معلوم نیست روایت متقاطع داستان از ابتدا بصورت آگاهانه توسط فیلمنامه نویس طراحی شده است و یا آنکه تدوین گر فیلم دست به این کار زده است تا داستان از حالت روایت خطی خارج شده و جنبه ای معما گونه به خود گیرد. هر چه هست تماشای فیلم برای کسانی که سینما را بصورت جدی و هوشمندانه دنبال می کنند، “هیچ کجا هیچکس” سیاه مشقی از سینماگر جوانی است که اتفاقاً جز تدوین پازل گونه، داستان پیچیده و سختی ندارد.
جذبه پس و پیش کردن سکانس های داستان هر قدر هم بیننده را برای دنبال کردن داستان مشتاق کند، بذر سوالات بی جوابی را در ذهن او می رویاند. مهران(فروتن) چرا باید از ازدواج احتمالی مادرش با صراف دلخور باشد؟ مادر برای متقاعد کردن او چه تلاشی را صورت داده است؟ آیا مادر زن هوسرانی است؟ صراف چرا مهران را به یاد نمی آورد ولی مهران او را می شناسد؟
کار پدر یلدا(رضا کیانیان) با شخصیت و خودرو و سبک زندگی آنها همخوانی ندارد. اگر لوکیشن تعمیرگاه راه آهن برای کارگردان جذاب بوده است، می توانست نقش یک مهندس ناظر یا تکنسین ارشد را به او بسپارد. همچنین با توجه به عشق و دلدادگی یلدا(کیان افشار) در قبال همسرش داود(صابر ابر)، پذیرفته نیست که یکباره پشت پا به همه چیز زده به احساساتی ترین شکل ممکن نقش دایه دلسوز تر از مادر را برای نوزاد تازه متولد شده ایفا کند و راه و مقصد اصلی را به کل از یاد ببرد.!
منتقدان تاثیر پذیری فیلم از یکی دو نمونه فیلم خارجی و غفلت فیلمساز از ایرانیزه کردن روابط و مناسبات بین شخصیت ها را دلیل اصلی خلل در رابطه و همذات پنداری فیلم با مخاطب می دانند. حضور جمعی از بازیگران خوب سینمای ایران و ایفای نقش تحسین برانگیز بهاره کیان افشار در مجموع، بهانه کافی برای تماشای فیلم در نمایشگرهای خانگی به دست می دهد.
چهل و هشتمین فیلم ایرانی شبکه را موسسه پرتو آبی تامین و توزیع کرده است.
اضافه کردن نظر