روزانه های سینمایی
سریال در نمایش خانگی پاسخی به نبود تلویزیون خصوصی

سریال در نمایش خانگی پاسخی به نبود تلویزیون خصوصی

بانی فیلم – سپیده ابرآویز: اگرچه از عمر ساخت سریال‌های خانگی در کشور ما زمان زیادی نمی‌گذرد، اما به نظر می‌رسد در همین زمان کوتاه،حواشی زیادی در مسیر این تولیدات ایجاد شده است.قرعه‌کشی‌ها،وعده جوایز رویایی،نیمه کاره ماندن سریال‌ها، تعویض مؤسسات پخش و حتی نویسندگان و کارگردانان،اختلافات مالی عوامل و… تنها مفهومی را القا می کند که: آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها. بی اعتمادی مخاطبان مهم‌ترین دستاورد این آشفته بازار است که ظاهراً این روزها گروهی با ارائه آثار تازه و  تعهداتی -که ظاهرا از پشتوانه محکم‌تری می‌آیند- سعی در جبران این آب ریخته دارند؛  اما،آیا شدنی است؟ نظر تنی چند از دست‌اندرکاران تولید سریال‌های ویدیویی را در این زمینه جویا شده‌ایم که در گزارش ذیل آمده است.  

سعید رجبی‌فروتن؛ فرصتی برای خلاقیت و تنفس هنرمندان

سعید رجبی فروتن مدیرکل حوزه ریاست و روابط عمومی سازمان سینمایی نظری کارشناسی در این باره دارد: بر خلاف پاره‌ای از دیدگاه‌ها که عرضه محصولاتی نظیر سریال‌ها را در شبکه نمایش خانگی مفید نمی‌دانند و قائل به این هستند که شبکه نمایش خانگی باید بستری برای عرضه فیلم‌های سینمایی باشد، معتقدم شبکه نمایش خانگی باید در جهت تولید وعرضه آثار  و محصولات متنوع حرکت کند تا بتواند مزیت‌های رقابتی خود را افزایش دهد و در کوران رقابت رسانه‌ای که بین رسانه‌های داخل وخارج از کشور جاری است،زمانی از مخاطبان را به خود اختصاص دهد.

او می‌گوید: از این راه خلا ناشی از تلویزیون‌های خصوصی تا حدودی پر خواهد شد، مادام که  قانون انحصاری برای رسانه ملی وجود دارد، شبکه نمایش خانگی می تواند – در حد قابلیت‌هایش- فضایی برای خلاقیت و تنفس هنرمندان،سینماگران، برنامه‌سازان و فیلمسازان ایرانی را فراهم کند. به هرحال،تولید سریال،فیلم‌های ویدیویی،برنامه‌های ترکیبی و… فرصت تازه‌ای است برای آفرینش‌های بهتر و بیشتر. شک نیست اگر مخاطرات و تهدیدات آزاردهنده‌ای مثل کپی و تکثیر غیر مجاز نبود، وضعیت شبکه نمایش خانگی ما به مراتب بهتر از آنچه بود که در حال حاضر هست.

او ادامه می‌دهد: متأسفانه در کشور ما برای جلوگیری از این کار،فرهنگ‌سازی  نشده است،ضمن آنکه ما عضو کنوانسیون جهانی برن که وظیفه حفظ حقوق معنوی آثار را دارد نیستیم و حتی شبکه‌های ماهواره‌ای به خود این اجازه را می‌دهند که بی‌پروا، محصولات نمایش خانگی را به صورت غیرقانونی پخش کنند. فراموش نکنیم که سریال‌های خوبی در این مسیر ساخته شده است. آثاری مثل «قهوه‌تلخ» یا «ویلای من»  -که در حال پخش است، به خاطر قابلیت‌های مهران مدیری و تیم همراهش توانسته با مخاطبش ارتباط برقرار کند، افزایش محسوس تیراژ و شمارگان سریال‌های تازه به بازار آمده هم نشان دهنده این است که می‌توانند به مرور زمان ارتباط لازم را با مخاطبان برقرار کنند.  همین جا،سرنوشت تلخ سریال «قلب یخی» را هم نباید از یاد برد که به دلیل تغییر و تحولات پخش و مسائل داخلی گروه، هم مخاطبان را آزرده خاطر کرد و هم  انتظارات سرمایه‌گذاران را چنانکه باید برآورده نکرد.

