روزانه های سینمایی
حلقه ای که بازتر می شود

حلقه ای که بازتر می شود

نمیدانم دقت کرده اید یا نه از وقتی امکان دسترسی بیشتر مردم و شهروندان به نسخ ویدیویی فیلم های ایرانی آسان تر شده است ، به همان میزان اظهارنظر بیشتری را از اقشار مردم در جراید و وبلاگ ها و وب سایت ها می بینیم و می خوانیم . اگر در گذشته نقد آثار سینمایی در بین خواص و کسانی که آنها را بیشتر به نام نویسندگان و منتقدان سینمایی می شناسیم ، محدود و منحصر می گشت ، امروزه حلقه و دامنه به مراتب وسیع تری از اصناف مردم با تهیه و خرید فیلم از سوپر مارکت محله اشان به بررسی آثار سینمایی پرداخته و بعضا به جزئیات و زوایای خوبی هم اشاره می کنند .

 

همین ماه گذشته بود که عضو خوش خلق و مردم دار شورای اسلامی شهر تهران پس از تماشای یک فیلم ایرانی ( احتمالا در جمع اعضای خانواده ) ، دست به قلم برد و به تندی از آنچه که دیده بود ، انتقاد کرد و با یادآوری آثار ماندگار و شاخصی در کارنامه سینمای ایران ، از روند تولید و نمایش پاره ای فیلم ها در سالیان اخیر اظهار تاسف شدید کرد . یا در نمونه دیگری نویسنده به تناقض سوال برانگیزی در نحوه ممیزی فیلم ها اشاره می کند که در جای خود قابل تامل است . فارغ از اینکه اغلب یادداشت نویس ها از ارائه فیلم در کنار سایر اجناس مصرفی به دیده تحقیر می نگرند و نمی گویند اگر این امکان برای آنها مهیا نمی گشت ، باز هم حاضر بودند به اتفاق خانواده راهی سینما شوند و هزینه های آن را متحمل شوند ؟ بد نیست در این مجال با یاری شما بازدید کننده ی محترم قدری در این مورد مداقه کنیم .

اکثر قریب به اتفاق فیلم های ایرانی قبل از اینکه در شبکه نمایش خانگی عرضه شوند ، با پخش آنونس آنها از شبکه های رسانه ملی ، هفته ها یا ماهها در سینماهای کشور در معرض دید مردم سینمارو قرار می گیرند و سپس رخت ویدیو به تن می کنند . عده ای بر این عقیده هستند که به دلیل ساحت متفاوت سینما و ویدیو و مخاطبان آنها ممکن است فیلمی که برای اکران در سینما مناسب تشخیص داده شود ، عینا برای نمایش در خانه نیز قابل توصیه نباشد . توجه داشته باشید این بحث جدا از مباحث تکنیکی و زیبایی شناسانه دو مدیوم متفاوت فیلم و ویدیو است و محور این یادداشت ناظر بر جنبه های محتوایی و پیامدهای هنجاری و رفتاری ناشی از نمایش فیلم در جمع اعضای خانواده است . صاحب نظران دیگری می گویند اگر همانند بازی های رایانه ای که مدتیست طرح رده بندی سنی در باره آنها به اجرا درآمده  است ، برای محصولات نمایش خانگی نیز به طبقه بندی مخاطب دست بزنیم ، آنگاه امکان مدیریت و کنترل پیامدهای زیان بار احتمالی بیشتر خواهد بود . به عنوان مثال فیلمی که به مذاق فرد مورد اشاره در صدر این یادداشت خوش نیامده است ، از اساس برای بزرگسالان مناسب تشخیص داده شده است و این قید و محدودیت به وضوح بر روی بسته محصول چاپ شده و قابل رویت است .!

بعضی هم که دستی در روانشناسی تبلیغ دارند ، تصریح می کنند چنانچه عرضه و انتشار محصول به اقتضای فضای روانی جامعه صورت گیرد و حتی المقدور با آن همسویی داشته باشد ، عوارض کمتری به بار خواهد نشاند . این عده توزیع عناوین کمیک در ماههای عزاداری را به مثابه اقدامی واکنش برانگیز تحلیل کرده و در نقطه مقابل بی اعتنایی به اتمسفر فرح بخش و نشاط انگیز و بی پاسخ گذاشتن نیاز روحی مردم در مقاطعی این چنین را مورد انتقاد قرار می دهند .

از شما چه پنهان کارشناسانی هم قائل به ممیزی مجدد اثر و حذف و تعدیل همه صحنه هایی هستند که شائبه تحریک ، گمراه ساختن و بدآموزی در آنها وجود دارد . این کارشناسان اصولا فیلمی را برای شبکه توصیه می کنند که مناسب برای تمام اعضای خانواده باشد و معتقدند پاسخگویی به نیاز و ذائقه اقشار خاص ، رسالت و تکلیفی را برای مدیریت شبکه نمایش خانگی ایجاد نمی کند . !

در این میان تهیه کنندگان و کارگردانان سینما حق خود می دانند که خواستار نمایش بی کم و کاست فیلم هایشان در شبکه ویدیویی کشور باشند و بازبینی دوباره فیلم و یا اعمال اصلاحات از سوی شورای تخصصی دیگری را مصداق یک بام و دو هوا دانسته و این کار را زیبنده دولت نمی دانند .

البته راهی که تاکنون ما رفته ایم در کمال شگفتی معدلی از نگره های فوق بوده است !  بر اساس قراین این شیوه نیز راه را برای ابراز انتقادات و اعتراضات پاره ای از محافل نبسته است .

سعید رجبی فروتن

در کنار روزمرگی های معمول، این جا خودم و افکارم را ثبت می کنم. از فرهنگ و هنر تا سینما و نمایش خانگی... می توانید نوشته های من را در «روزانه های سینمایی» دنبال نمایید.

اضافه کردن نظر

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

مرا در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید