روزانه های سینمایی
جبران مافات

جبران مافات

تا اینجای کار که در دور سوم سفرهای استانی دولت ، بنا شده است فرهنگ محور قرار گیرد ، جای خوشحالی دارد .دیر زمانی از شاه بیت حرف های یکی از مشاوران رییس جمهور نمی گذرد که صراحتا گفته بود ، این دولت ، دولت مهندسی است و توقع دیگری از آن نباید داشت! پس حالا که دولت مردان شریف در کسوت فرهنگ ، سودای خدمات تازه ای در سر دارند ، خوشبختانه می توان برخلاف اظهارات مشاور محترم ، در چند و چون رویکرد جدید دولت ملاحظاتی را مطرح ساخت …

اگر  به سخنان رییس محترم جمهور در سفر اخیر به اصفهان دقت شود ، نقش فرهنگ در صحبت های او نسبتا پررنگ است و هرقدر در چهار سال گذشته فرهنگ در حاشیه سفرها و مصوبات آنها قرار داشت ، این بار قرار است ، قضای آن واجب فوت شده ، به جا آورده شود . در گفتار رییس دولت این عبارت برجسته است که اگر با نگاه فرهنکی وارد شویم همه عرصه ها در اختیار ملت ایران است .

با این پیش فرض نگرش فرهنگی به بسیاری از مسائل و جنبه های به ظاهر غیر فرهنگی ، می تواند تحولات بزرگی را در دراز مدت رقم بزند و سبب خیری برای وقوع اقدامات مثبت در آینده شود . اگر با تاکید از آینده سخن می گوییم بدان خاطر است که درخت فرهنگ دیرتر به ثمر می نشیند و باید با تانی و صبر در انتظار حاصل سرمایه گذاری ها در این بخش نشست  . به دیگر سخن روش های پارتیزانی در این عرصه چندان محلی از اعراب ندارند .

نگاهی به مصوبات هیات دولت در دور سوم سفرها گویای این واقعیت است که در اقدامی مشابه با سفرهای پیشین ، کارگروههایی پشت درهای بسته ، فهرستی از طرح ها و برنامه هایی را که غیرت و صبغه سازمانی در آنها بسیار پررنگ به نظر می رسد ، تهیه کرده و در راس آنها ساخت و ساز های عمرانی و تاسیسات زیر بنایی برای بخش فرهنگ استان ، حجم زیادی از متن مصوبات را در برگرفته است . اما آیا نیاز مبرم استانها فقط به فضاهای کالبدی خلاصه می شود ؟ ایا می توان ادعا کرد که از امکانات موجود واقعا به درستی استفاده می شود و ضریب اشغال فضاهای تعبیه شده در مجتمع های فرهنگی و هنری استانها ، شاخص مطلوبی را نشان می دهد ؟

نگاهی به نقشه های معماری و عمرانی ادارات کل مسکن و شهر سازی که در سه دهه گذشته ، مبنای ساخت و ساز های گسترده ای در بخش فرهنگ بوده است ، آه حسرتی را بر دل هر فرد آشنا با حداقل استانداردهای  رایج در ساحات فرهنگی و هنری می نشاند و در مجموع نمره قابل قبولی را به آن تشکیلات نمی دهد . آیا بناست که در باز هم بر همین پاشنه بچرخد و دستگاهی که کارشناسانش کمترین قرابتی با فرهنگ به معنی اخص کلمه و فضاهای فرهنگی دارند ، مقدرات اهالی فرهنگ را رقم زنند و اعتبارات دولتی را به شکل نه چندان مطلوبی ، هزینه کنند ؟

سهم و نقش اصحاب فرهنگ و هنر در تهیه طرح ها و برنامه ها به چه میزان است ؟ اگر مدیری در برقراری ارتباط صمیمانه با اندیشه ورزان استان ضعیف عمل کرده است ، اصلا دست نیاز به سوی آنان دراز می کند ؟ و از آنسو ، اهالی فرهنگ استان دعوت او را به درستی اجابت خواهند نمود ؟

جای این پرسش است که افزایش ضریب اعتماد و امید در هنرمندان ، باور کردن استعدادهای جوان فارغ از گرایش های سیاسی احتمالی آنان ، جایی در فهرست مطالبات فرهنگی استان دارد ؟

الزام مقامات ارشد استانها اعم از دینی ، سیاسی و فرهنگی به وسعت دید ، سعه صدر ، درک اقتضائات در جهان کنونی ، هضم شکاف و فاصله نسل ها و مسائلی از این دست ، جای طرح در مصوبات ندارد ؟

به دلیل فقدان نگرش طبیبانه به فرهنگ نزد مدیران محلی و عدم درک اصولی آنها از صاحبان ذوق و احساس و ابرام مدیران برای هزینه کردن اعتبارات در مصارفی که حساسیتی را برنیانگیزد و موج مخالفتی را علیه آنها به بار  ننشاند ، نتیجه ای جز کوچ هنرمندان به شهرهای بزرگ در برنداشته است . خالی شدن عرصه های فرهنگی از چهره هایی که شاید در صورت ماندگاری آنان ، سیمای فرهنگی استان به گونه دیگری شکل می گرفت ، حدیث غمبار این سالهای استانهای ماست .

از منظر منطق برنامه ریزی ، مصوبات جدید همگی باید در چارچوب برنامه های چشم انداز از یکسو و افق و برنامه های مورد نظر در متن برنامه پنج ساله پیش روی از سوی دیگر باشند . در این راستا مطالعه انتقادی عملکرد بخش فرهنگ استان طی برنامه جهارم توسعه ضرورتی انکار ناپذیر است که اعتنای جدی به آن تا حد زیادی ، راه تحقق برنامه های آینده را هموار خواهد کرد .

در خانه اگر کس است یک حرف بس است !

سعید رجبی فروتن

در کنار روزمرگی های معمول، این جا خودم و افکارم را ثبت می کنم. از فرهنگ و هنر تا سینما و نمایش خانگی... می توانید نوشته های من را در «روزانه های سینمایی» دنبال نمایید.

اضافه کردن نظر

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

مرا در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید