خوشبختانه کتابچه رویکردها، راهبردها و سیاست های سازمان سینمایی در دولت تدبیر و امید منتشر شد و جدا از نسخه الکترونیکی آن، نسخه پرینت و کاغذی آن در دسترس علاقمندان قرار گرفت.
در بررسی اجمالی نسخه کاغذی اصلاحاتی را نسبت به نسخه الکترونیکی پذیرا شده است و جدا از اصلاح بعضی غلط های مربوط به حروفچینی، اشتباهی که در بخش مربوط به حمایت از فیلم انیمیشن رخ داده بود و تداخل وظایفی بین انجمن سینمای جوان ایران و مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی رخ داده بود، رفع شده است.
با این حال نگارنده به اندازه بضاعت خویش در ادامه این یادداشت نقطه نظراتی را پیرامون مفاد سیاست های اعلام شده ابراز می دارد و خرسند است که رییس سازمان سینمایی در نشست خبری دوم تیر ماه خود نیز تصریح کرد، تا پایان سالجاری نتیجه اعمال سیاست های اعلام شده را رصد کرده و عنداللزوم ویرایش و یا تجدید نظری در متن سیاست ها پدید خواهند آورد.(قریب به مضمون) مجدداً تاکید می گردد به مقتضای روحیه نگارنده این نوشتار با هدف ایراد گیری و برملا ساختن نقاط ضعف نیست بلکه هدف کمک به ایجاد فضایی علمی و منتقدانه برای بازخوانی سیاست های اعلام شده و حسب مورد اصلاح احتمالی آنهاست. چه روزانه های سینمایی پیش از این در دو پست جداگانه به امتیازات و جامعیت شکلی و محتوایی سیاست ها نسبت به ادوار گذشته اشاره کرده و تلاش قابل اعتنای همکارم-آقای حیدری خلیلی -را در مقام گردآورنده و تنظیم کننده این سند، ستوده است.
الف) ادبیات نوشتار
سمعی و بصری یعنی ؟
برای اهالی سینما این عبارت چندان ناآشنا نیست؛ زیرا تا قبل از تاسیس سازمان سینمایی هم در تشکیلات وزارت ارشاد معاونت مربوط به سینما، عنوان “سینمایی و سمعی و بصری” را یدک می کشید و البته اسم چندان بی مسمایی هم نبود؛ زیرا آن معاونت در عین رسیدگی به امور سینمایی؛ به پدیده های نوظهوری مانند چند رسانه ای multy media ، بازی های رایانه ای game و ویدیو home video نیز می پرداخت.
در سال های گذشته و با تاسیس مرکز رسانه های دیجیتال و بنیاد ملی بازی های رایانه ای عملاً امور سیاست گذاری و نظارت بر “چند رسانه ای” و “بازی رایانه ای” مدیریت مستقلی یافت و اینگونه امور از معاونت سینمایی وقت و سازمان سینمایی کنونی منتزع شد. ویدیو نیز به اعتبار سیاست راهبردی و هدف اصلی پیش بینی شده برای آن در دفترچه منتشر شده، امکان و ساحتی برای بازپخش محصولات سینمای ایران در اشکال مختلف است و از آن به عنوان مقوم و مکمل و یاری رسان سینمای ایران و نه به عنوان یک رسانه مستقل که در فضای رقابتی رسانه ای می تواند استراتژی خاص و تولیدات اختصاصی نیز داشته باشد، یاد شده است.
بنابراین علیرغم آنکه متاسفانه عبارت سمعی و بصری – بدون استفاده از معادل فارسی آن!- کماکان به عنوان سازمان سینمایی تحمیل شده است، می توانست در متن اصلی سیاست ها مورد تصریح قرار نگیرد تا این عبارت فقط بر تابلو و عنوان سازمان محدود بماند.
