(در گفتگو با ایسنا)
مجلس قضا را به جا آورد!
با عبور لایحه حمایت از مالکیت فکری و ادبی از لابیرنت دولت و ارائه آن به مجلس شورای اسلامی می توان امید داشت که کمیسیون های تخصصی مجلس از جمله؛ فرهنگی و قضایی کاری را که دولتمردان به فراموشی سپرده اند، جبران کنند و مفاد آن را با هدف جلب مشارکت فکری عموم علاقمندان رسانه ای نمایند. انجام چنین کاری بی سابقه نیست بویژه مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی قادر است که فضایی را پدید آورد تا از زوایای گوناگونی لایحه تقدیمی دولت در کانون توجه اهل فن اعم از حقوق دانان و پدید آورندگان آثار ادبی و هنری قرار گیرد. به یاد داشته باشیم که پیشرفت سریع صنایع رسانه ای و آرایش نو به نوی وسایل ارتباطی، تصویب قوانینی که مقتضیات زمانی را مد نظر قرار دهد و پاسخگوی تعارضات حقوقی باشد، ضروری ساخته است.
دو فیلم سینمایی ((گرگ وال استریت)) به کارگردانی مارتین اسکورسیزی و _((گتسبی بزرگ)) به کارگردانی باز لورمان دوبله شده و بزودی توزیع خواهند شد.
آخه خداوکیلی گرگ وال استریت چیزی ازش می مونه برای تماشا؟!!!
تیتراژ اول – تیتراژ پایان
سلام مهدی جان ممنون از خبری که دادی.
خبری از دوبله فیلم های دیگر نداری؟؟؟ممنون
نه متاسفانه…
سلام خدمت شما . از انجا که من اطلاع دارم این دو فیلم دوبله ی خصوصی شده اند و توزیع به صورت عمومی نخواهند شد.
دوبله خصوصی برای چه کسانی؟؟؟
چند روز قبل شخصی از بنده پرسید : ” اسلام برای ما چه کرده؟ پیامبر و امام ها که همه عرب بوده اند ، قرآن که عربی است ، اصلاً اسلام مال عربهاست . چه فایده ای برای ما داشته که اینطور به آن چسبیده ایم؟” و هیچ نگفتم! چه بگویم؟ نه بنده سخنور قابلی هستم و نه آن شخص کسی بود که با حرف کسی مثل بنده قانع شود!
در این دو سه روز گذشته سرگرم خواندن کتاب “من زنده ام” بودم . خاطرات دوران اسارت خانم معصومه آباد در چهار سال نخست جنگ تحمیلی . و متوجه شدم سئوالی را که آن شخص از بنده پرسیده بود ، سی و چهار سال قبل بازجوها و شکنجه گران بعثی از یک دختر هفده سال امدادگر می پرسیدند (اسلام و قرآن مال ما عربهاست به شما چه ربطی دارد؟ جنگ امام حسین(ع) جنگ عرب با عرب بود ، به شما چه ربطی دارد و …) و خانم آباد در آن شرایط پاسخ آن بعثی ها را می داد حتی اگر واکنششان نیشخند و شکنجه بیشتر بود!
براستی چه اتفاقی افتاده که منطق سی و چهار سال بیش سفاکان بعثی منطق جوان امروز ایرانی شده؟ جوانی که شاید اگر سال تولدش را می پرسیدم متولد همان سال پنجاه و نه بود!
و براستی چه اتفاقی افتاده که نمی توانم و نمی خواهم جواب سئوالی را به یک هم سن و سال خودم که فقط رابطه کاری با هم داریم بدهم که آن دختر خانم با سنی تقریباً نصف سن بنده ، آنطور جواب آن کسانی را می داد که می توانستند حکم مرگش را صادر کنند چون حتی اسمش هم در لیست صلیب سرخ از اسرای ایرانی ثبت نشده بود!
آقا امین اشکال نه از شماست و نه از دوست شما.
اشکال از روشنفکران ، متولیان دین و مسئولین همیشه مدعی است که نتوانسته اند برای پرسش های نوین نسل نو پاسخی درخور داشته باشند.
زمانی که به شماری ویژه ، میدان برای هر گونه عرض اندام می دهند و شماری دیگر را کلا از خود نمی دانند و با انگ زنی های بی شمار ، آنها را از صحنه نقد و ابراز رای (عقیده یا نظر) دور می کنند ، کار بهتر از این نمی شود و بی شک بدتر از این نیز می شود.
مبارزه کینه جویانه (۲۶ آبان)
با سلام .به اطلاع می رساند فیلم گرگ وال استریت متعلق به موسسه سینما ۲۴ بوده و در مراحل اخذ مجوز می باشد و توزیع آن توسط شرکت هنر اول انجام میگیرد.
ممنون…خبری از عرضه انیمیشن های مطرح جهان توسط هنراول نست؟
عنوان خدمتکار چه زمانی عرضه می شود؟
جناب روابط عمومی هنر اول؛
آیا فیلم جنگ جهانی زد که اخیرا دوبله شد هم توسط سینما ۲۴ عرضه خواهد شد؟
این قسمت دوم تور چی شد توزیع میشه یا نه؟
راست مگه فرزاد این سمت دوم تور چی شد؟
پرس ویدئو یه جواب درست و حسابی بده…
نکنه می خواد ماجرای اختاپوس:آهوی پیشونی سفید برای تور ۲ تکرار بشه؟
بزودی باید منتظر گرگ وال استریت-نسخه ایرانی باشیم؟؟؟؟
حالا که گرگ وال استریت،جنگ جهانی زد و گتسبی بزرگ قراره توسط موسسات و وزارت ارشاد توزیع بشند…چرا کاپیتان آمریکا((۱))،((۲))و دیکتاتور محصول ۲۰۱۲ نیان؟؟؟؟؟؟
خدا کنه کاپیتان امریکایی (۱) (۲) هم دوبله بشه با دوبله این سه فیلم به دوبله شدن فیلم کاپیتان آمریکایی بیشتر امیدوار شدم…
آره منم امیدوارم … حتی اگه این دو تا فیلم کاپیتان آمریکا رو موسسات سینما ۲۴ و … دوبله نکردند همین گروهی که این ۶ عنوان را عرضه کردند هم می توانند عرضه کنند…