او در عین حال می‌افزاید: البته به نظر می‌رسد با توزیع قسمت های تازه، این مشکلات برطرف شود. اگر سریالی ناتمام می‌ماند یا دچار مشکل می شود معمولاً مقصر آن کارگردان نیست، این وظیفه تهیه‌کنندگان و سرمایه‌گذاران است  که جلوی این معضلات را بگیرند.به هرحال مخاطبان به این شرایط،واکنش‌هایی خواهند داشت که نمونه این اعتراضات و ناراحتی‌ها ر ا می‌توان درفضای مجازی مشاهده کرد. شاید تنها اقلیتی – به دلیل علاقه شخصی به یک تیم هنری-  به هر قیمتی  این کارها را دنبال می‌کنند، حاضر شوند این وقفه‌ها را تاب بیاورند. درباره قرعه‌کشی‌ها هم به نظر می رسد تلاش‌هایی شده تا بی وفایی‌ها و بدقولی‌های قبلی تکرار نشود و ظاهراً برنامه‌سازان در هفته‌های اخیر به تعهدات‌شان عمل کرده‌اند و جوایز را طبق قول، در زمان مقرر اهدا کرده‌اند.

او در پایان می‌گوید: این نکته را هم از یاد نبریم که پیش‌بینی، طراحی و انجام مراسم اهدای جایزه فقط و فقط به این خاطر است که تهیه کنندگان بتوانند نسخه اصلی کار خود را به فروش برسانند،اگر فرهنگ خرید نسخه اصلی در مردم ما نهادینه شده بود، ای بسا سرمایه‌ای که صرف تأمین جوایز، تبلیغات و اطلاع‌رسانی ها در این زمینه می شد -و می‌شود- در خدمت کیفیت بخشیدن به کارها می‌شد.

محمدمهدی جعفری؛سبد خرید خانواده حجم مشخصی دارد

 محمدمهدی جعفری مدیرعامل مؤسسه قرن بیست ویک که سابقه طولانی در تولید و پخش محصولات شبکه نمایش خانگی دارد، چندان با ساخت سریال‌های ویدیویی موافق نیست: در هیچ جای دنیا این کار رایج نیست و سریال‌های ویدیویی وجود  ندارد که به صورت هفتگی ارائه شود و به فروش برسد. معمولاً سریال‌ها،ابتدا برای تلویزیون تولید می‌شوند و  پس از نمایش،به صورت پکیج در مراکز فرهنگی در اختیار علاقمندان قرار می‌گیرد.دلیل این امر شاید به مسائل مالی برگردد. شاید تلویزیون توان پرداخت مبالغ درخواستی تهیه‌کنندگان را ندارد،احتمال این هم وجود دارد که تهیه‌کنندگان به دلیل محدودیت‌ها و ممیزی‌های تلویزیون سراغ تولید سریال‌های ویدیویی می‌روند. تولید این آثار باعث می‌شود جا برای عرضه فیلم‌هایی که در این شبکه تولید می‌شوند تنگ شود. مگر یک خانواده حاضر است چقدر هزینه برای خرید فیلم در هفته پرداخت کند. وقتی سریال بخرد شانس فروش فیلم‌ها پایین خواهد آمد.به هرحال سبد خرید هر خانواده حجم مشخصی دارد.البته این تولیدات برای تهیه‌کنندگانش، نوعی ریسک مالی است چون سریال است و معلوم نیست که بعد از دو قسمت بر سر آن چه خواهد آمد،کمااینکه بیشتر این آثار در ابتدا با استقبال مخاطب روبه‌رو، اما بعد از چند قسمت،دچار رکود می‌شوند.از طرفی خیلی نمی‌شود روی حضور اسپانسرها حساب کرد،چون این حضور هنوز چندان شناخته شده نیست و آن استقبالی که باید از آن نمی‌شود. بر خلاف تلویزیون که آگهی به آن داده می‌شود در شبکه نمایش خانگی این اتفاق زیاد نمی افتد.او در بخش دیگری از صحبت‌هایش می‌گوید: اینکه تهیه‌کنندگان سریال‌های ویدیویی دست به برگزاری قرعه‌کشی‌های آن چنانی می‌زنند به نظرمن زیاد درست نیست،چون معمولاً نظارت دقیقی بر این قرعه‌کشی‌ها نمی‌شود.ضمن آنکه اگر کسی میخواهد سریال بخرد، بهتر است آن را به خاطر محتوایش بخرد و نه به خاطر جایزه و لاتاری! این قرعه‌کشی‌های بدون نظارت، بعد از مدتی موجب سلب اعتماد مخاطب خواهد شد.با همه اینها می‌بینیم که این سریال‌ها  ساخته می‌شوند و کسی هم نمی‌تواند جلوی آن را بگیرد، چون این کار خلاف قانون اساسی است که اجازه کسب و کار را به همه مردم می‌دهد.قطعا مادامی که بازار عرضه و تقاضای این سریال‌ها وجود دارد این تولیدات نیز ادامه خواهد داشت.  

