تغییر مدیر رسانه ملی فرصتی را بدست می دهد تا بار دیگر نحوه تعامل تلویزیون و سینما را در ۲۰ سال گذشته مورد بررسی قرار دهیم و بدانیم سیما و شبکه های متعدد آن به جز پخش گزینشی و پر هزینه تیزر فیلم های سینمایی چه نقشی در توسعه و پیشبرد برنامه های سینمای ملی داشته اند. منظورم از عنوان پر طمطراق سینمای ملی همان سیاست های اعلام شده و یا نشده دولت های مختلف در دو دهه ای است که پشت سر گذاشته ایم. اگر بخواهیم نقش تلویزیون در تبیین و ترویج سیاست ها و تولیدات سینمای ایران را مورد بررسی قرار دهیم، چاره ای نداریم جز اینکه موضوعاتی را فهرست کنیم که تلویزیون می توانست در بخش های خبری و تولیدی خود به آنها بپردازد.
دامنه موضوعی
موضوعاتی از قبیل؛ سینما سازی و چالش های آن، تبیین و ترویج الگوی سینما سازی به روش شهرداری تهران که ملهم از ساخت مجموعه های سینمایی(mega plexes) در کشورهای توسعه یافته است، نقش زنان در سینمای ایران، بهره برداری از سالن های جدید بازسازی شده، طرح ملی نصب سامانه های پخش دیجیتال در سینماهای کشور و عبور از آنالوگ در عرصه های تولید، پیش تولید و نمایش، تنوع و تکثر مشاغل سینمایی، پدیده نمایش خانگی که از میانه دهه ۸۰ با تحول چشمگیری روبرو شد، ظرفیت فوق العاده تولید فیلم اعم از سینمایی، ویدیویی، داستانی و مستند، کوتاه و بلند از سوی هزاران سینماگر مستعد در بخش های فنی و هنری، اشتیاق محسوس جوانها برای یادگیری فنون ومهارت های سینمایی در صدها آموزشگاه سینمایی و دفاتر انجمن سینمای جوان، موفقیت های بین المللی سینمای ایران و … فقط بخش کوچکی از سیاهه موضوعاتی است که تلویزیون می توانست در قالب برنامه های مختلف به آن بپردازد و به توسعه متوازن سینما در کشور از طریق جلب همیاری مقامات محلی و نیز عطف توجه دولت ها به اقتصاد آن، کمک نماید.
سینما در قاب سیما
نگاهی به کارنامه سیما در ۲۰ سال گذشته و امتیاز دهی به آن کار دشواری را پیش رو قرار نمی دهد؛ زیرا رصد برنامه های سینمایی تلویزیون به عدد انگشتان یک دست نمی رسد. به جز برنامه ثابت “هفت” در ۸ سال گذشته که هر جمعه پاسی از شب گذشته به روی آنتن رفته است و ویژه برنامه های مختلف به مناسبت جشنواره های سینمایی فجر، کوتاه، حقیقت، کودک و مقاومت و اخیراً برنامه سینما اکران از شبکه ۵ سیما و یا سینمایش در شبکه نمایش، حافظه نگارنده برنامه مستقلی را با عنوان سینمای ایران به یاد نمی آورد. البته در متن برنامه های روتین دیگری تلویزیون بعضاً آیتم ثابتی را به طرح مسائل سینمای ایران اختصاص داده است. در برنامه های صبحگاهی و شامگاهی شبکه های سراسری، حسب مورد مدیران سینمایی و سینماگران حضور یافته و مستقیماً با بینندگان صحبت کرده اند که در بین آنها خاطره برنامه “پارک ملت”، “دو قدم مانده به صبح” و “زنده باد زندگی” از یاد نمی رود.
در این بین نمی توان از برنامه ها و مسابقاتی که غیر مستقیم به تبلیغ سینمای ایران و جهان پرداخته اند و لزوماً تریبون مدیران دولتی سینما و تشکل های سینمایی نبوده اند، یاد نکرد. سینما یک، سینما چهار، سینما گلخانه، سینما ماورا و برنامه های متعدد دیگری در این رابطه قابل اشاره هستند. البته سینما در سبد اخبار و گزارش های خبری تلویزیون هیچگاه غایب نبوده است، اما گزینش رویدادها و رویکرد آن متاثر از رویکرد معاونت سیاسی سازمان صدا و سیما بوده و در موارد متعددی با منویات مدیران دولتی سینما همسو نبوده است.
