ناکامی طرح های دولت در ساخت شهرک سینمایی، صدا و سیما را مصمم کرده است تا طراحی و سرمایه گذاری برای ساخت شهرک بزرگ سینمایی را جدی بگیرد. پیش از این در مجلس این بحث جریان داشت که ساخت شهرک سینمایی وظیفه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و صدا و سیما نباید در این زمینه سرمایه گذاری کند. نتیجه این بحث ها آن شد که ورود رسانه ملی به ساخت شهرک سینمایی مغایر قانون نیست. سال ۸۳ در حاشیه شهر جدید هشتگرد مراسم کلنگ زنی احداث شهرک سینمایی توسط مقامات وقت معاونت سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد. در هشت سال گذشته کار خاصی جز تملک زمین و پرداخت بهای آن صورت نگرفت. کاهش اعتبارات دولتی، ساخت شهرک سینمایی را پس از این نیز ناممکن جلوه می دهد.
برای سازمان سینمایی شاید به فرجام رساندن پروژه ساخت فیلمخانه ملی ایران که با گذشت بیش از دو دهه هنوز به بهره برداری نرسیده است، قطعاً از اولویت بیشتری برخوردار است.
تاریخچه ساخت نخستین شهرک سینمایی _نه به معنای امروزین آن _ به ساخت دکورهای سریال های "سربداران و "هزار دستان" در شهرک غزالی در اواخر دهه ۵۰ شمسی مربوط می شود . جایی که مرحوم ولی اله خاکدان در پایه گذاری آن سهم بسزایی داشت.
در اواسط دهه هفتاد با افزایش فیلم های جنگی، شهرک سینمایی دفاع مقدس با سرمایه گذاری و مدیریت انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس کار را برای سینماگرانی که تا پیش از آن ناگزیر به مسافرت به صفحات جنوبی کشور( مناطق سابقاً جنگی) بودند، آسان کرد.
در سال های ۸۸ و ۸۹ خبرهایی از ساخت شهرک توسط جمعی از سینماگران مطرح کشور مطرح شد که هم کارشناسان و هم خود آنها خبر را جدی نگرفتند.
انجام ساخت و ساز پیرامون شهرک و عبور چند بزرگراه از حاشیه شهرک غزالی و مساحت کوچک آن باعث شد تا صدا و سیما کار مطالعاتی ایجاد شهرک جدید را در دستور کار قرار دهد و ظاهراً شمارش معکوس برای انجام این مهم شروع شده است.
گسترش شبکه های تلویزیونی و ساخت سالیانه صدها فیلم تلویزیونی، سینمایی و سریال در ایران توجیه اقتصادی و اجتماعی لازم را برای ساخت شهرک سینمایی به دست می دهد. مضافاً که به قول مقامات مسئول رسانه ملی امکان سرویس دهی به فیلمسازان کشورهای منطقه را نیز در شهرک دارد.
اینکه چرا صدا و سیما می تواند نیاز کنونی کشور را در زمینه شهرک سینمایی تامین کند و سازمان سینمایی علیرغم دورخیز چند باره نمی تواند از پس چنین کاری برآید، جواب آن روشن است.
بودجه و اعتبارات این دو سازمان اصلاً قابل مقایسه با یکدیگر نیستند و ساخت پروژه فیلمخانه ملی ایران که کم کم رنگ تاریخی به خود می گیرد شاهد خوبی برای این ادعاست. همچنین تجربه اداره و نگهداری شهرک سینمایی و حجم بالای تولید فیلم و سریال توسط سازمان صدا و سیما، استحقاق آن رسانه را برای پیشگامی در این راه اثبات می کند.
از یاد نبریم که با توجه به محدویت های اعتباری کشور نیازی هم به ساخت دو شهرک سینمایی مستقل توسط دو سازمان نیست و یک شهرک استاندارد و مجهز رافع نیاز تیم های تولیدی خواهد بود.
در یک جمع بندی نبود شهرک سینمایی سبب صرف هزینه های زیادی برای اجاره زمین و ساخت و سازهایی می شود که پس از چند سال از حیز انتفاع ساقط می شوند و امکان اسفاده مجدد و بازیابی آنها نیست. ماجراهایی که طی چند سال گذشته در باره سرنوشت تلخ دکورهای فیلم ها و سریال هایی نظیر" فرزند صبح" و یا "مختارنامه" و نظایر آن شنیده و خوانده ایم گویای اتلاف منابع عمومی و عدم استفاده بهینه از سرمایه های کشور است. اگر چه تحولات فناوری به نسبت گذشته استفاده از دکورهای عظیم و سیاهی لشکرهای انبوه را منتفی ساخته است، با این حال برخورداری از یک شهرک سینمایی اصولی از جمله حداقل امکاناتی است که سینما و تلویزیون پرکار ایران بدان سخت نیازمند هستند.
برای آگاهی بیشتر از طراحی شهرک سینمایی هالیوود، چینه چیته و مدرس هند اینجا را ببیند.
اضافه کردن نظر