محسن علی‌اکبری؛نیاز به شادی و سرگرمی

محسن علی‌اکبری تهیه کننده سینما و تلویزیون که آخرین کار تلویزیونی‌اش «خاطرات مرد ناتمام» به تازگی پخش شد، بر این باور است که : با توجه به کمبود امکانات و محل‌های فرهنگی و هنری در جامعه ما،ایجاد هر امکانی در این جهت ضروری است.یکی از مهم‌ترین این ضرورت‌ها،همین سریال‌های ویدیویی طنز است.نیاز به شادی ، فرح و سرگرمی در خانه‌های همه ما- به ویژه برای جوانان- به شدت احساس می‌شود؛ این سریال‌ها کمک زیادی به برطرف کردن این نیاز می‌کنند.تلویزیون به دلیل محدودیت‌هایی که دارد، ممکن است بعضی مواقع نتواند این نیاز را به اندازه محصولات شبکه خانگی مرتفع کند.البته منظور از این محدودیت‌ها،صرفاً ممیزی‌ها نیست بلکه اساساً دست تلویزیون به دلیل قومی‌تر بودن و ملی‌تر بودنش به مراتب بسته‌تر است.اصلا بعضی محصولات قابل نمایش در تلویزیون نیستند و برای ارائه در شبکه خانگی مناسب‌اند.از طرفی خیلی وقت‌ها مخاطب دوست دارد در زمانی که برایش مقدور است سریال تماشا کند و این با کنداکتور پخش تلویزیون همخوانی ندارد. شاید آن ساعت موردنظر مخاطب، اصلاً زمان پخش یک سریال نباشد. او ادامه می‌دهد: من از مشوقین این تولیدات هستم و اعتقاد دارم حرکت دراین مسیر کار درستی است و هیچ شکست مالی را در این مسیر متصور نیستم و به نظرم می‌آید این سریال‌ها،یکی پس از دیگری به سوددهی‌های بسیار بالا رسیده‌اند و مخاطب به خوبی از آنها استقبال و حمایت کرده است. اگر غیر از این بود کار، در همان سریال اول متوقف می‌ماند و به کارهای  بعدی نمی‌رسید.آنچه در مسیر بعضی از این تولیدات توقف‌هایی ایجاد کرده بخش برخورد انسانی و هنرمندانه‌ای است که باید در حیطه پخش و عدم خلف وعده‌هایی که داده شده اتفاق بیافتد.اگر این حقوق مخاطب توسط هنرمندان رعایت نشود  خوش قولی و اخلاق اسلامی را در جامعه لحاظ نکرده‌ایم. تهیه‌کننده فیلم «استرداد» می‌گوید: ضمن آنکه بزرگترین آسیب این کار،فاصله گرفتن مخاطب از سریال‌های ویدیویی خواهد بود.بحث قرعه‌کشی‌ها هم به همین موضوع برمی‌گردد. تبلیغ برای هیچ کالایی ابداً اشتباه نیست و می‌تواند هم لازم و هم جذاب باشد،اما اگر جایزه‌ای اعلام می‌شود، حتماً باید داده شود تا از این طریق هم تهیه‌کننده و سرمایه‌گذار با جلب اعتماد مردم،به سود برسد و هم مردم با شرکت در این مسابقه‌ها و قرعه‌کشی‌ها،منتفع شوند.اینکه بعضی دوستان معتقدند تلویزیون رقیب سرسخت سریال‌های ویدیویی است،اصلاً موافق نیستم و فکر می‌کنم مدیران و مسئولان تلویزیون به خوبی به ضرورت و نیاز وجود سریال‌های ویدیویی واقف‌اند و قطعاً ترجیح می‌دهند مردم به جای تماشای سریال‌های ضدفرهنگی، سریال‌های ویدیویی را نگاه کنند.اگرتبلیغات این سریال‌ها توسط تلویزیون نشان داده نمی‌شود اصلاً نشان دهنده مخالفت این رسانه نیست بلکه به دلیل عدم تطبیق این سریال‌ها،با سیاست‌های سازمان صدا و سیماست.