خواستند نشد
آنچه این یادداشت قصد اشاره به آن را دارد این است که دستگاه رسمی سینمای کشور همانند بسیاری از سازمان های اجرایی دیگر،از طریق تلویزیون نتوانسته است برنامه های خود را به درستی تبیین و تبلیغ کند و به دنبال آن نتیجه دلخواه را حاصل کند. ضریب نفوذ رسانه ملی در بین اقشار مردم و انحصاری بودن رادیو و تلویزیون قدرت فوق العاده موثری به آن بخشیده است که می تواند اهداف اجتماعی و سیاسی مورد نظر مدیران ارشد را تا حد زیادی محقق سازد. در سال های اخیر به دنبال افزایش هزینه های سازمان و مکفی نبودن اعتبارات مصوب، تلویزیون ناگزیر به فروش آنتن به صاحبان آگهی شد و در این بین نهادهای عمومی بیش از دستگاه های دولتی با خرید آنتن گشاده دستانه و آنطور که خود مایل بودند به تبلیغ و ترویج محصولات و خدمات خود روی آوردند. این اقدام باعث نشد تا رنجش و گلایه دولتمردان کاهش یابد؛ زیرا استطاعت مالی دوایر دولتی هیچگاه به اندازه بنگاه های خصوصی و نهادهای عمومی(مانند شهرداری) نیست و ناگزیر چشم آن بر در می ماند تا برنامه سازان تلویزیونی عنایتی بدانها نمایند.
دست تو جیب خودت کن
قصه سینما و مدیریت آن شاید کمی متفاوت با دیگر نهادهای دولتی باشد. سینمای ایران با وجود موسسات تابعه خود که در واقع بازوی حمایتی سینما در بخش های مختلف هستند، این قدرت را دارد که بخشی از اعتبارات و تسهیلات حمایتی خود را با مشارکت حامیان مالی صرف تولید و نمایش برنامه های تلویزیونی به دلخواه خود نماید. تنوع و گستره موضوعات سینمای ایران آنقدر کشش و جذابیت دارند که حداقل در یک برنامه هفتگی به یک یک آنها پرداخت و با وجود جمع زیادی از سینماگران و ستارگان خیل عظیمی از بینندگان را به پای آن برنامه نشاند.
با تغییر سکاندار صدا و سیما مشکلات مالی سازمان به قوت خود باقی است و ملاحظات فرهنگی سیما در قبال سینمای ایران ادامه خواهد یافت و بعید است چرخش محسوسی در کوتاه مدت رخ دهد، لذا چاره ای جر این نیست که به جای شکوه و گلایه، سازمان سینمایی طرح تولید و پخش یک یا چند برنامه هفتگی را به سیما سفارش دهد و مسائل سینما و دستاوردهای و پیشرفت های آن، انتظارات از سایر دستگاه ها و از مهمتر تولیدات و اکران های سینمایی، تازه های نمایش خانگی، فرهنگ سازی برای سینما رفتن، خرید نسحه اصلی ویدیوی فیلم ها، سینما و ویدیو در شهرستانها و موضوعات بی شمار دیگر را با مردم سینما دوست ایران در میان گذارد. ارزش یکبار امتحان کردن را دارد.!
مهران مدیری در یادداشتی به مدیران جدید رسانه ملی گفت: با آقایان سرافراز و پورمحمدی، صدا و سیما جان تازهای خواهد گرفت.
بنابر گزارش سینما باکس به نقل از تسنیم، مهران مدیری بازیگر و کارگردان مطرح تلویزیون در یادداشتی کوتاه برای مدیران جدید رسانه ملی آرزوی موفقیت کرد.
متن کامل این یادداشت به این شرح است؛
«به نام زیبایی
با آقایان سرافراز و پورمحمدی، صدا و سیما جان تازهای خواهد گرفت. با سابقه همکاری و دوستی دیرینه با آقای پورمحمدی، مطمئن هستم وضعیت شفاف و روشنی پیش روی رسانه ملی است.
ضمن آرزوهای خوب برای این دوستان، آرزوی روزهای بهتری برای مردم دارم.»
اتفاقا صدا و سیما همه انتظارات مدیران ارشد را برآورده کرده و می کند. چه بسا فراتر از آن.
من فکر می کنم برنامه سینما اکران شبکه تهران با مشارکت فارابی باشه
با سلام به آقای سعید اخباری
عنوان هانگرگیم ۳ در حال اکران هست آیا برنامه ای برای خرید،دوبله،دریافت مجوز،عرضه اش ندارین؟
آخه دوقسمت قبلیش توسط موسسه شما دوبله و توزیع شد؟
سید مهدی عزیز
از قبل صحبتها برای خرید این عنوان انجام شده است .
انشااله خریداری , دوبله و توزیع خواهد شد .
با سپاس .
