"من و زیبا" تصویر زیبایی از دین و مذهب ارائه نمی دهد. داستانی که فریدون حسن پور سرانداخته است، کمکی به ترویج فرهنگ عاشورا نمی کند سهل است شاید نتیجه معکوسی را به بار نشاند.
پرویز پرستویی (موسی)در نقشی که خودش در تحلیل آن درمانده است، یکی از ضعیف ترین شخصیت هایی سینمایی اش را ترسیم کرده است. او ایفاگر نقش مردی است که گذشته خوبی نداشته و در بین مردم روستا چهره منفوری است. او بی انکه در عمل اطمینان مردم آبادی را به خود جلب کند و یا حداقل سرش به زندگی و کارش گرم باشد، با منزوی کردن خود و دست و پنجه نرم کردن با کابوس های شبانه، نذر کرده است تا با اسب پیر خود در شب عاشورا در هیات آبادی مرثیه خوانی کند. مراسمی که به رسم هر ساله توسط اسب و فرد دیگری به اجرا در می آید.
از بد حادثه اسب اصلی(ذوالجناح) دچار صدمه می شود و قبل از اینکه اسب دیگری از روستای مجاور جایگزین آن گردد، در اقدامی ناگهانی و شوک آور موسی و اسبش در انظار عموم میدان دار و معرکه گیر مراسم می شود. ناگهانی از آن جهت که موسی قبل از حضور در مراسم، پا را در یک کفش کرده بود تا اسب پیر خود(زیبا) را به هلاکت برساند و در جلوی طویله اش به خاک بسپارد.!
انزوای خودخواسته موسی و گریه و زاری های خاموش او – ولو با شنیدن نوار نوحه- به اندازه ای آزار دهنده است که ماریا دخترک مسیحی همسایه، عروسکی را به او می دهد تا شاید با خنده های عروسک روحیه اش عوض شود.
در سوی دیگر ماجرا هیاتی های روستا که از عاشورا و امام حسین (ع) به درک و فهم عمیقی نرسیده اند و جملگی در ظواهر آیین ها متوقف مانده اند، مادام که روحانی ده با آنها صحبت نکرده است، روی خوشی به موسی و پسرش (شهاب حسینی) نشان نمی دهند و مانع از ادای نذر موسی که به قیمت تغییر مراسم آنها می شود، می گردند.
مشکلات فیلمنامه می توانست کمتر به چشم بیاید اگر که فیلم در ظرف زمانی ۴۵ تا ۵۰ دقیقه حرفش را می زد و در مدیایی غیر از سینما ادعایش را مطرح می کرد.
موسسه سوره ناشر هجدهمین فیلم شبکه نوید انتشار فیلم های پروانگی و سیب و سلما- پخش شده از سیما- را در آینده داده است.
سیب و سلما ۱ مرداد و حوض نقاشی ۲۵ مرداد توزیع میشن
ولی اقای فروتن بر خلاف شما که از فیلم بد گفتید من من وزیبا رو دوست داشتم اخر فیلم که گریم در اومد پرویز پرستویی مثل همیشه عالی بود. اصلا فکر نمیکردم اینقدر خوب باشه. حتما چند بار دیگه میبینمش.