بیژن بیرنگ؛ انگیزه‌های زیبای سینمای خانگی

بیژن بیرنگ کارگردان مجموعه پرطرفدار «شام ایرانی» که در رقابت با نمونه مشابهی که از یکی از شبکه‌های ماهواره‌ای پخش می‌شود، ساخته شده، معتقد است: به هرحال آنچه حداقل مرا به سمت این کار کشاند علاوه بر محدودیت‌های تلویزیون، انگیزه‌های زیبابی بود که در عرصه سینمای خانگی وجود دارد،از جمله اینکه رایت متعلق به خود سازنده است، در حالی که در تلویزیون این امکان وجود ندارد. ضمناً عوامل سازنده کار، با بیننده و مخاطب به شکل مستقیم ارتباط دارند و همواره این احساس هست که وارد نوعی رقابت سالم شده‌اند. ضمناً مخاطب محصول را می‌خرد و هر چند بار و هر وقت که بخواهد آن را تماشا می‌کند و خطر همزمانی چند برنامه با هم و امکان از دست دادن فرصت تماشای آن که در تلویزیون اتفاق می‌افتد، در اینجا وجود ندارد.حتی اگر  امکان کپی کردن توسط مخاطبان وجود داشته باشد من با آن مشکلی ندارم؛ بهتر که تعداد مخاطبان افزایش پیدا کند، این موقعیت قطعاً در دراز مدت تبدیل به تبلیغ و ترویج و توسعه استفاده از محصولات شبکه خانگی خواهد شد.برای ساخت سریال‌های ویدیویی باید به چند فاکتور توجه کرد: اول اینکه پتانسیل بازار چقدر است- که به نظر من بسیار گسترده است-  دوم اینکه این آثار چقدر مقبولیت پیدا می‌کنند- این مقبولیت از ساخت آثاری حاصل می‌شود که نه در سینما باشند ونه در تلویزیون و ویژگی‌هایی برای شبکه خانگی داشته باشند.این ویژگی‌ها نیازمندتحقیق بازار به لحاظ اقتصادی و اجتماعی است که متأسفانه در حال حاضر اصلاً اتفاق نمی‌افتد.البته این شرایط در سینما هم وجود دارد و معمولاً کسی یا کسانی تلاشی برای تحقیق قبل از سرمایه‌گذاری نمی‌کنند و بدیهی است که احتمال شکست در این کارها بالا می‌رود. شبکه خانگی موقعی موفق است که قدرت رقابت با تلویزیون، سینما و ماهواره را داشته باشد. به نظر من اگر همه این موارد رعایت شود مشکل زیادی پیش نخواهد آمد. او این طور به صحبت‌هایش پایان می‌دهد: خلاصه کلام آنکه همه چیز به خود محصول و برنامه بستگی دارد.اگر این آثار درست ساخته شود، مخاطب‌سنجی شود و از اول بداند که چه می خواهد، هم اسپانسرها از آن حمایت خواهند کرد، هم مردم و هم سازندگان.البته شاید خود ما در شام ایرانی تمام این کارها نکردیم. آن هم به خاطر اینکه تجربه اول‌مان بود، اما اگر قرار باشد این تجربه تکرار شود قطعاً با تحلیل و توجه به نکاتی خواهد بود که  لحاظ کردن آنها در ساخت سریال ویدیویی ضروری است».  

