۳-عرضه محصولات داخلی مانع از غلبه فرهنگ بیگانه شود
از گذشته تاکنون به دلیل تنوع و کثرت آثار سینمایی در جهان ، برتری عددی در شبکه ویدیویی از آن فیلم های سینمایی خارجی بوده است . گاهی فیلم های سینمایی یک یا چند کشور خاص مثل آمریکا و هندوستان بیشترین عناوین را به خود اختصاص داده و در دوره ای نیز با عدم اقبال مردم نسبت به تولیدات سینمای هند ( همانند سالهای اخیر ) کشورهای دیگری بر جای او تکیه زده اند . اما در همه این سالها برتری عددی فیلم های سینمایی به آثار خارجی اختصاص داشته است . عرضه سالانه ۷۰ تا ۸۰ فیلم ایرانی در شبکه ، به هیچ وجه پیشی گرفتن محصولات سینمای ایران از رقبا را میسر نساخته است .
این قاعده در شبکه های تلویزیونی کشور هم صادق است . در سالهای گذشته سیما با سرمایه گذاری در تولید انبوه تله فیلم و سریال کوشیده است ، نسبت عددی بین محصولات داخلی و خارجی را بهبود بخشد اما آنقدر که مجموعه های تلویزیونی توانسته اند همتایان خارجی را پشت سر بگذارند ، تله فیلم ها از حیث کمی و کیفی بدیلی برای فیلم های سینمایی خارجی و ایرانی ! نشده اند . اوج این فاصله عددی را در برنامه های نوروزی سیما در تعطیلات نوروزی دیده ایم .بنابراین بهتر است جلوگیری از تفوق فرهنگ بیگانه را از مسیر دیگری دنبال کنیم تا نتیجه دلخواه حاصل شود . تولید و نمایش محصولات اثرگذار ، عمیق و در عین حال جذاب و مخاطب پسند برای اقشار مردم قطعا نفوذ فرهنگ هویت بخش ملی را در لایه ها و سطوح افکار عمومی سرعت و سهولت می بخشد . به یاد داریم چه بسیار سریالها و فیلم های سینمایی وطنی که در جذب مخاطب و کشاندن مردم به پای گیرنده های تلویزیونی و سالن های سینما موفق عمل کرده اند و با تاثیر خوشایند خود ، خاطره ی تماشای انبوه آثار بیگانه را در ذهن آنها کم رنگ ساخته اند . در نقطه مقابل علیرغم اختصاص اکثر قریب به اتفاق سینماهای کشور برای نمایش فیلم های ایرانی ، مخاطبان علاقمند از مجاری دیگری کنجکاوی و اشتیاق خود برای رصد فیلم های شاخص و یا متوسط سینمای جهان را دنبال کرده اند . ! از سوی دیگر آمار و ارقام موجود در شبکه ویدیویی حقایق جالبی را مطرح می سازند . با قطعی دانستن نسبت یک به چهار فیلم های سینمایی ایرانی به فیلم های خارجی ، نمی توان این نکته را فراموش کرد که گاه تیراژ رسمی و غیر رسمی ( کپی غیر مجاز ) یک یا چند فیلم ایرانی به اندازه ی مجموع تیراژ فیلم های خارجی عرضه شده در شبکه طی یک سال می باشد . از همین روی دامنه اثر گذاری فیلم ها از این حیث یعنی به اعتبار تیراژ و تقاضای مخاطب نیز ، قابل برآورد و محاسبه است . خوشبختانه در این سالها مزیت نسبی شبکه ویدیویی ، توزیع و عرضه فیلم های ایرانی است و اگر دغدغه و نگرانی جدی برای برتری و رجحان فرهنگ بیگانه در سبد محصولات فرهنگی خانوارها احساس می شود ، به اعتقاد راقم این سطور ، باید به دنبال سرنخ های دیگری بود . به زعم بنده شبکه های تلویزیونی ماهواره ای و بازار زیرزمینی فیلم های ویدیویی ، حکم کمانی را دارند که هر فیلم یا برنامه اشان به مثابه تیری که از چله رها شود ، بر ذهن و ضمیر مخاطبان منفعل و آسیب پذیر زخم های ناسوری را بر جا می نهند .
اضافه کردن نظر