عنوان فیلم ویدیویی جوجه تیغی ها عرضه شد.
عنوان انیمیشن دژ آسمان عرضه شد.
عنوان انیمیشن دورا جستجوگر:جشن سه پادشاه عرضه شد.(واقعا من نمی دونم کی این انیمیشن مسخره رو میبینه)
عنوان سینمایی خارجی مرز ۳۸ با بازی مرحوم مغفور شادروان پل واکر عرضه شد.
همچنین سریال عروسکی کوچه مروارید بزودی توزیع می شود.
شمارا به دیدن پوستر این سریال دعوت میکنم
http://8pic.ir/images/m0xwwuuvsp9ezvugmtve.jpg
منبع:سایت میعاد
http://miadfilm.mihanblog.com/
باتشکر
سید مهدی سید محمدی
تالش
یک نظری جالب از خودم برای اولین بار در سایت روزانه های سینمایی :
این نظری رو که اینجا میزنم خیلی وقت پیش نوشته بودم ولی دلم نمییومد انتشارش کنم اما برای اولین بار در اینجا انتشار می کنم :
بسمه تعالی :
نظر من از توزیع بابت توزیع سریال و با دیگر فیلمهای سینمایی ارائه شده در این رسانه حرفی ندارم و فقط انتقادم از نحوه ی پخش سریال در شبکه خانگی هست همین و خدایی نکرده به هیچ کس بر نخوره …!!!
شبکه خانگی به معنای کلی یعنی : شبکه ی بیرونی چون اصلا غلطه اسمش رو بزاریم شبکه نمایش خانگی ( البته این نظر بنده هست و خودم در فروشگاه به همون شیوه ی شبکه ی بیرونی خیابانی اسمش رو گذاشته ام و عاشــق شبکه بیرونی هستم و تمامی سریالهایش رو هم دیــــــدم … تا آخــــــر و الانم در کتابخانه ام در طبقه ی دوم خونه مون یعنی خونه ی خودم هست و بازم می بینــم) توزیع سریال در شبکه خانگی به روز و دقیقه و ثانیه و ساعت و بالاخره به همه چیز که جنبه ی اصطکاکی داره بر میخوره که بعضی وقتها از سوی موسسه های پخش سریال بدقولی ایجاد میشه …. و معنای بد قولی به معنای کلی یعنی سر کار گذاشتن مخاطبین …. مخاطبین رسانه ی خانگی با وجود اطمینان حاصلی که از تمامی تهیه کنند گان و شرکتهایی همچون تصویر گستر پاسارگاد و گلرنگ رسانه که در پخش کار هایی مانند : ویلای من و شاهگوش و گنج مظفر و …. نشان دادند که موسسه ای خوبی هستند اما بدقولی باعث میشه تا همه ی چیز هایی که موسسه در قبال آنهــا تعهد بسته اند از بیــن برود و ما ۲ هقته پیش یعنی حدودا اول آذر ماه تمامی پوستر های پخش سریال أبله در روز دوشنبه ۱۷ آذر را در تمامی فروشگاه های محصولات فرهنگی در سراسر استان آذربایـجان غربی توزیع و پخش کردیم حالا هم از سوی موسسه این خبر تکذیب شده است و چون پوستر کم آوردیم برای پخش و هر فروشنده هنــگام مراجعه میگفت پوستر أبله رو بده ما هم مجبور بودیــم از اینترنت سایتهایی همچون یأس ویدیو و … سایتها کپی و در نهایت اسکن کرده و به مشتری هایمان ارائه بدهیــــم!. خلاصه ی مراتب حرف بنده یا بهتره بگیم سخن بنده از این همه توضیح این یک کلمه بود که موسسه ی پخش بد قولی نکن …!!!
اگه تند رفته باشم بازم ببخشید …
فردا پک جداگانه ی ویـژه معرفی سریال ” أبله” در نمایندگی پخش بیر موزیک و نمایندگی پخش ولایت استان آذربایجان غربی و تمامی شهر های دیگر توزیع خواهد شد . در واقع توزیع روز چهارشنبه صورت گرفته اما هنوز کالا به دست ما نرسیده و فردا میرسه … پخش از صبح ساعت ( ۱۰.۳۰ ) تا( ۱۲.۰۰ ) ویـژه معرفی سریال است و رایگان در خدمت شما عزیزان قرار می گیرد .
پاشایی فقط یک سوژه نبود :
پول درآوردن و کسب درآمد از مرگ یک انسان، بدون در نظر گرفتن مبانی اخلاقی، واقعا دردناک است.