تولید مستقل
در سیاست های اعلام شده؛ دولت صراحتاً و بدون مرعوب شدن در برابر فضای رسانه ای ایجاد شده بر تولید فیلم و محصول سینمایی توسط موسسات وابسته به خود سخن رانده و آشکارا بابی را برای ورود موسسات مزبور به تولید محصولی که نیازمند به مشارکت هیچ شخص حقیقی و یا حقوقی نباشد، باز کرده است. البته در این بخش به دفعات بر اصل اولویت حمایت از بخش خصوصی تاکید شده است. در اینجا انتخاب واژه “مستقل” برای فیلم هایی که اختصاصاً توسط موسسات وابسته تولید می شوند، قدری محل مناقشه است و در ادبیات سینمایی این واژه به آثاری اطلاق می شود که بدون کمک دولت ساخته می شوند. معمولاً تهیه کننده و کارگردانانی که دست در جیب دولت ها نداشته و توقع کمک از نهادهای دولتی ندارند، خود را سینماگر مستقل و محصول خویش را نمونه ای از سینمای مستقل می پندارند. البته در واقعیت نمونه های زیادی برای چنین ادعاهایی نمی توان یافت.!
لذا مصادره لفظ “مستقل” برای تولیدات صد در صد دولتی، تداعی گر ضرب المثل “برعکس نهند نام زنگی کافور” است.
تکرار یا اطناب ممل
متن سیاست ها در جاهایی دچار مضامین تکراری ولو با ادبیات و عبارات مختلف است. به عنوان مثال سیاست های اجرایی توسعه شبکه نمایش خانگی از این اشکال ویرایشی آسیب دیده است. مجموعه وظایف مرتبط با بند ۹ سیاست های فوق می توانست در یک پاراگراف بصورت متمرکز قید شود و در بندهای مختلف پخش و پراکنده نگردد. ضمن اینکه در این بخش به جزئیات زیادی پرداخته شده است که جای طرح آنها در فصل پنجم دفترچه(اکران، توزیع و عرضه…) می باشد. زیرا مسائل و جنبه های پخش و توزیع محصولات نمایش خانگی در جای خود حائز اهمیت بوده و بعضاً در گروی هماهنگی با پخش سایر محصولات است. به عنوان مثال رعایت فاصله زمانی معقول بین اکران یک فیلم و توزیع نسخه ویدیویی همان فیلم در شبکه نمایش خانگی امری کاملاً دقیق و مهم است.
مصادیق نارسا
در آغاز فصل پنجم ذیل عبارت “اکران، توزیع و عرضه …” درون پرانتزی به گونه های داستانی، مستند، کوتاه و انیمیشن اشاره شده است. نیازی به قید این عبارت و پرانتز نیست؛ زیرا محصولات سینمایی و سمعی و بصری کلیتی دارد که همه انواع رایج را شامل می شود و ضمناً آنچه که در پرانتز آمده است گویای همه مصادیق نیست. به عنوان مثال؛ً فیلم سینمایی و محصولات نمایش خانگی را در برنمی گیرد.
فعالیت اقتصادی مسئله این است
یکی از نقاط عطف سیاست های اعلام شده منع موسسه رسانه های تصویری از فعالیت های اقتصادی است و مقید شدن آن به یک موسسه صرفاً حامی توسعه شبکه نمایش خانگی است. با این حال جای این پرسش است که پیش خرید حقوق نمایش خانگی آثار سینمایی مورد حمایت از سوی آن موسسه، به عنوان یک کنش و فعالیت اقتصادی محسوب می شود یا خیر؟
در سال های نه چندان دور؛ بنیاد سینمایی فارابی هنگام اعطای تسهیلات مالی به تهیه کنندگان سینمایی برای تولید فیلم به عنوان وثیقه، حقوق نمایش خانگی بعضی از آثار را نزد خود نگه می داشت و در موارد متعددی به دلیل ناتوانی وام گیرندگان برای پرداخت بدهی شان در نهایت صاحب و دارنده حقوق ویدیویی فیلم ها می شد. بنیاد در این صورت ناگزیر بود پیشنهاد فروش حقوق در اختیار را به موسسات ویدیو رسانه خصوصی بدهد. بنابراین برای رفع شبهه اقتصادی بودن و یا نبودن پیش خرید حقوق ویدیویی بهتر است، همانند گذشته بنیاد سینمایی فارابی به این کار اقدام نماید.
بنظر میرسد پس از صحبت های علی جنتی مبنی بر انحلال موسسه رسانه های تصویری، پخش آثار ارزشی از سوی این موسسه که روند چشمگیری پیدا کرده بود، با وقفه روبرو شده است. صحیح تر آنست که بگوئیم ترمز این موسسه از سوی کسانی کشیده شده است. احتمال دیگر آنکه ممکن است صحبت های مذکور به آقای مسافر آستانه حسابی بر خورده باشد و انگیزه شان برای کار با قدرت کم شده باشد.