پاکت نامه را که باز می کنم ، شروع به خواندن رای صادره از شعبه ای می کنم که موضوع آن رسیدگی به اقدامی از سوی متشاکی بوده و ضرر و زیانی را متوجه فرد شاکی می کرده است . رای صادره را بارها می خوانم . از معنا و مفاد کلی آن استنباط روشنی دارم ، ولی از اینکه رای با انشا و ادبیات متکلفانه و ثقیلی نوشته شده است در حیرت می مانم . راستی اگر طرفین دعوا متوجه منظور رییس شعبه رسیدگی کننده نشوند ، چه کار باید بکنند . ؟…
تصور کنید وقتی شاکی با هزار امید و آرزو ( درست یا نادرست ) به محکمه ای پناه آورده و شخصا با صراحت و روشنی کلام و با ساده ترین عبارات فارسی به تنظیم شکوائیه روی آورده و سپس متحمل هزینه شده و اصطلاحا تمبر باطل کرده است تا شکایتش جنبه رسمی به خود بگیرد ، وقتی پس از ماهها انتظار برای سیر دادرسی ، چشمش به این رای صادره بیافتد چه حالی پیدا خواهد کرد . :
با بررسی مفاد دادخواست شاکی و ضمائم آن چون دلائل ارائه شده در حدی که مثبت ایجاد و ورود خسارت در صورت اجرای تصمیم یا اقدام معترض عنه بنحویکه جبران آن در آتیه معسر باشد ، نبوده و ضرورت صدور دستور موقت احراز نمی گردد.
معمولا در چنین مواقعی رئیس شعبه یا یکی از کارکنان دفتر ، نتیجه وارد بودن یا نبودن شکایت را به شاکی می گویند و منظور دادیار یا بازپرس را به وضوح اعلام می کنند . اما سوالی که باقی می ماند آن است که گنجینه غنی زبان فارسی و آثار گرانسنگ به جا مانده از استوانه های ادب فارسی مانند سعدی ، نظامی ، حافظ و … آنقدر ظرفیت ندارد که در انشا و نگارش آرای صادره از مخاکم دادگستری نصب العین قرار گرفته و یا آنکه در کنار تدریس انواع متون فنی و فقهی و حقوقی به دانشجویان و طلاب رشته حقوق ، فارسی نویسی را هم به درستی به آنها تعلیم دهیم .؟ قطعا مغلق نویسی و پیچیده نویسی نه تنها نشان از فضل و کمال نداشته بلکه نااشنایی گوینده و نویسنده با زبان و ادبیات رسمی کشورش را، نشان می دهد . این عارضه در پاسگاه ها و مراکز نظامی نیز از گذشته تا حال به چشم خورده و در بسیاری از فیلم ها مستمسک تیپ سازی از افراد نظامی به جد یا به طنز شده است . معروف است که در گزارش هایی از این دست اگر نویسنده از اساس قید فعل جمله را نزند و از خاطر شریفش نبرد ! معمولا در پایان گزارش ، فعل را به همه جملات نصفه و نیمه ای که به قرینه لفظی و معنوی ! فعل شان را از باب صرفه جویی حذف کرده است ، یکجا تقدیم می کند .!
…بگذریم . شاید رئیس شعبه صادر کننده رای مذکور می توانست این گونه نیز به انشای رای بپردازد و البته خللی نیز به صحت و استحکام آن وارد نگردد:
با بررسی انجام شده بر اساس مفاد و پیوست های دادخواست شاکی ، دلائلی که ثابت کند اجرای تصمیم و یا اقدامی از سوی متشاکی می تواند موجب خسارت شود ، احراز نگردید . همچنین اقدام فوق در آینده نیز گرفتاری و تنگنایی را پدید نخواهد آورد. بنابراین ضرورتی برای صدور دستور موقت وجود ندارد .
اضافه کردن نظر