به گزارش خبرنگار بخش موسیقی ایسنا، وقتی پشت شیشه برخی فروشگاههای عرضهی محصولات فرهنگی میبینیم نوشته، دیویدی «تشییع پیکر مرتضی پاشایی» که به قیمت دوهزار تومان و بدون هیچ مجوز، شمارهی ثبت و هولوگرام، بهشکل تکثیر زیرزمینی عرضه میشود، از خود میپرسیم چگونه با سوءاستفاده از نام آنکه در گور خفته است، نان میخورند و این نان را حلال هم میدانند؟
فکرش را بکنید؛ مشغول قدم زدن در راه همیشگیتان هستید و یکی از همین فروشگاههای محصولات «بهاصطلاح فرهنگی» یک کاغذ پشت شیشه چسبانده و رویش نوشته: «دیویدی تشییع پیکر مرتضی پاشایی موجود است».
شاید با خواندن این متن، ابتدا تصور کنید که یک تهیهکنندهی موسیقی، چند فیلمبردار حرفهای را با خودش به آیین تشییع برده است تا بتواند پس از تدوین، فیلمی باکیفیت را در اختیار دوستداران زندهیاد پاشایی قرار دهد؛ اما داستان غیرحرفهایتر از این حرفهاست.
داستان از این قرار است که روز آیین تشییع پیکر زندهیاد مرتضی پاشایی، نمایندههای خبرگزاریها و سایتها برای پوشش خبری در این مراسم حضور پیدا کردند و علاوه بر ارسال گزارش، عکسها و فیلمهای خبری را هم برای مخاطبانشان بهصورت رایگان روی خروجی فرستادند. حالا یک نفر آمده و شروع به دانلود کردن عکسها و فیلمهای آیین تشییع پیکر از سایتهای ایسنا، مهر، فارس، موسیقی ما، تیوی پلاس و … کرده و در عین حال به شبکههای ماهوارهای هم رجوع کرده و هر چیزی را که فکر کرده به مرتضی پاشایی ربط دارد، در یک دیویدی بههم چسبانده و پس از رایت کردن به تعداد زیاد، به قیمت دوهزار تومان برای فروش گذاشته است.
معلوم نیست، این دیویدی به چه تعداد تکثیر شده و در چند مرکز فرهنگی به فروش میرسد، اما ای کاش پیش از اینکه دست به اعمال نسنجیده بزنیم، با خود کمی فکر میکردیم که افراد مشهور پیش از اینکه سوژه باشند، یک انسان هستند. مرتضی پاشایی هم فقط یک سوژه نبود.
مشابه این کار را با بنیامین بهادری هم انجام دادند؛ او پس از آنکه همسرش را در یک سانحه از دست داد، طبق روال حرفهای مدتی بعد، یک آلبوم منتشر کرد و برخیها با سوءاستفاده از بار غم بر دوش یک انسان، روی شیشهی مغازهشان چسباندند: «انتشار اولین آلبوم بنیامین پس از فوت همسرش» در حالی که آلبوم بنیامین با فاصلهی نسبتا زیادی از فوت همسرش منتشر شد و خودش نیز پشت هیچ تریبون رسمی اعلام نکرد که انتشار این آلبوم به درگذشت همسرش ربطی دارد.
پرسش دیگر این است، آنهایی که برای انتشار آثارشان بهطور رسمی مجوز ندارند، نمیتوانند این کار را علنی و از طریق فروشگاههای دارای جواز فعالیت انجام دهند؛ پس چگونه افرادی بینام و نشان میتوانند چنین کاری را بهشکل علنی انجام دهند؟!
و خبر دیگر اینکه :
یوسف رضایی درگذشت :
یوسف رضایی هنرمند نقاشیخط در سن ۶۲ سالگی درگذشت.
مدیا کاشیگر – مترجم – با اعلام این خبر به خبرنگار ایسنا گفت: یوسف رضایی روز یکشنبه (۹ آذرماه) در خانهاش دچار عارضه سکته قلبی شد و شب گذشته در بیمارستان امام خمینی از دنیا رفت.
او در ادامه اظهار کرد: یوسف رضایی متولد سال ۱۳۳۱ بود که تا به حال نمایشگاههای انفرادی متعددی در حوزه نقاشیخط برگزار کرده بود. او در اولین نمایشگاه انفرادیاش جملاتی از زرتشت را نوشته بود و کسی بود که برای اولینبار اصطلاحات عامیانه را وارد نقاشیخط کرد. از جمله دیگر نمایشگاههای رضایی «الله» و «هفت گناه کبیره» بود.
کاشیگر افزود: یوسف رضایی در این سالهای آخر بسیار تنها، خسته و منزوی شده بود.
منبع : ( ایســنا )