فرزاد موتمن،به جای تلویزیون‌های خصوصی

فرزاد موتمن کارگردان و نویسنده با تجربه سینما و تلویزیون نیز دراین باره صاحب‌نظر است:«به نظر می‌آید ساخت چنین سریال‌هایی در دنیا باب نیست،اینکه در ایران این اتفاق افتاده است و آثاری برای عرضه در سوپرمارکت‌ها وفروشگاه‌های بزرگ- که در اصل فروشنده واقعی کالاهای فرهنگی نیستند-ساخته می‌شوند،شاید نشان دهنده نیازی است که جامعه به تلویزیون‌های خصوصی دارد.این نیاز بیشتر برگرفته از آن است که برنامه‌های تلویزیون رسمی ایران مردم را راضی نمی‌کند.مردم دوست دارند کارهایی را تماشا کنند که این قدر تبلیغاتی نباشد،آنها ترجیح می‌دهند قصه‌ای را دنبال کنند.در نتیجه،به دنبال ناراضی بودن از تلویزیون،سراغ تماشای آثاری می‌روند که در شبکه خانگی ساخته می‌شود.انگار این شبکه خانگی، دارد جای تلویزیون‌های خصوصی و کابلی را می‌گیرد.مشکلی که در این مسیر وجود دارد بد بودن کیفیت‌ها- چه به لحاظ محتوایی و چه به لحاظ اجرایی- است.مردم معمولاً با عرضه هر سریال،چند قسمت اول آن را دنبال می‌کنند اما کم کم به آن بی علاقه می‌شوند. اتفاق دیگری که به نظر بسیار زشت و سوداگرانه می‌آید بحث قرعه‌کشی‌ها و جوایز است. نیابد به مردم وعده ماشین و ویلا و خانه داد تا بلکه بیایند و کار را بخرند. آثار باید آن قدر جذاب ساخته شوند که مردم برای تماشای آنها، با اشتیاق پول بدهند  و به تماشایش بنشینند، نه اینکه فیلم دیدن را از آنها گدایی کنیم.نکته دیگر همان مشکلی است که درسینما هم وجود دارد و آن تقلید است،کاری می‌گیرد و همه می خواهند ادای آن را دربیاورند و تجربه انجام شده  را دوباره تکرار کنند.این پیشنهاد به خود من شد اما علی‌رغم امکانات مالی خوبی که داشت رد کردم،چون به تازه بودن کار اعتقاد زیادی دارم،یک فیلمساز موفق نباید نمونه دست دوم آیتم‌های تلویزیونی را کار کند.به نظر می‌رسد این آثار برای تولیدکنندگانش سودآوری خیلی خوبی دارد. تکرار و تعدد ساخت این آثار موید این ماجراست. فکر کنید در تهران،حداقل ۷۰۰۰ سوپرمارکت وجود دارد، فقط تصور کنید توزیع کارهای نمایش خانگی را در این تعداد جایگاه فروش ! ضمن آنکه قیمت این تولیدات معمولاً ارزان است و مردم حاضرند کنار خریدهای سوپری، فیلم یا سریالی هم بخرند.از سویی، این آثار رقیبی برای تلویزیون هستند که مسئولین تلویزیونی خود به درستی این شرایط رقابت را احساس می‌کنند اما انگار تمایل جدی برای توجه به نیاز مردم ندارند.آنها دل‌شان نمی‌خواهد این نیاز را ببینند. بخشی از این مشکل هم به قانون اساسی برمی‌گردد که باید  تغییراتی در آن نسبت به موقعیت تلویزیون اعمال شود».

 

سعید رجبی فروتن

در کنار روزمرگی های معمول، این جا خودم و افکارم را ثبت می کنم. از فرهنگ و هنر تا سینما و نمایش خانگی... می توانید نوشته های من را در «روزانه های سینمایی» دنبال نمایید.

۳ comments

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

  • ممنون . تصور دنیای هنر هم چند سریال جدید داده بیرون مثل زرو ولی قصد نداره فصل ۶ بیست و چهار را بعد یکسال عرضه کنه ؟؟

  • با سلام خدمت اقای اخباری ایا فیلم های اخرین سرقت و بی خود و بی جهت این هفته وارد بازار میشونداگه زودتر جوابمو بدین ممنون میشم…

مرا در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید