روزانه های سینمایی
اینجا چراغی روشن است اگر…

اینجا چراغی روشن است اگر…

درست مثل رگبارهای بهاری و تندر و صاعقه های پر سر و صدایش، بعضی از تهیه کنندگان سینما هم در فصل بهار و آغاز هر سال موجی از گلایه ها وانتقادات را به ضمیمه انتظارات شان، روانه زمین بازی موسسات ویدیو رسانه می کنند. اظهارات تهیه کنندگان در گفتگو با رسانه ها و استفاده از تریبون های موجود خلاصه نمی شود. تهیه کنند گان منتقد ابایی ندارند که مدیران مسئول و مرتبط را هم مورد نوازش قرار دهند و پاسخگو بودن آنها را به یادشان آورند. شاه بیت گلایه های این دوستان در موسمی که قرار داد فروش و واگذاری بسیاری از فیلم های ایرانی بین تهیه کنندگان سینما و مدیران موسسات ویدیو رسانه منعقد می شود، در محورهای زیر قابل اشاره و تحلیل هستند:

– انتقاد شدید و بی امان علیه تولیدات نازل ویدیویی البته با لاپوشانی آثار مشابه سینمایی
– حمله به موسسات ویدیو رسانه بخاطر سرمایه گذاری در تولید و یا خرید امتیاز کارهای ویدیویی به قیمت طفره رفتن از خرید فیلم سینمایی ایرانی یا ارزان خریدن آنها
– وجود باندهای مافیایی در پس پرده تولید و عرضه فیلم و برنامه در شبکه ویدیویی و تنگ شدن فضا برای سینماگران
در یک نگاه تحلیلی به نظر می رسد در ورای اعتراضاتی از این دست نکاتی نهفته است که می توان قدری در باره آنها تعمق کرد.

کو سینما؟
 با کاهش تماشاگران سینما طی یک دهه اخیر، کمبود فاحش سالن سینما در بسیاری از نقاط کشور و فقدان تجربه تماشای فیلم در سینما بین میلیونها نفر از هموطنان شهر نشین، اشباع نیاز تصویری بسیاری از مخاطبان به فیلم و سریال توسط رسانه ملی که در واقع مصداق اتم free tv  – تلویزیون رایگان- است، دلخوش کردن به بازگشت سرمایه  از طریق گیشه خوش خیالی محض است و بعید است سراب گیشه بتواند کام عطشان سرمایه گذاران را سیراب سازد. ایضا" سهولت دسترسی مردم به انواع شبکه های ماهواره ای و نسخه ویدیویی فیلم های روز دنیا با کیفیتی مطلوب، کنش و رفتار مردم علاقمند به فیلم و سینما را بشدت تحت تاثیر قرار داده است. نمیدانم به این موضوع دقت کرده اید یا نه؟ وقتی شبکه ای در حال پخش فیلم یا سریالی است، تعمد دارد تا به دفعات از طریق زیر نویس به بیننده اعلام کند دقایق و یا ساعتی بعد فیلم ها و سریال های دیگری در همین شبکه یا سایر شبکه ها آماده ی نمایش هستند. تو گویی مردم هیچ کار دیگری جز تماشای فیلم و سریال در ساعات مختلف شبانه روز ندارند و بنا نیست به چیزهای دیگری در محیط پیرامونشان بیندیشند و لختی هم در خلسه مطالعه و تفکر در امور واقع قرار گیرند. حاشیه نروم،غرض آنکه تهیه کنندگان سینما خداوکیلی چشم انداز روشن و امیدوار کننده ای از اکران فیلم  و درآمد حاصل از آن ندارند.

برو این دام بر مرغ دگر نه
 بی اغراق نود درصد تولیدات سالانه سینمای ایران در تلویزیون به نمایش درنمی آیند و از این حیث یکی از شگفتی های و عجایب دنیا را به نام خودمان رقم  زده ایم. به گزارش نشریه فوکوس که همزمان با بازار کن منتشر شد، ایران با تولید بیش از یکصد فیلم در سال ۲۰۱۰ در سکوی یازدهم جهان قرار گرفت. جالب است که تعداد فیلم های روز سینمای ایران که در همین سال میلادی از رسانه ملی پخش شده اند، شاید به عدد انگشتان یکدست هم نرسد.! بدین ترتیب از دیگ سیما آبی برای سینما گرم نمی شود، سهل است، تنها برنامه ی مرتبط با سینمای تلویزیون- هفت- هم متاسفانه به هر دلیل آنگونه که باید و شاید انتظارات را برآورده نمی سازد و اصراری ندارد، تا از طریق ارتباط مستقیم با مقامات ارشد استانها از آنها بپرسد برای سینما چه کرده اند و چرا اعتبارت و تسهیلات آنها برای تولید فیلم، ساختن سینما و احتیاجاتی از جنس سینما هزینه نمی شود. بنابراین یکی از راههای بازگشت سرمایه فیلمسازان که به جام جم منتهی می شود، سالهاست مسدود شده است.
محمل بدارای ساربان
 بارها گفته شده که کاهش تماشاگران سینما، به معنی قطع ارتباط مردم با سینمای ایران نیست. روزانه دهها هزار نفر از هموطنان جان، خواسته یا ناخواسته در ناوگان های مسافری کشور اعم از ریلی یا اتوبوس های بین شهری، تازه ترین فیلم های سینمای ایران را که رخت ویدیو به تن کرده اند، می بینند و علائق خود را در آنها دنبال می کنند. اما از بد حادثه از این خوان گسترده هم چیزی دست تهیه کنندگان سینمای ایران را نمی گیرد. خیلی که به حضرات مسئول در سازمان های ناظر فشار می آوریم می گویند؛ اولا" فیلم غیر مجاز نشان نمی دهند. ثانیا"از فروشگاه ها نسخه اصلی فیلم را تهیه می کنند.!
بنابراین می شود حدس زد که در غیاب بسیاری از ظرفیت ها و منابعی که هر یک می توانند  به تنهایی سبب رونق اقتصادی سینمای ایران شوند، دست به نقد ترین دستاویزی که می توان بار همه انتظارت را بر دوش آن نهاد ویدیو است. در واقع ویدیو رسانه ها حکم همان کنیز مطبخی ای را پیدا می کنند که در غیاب پریرویان مغتنم شمرده می شوند.! به این مطلب توجه کنید در بسیاری از مواقع – بر خلاف دیگر کشورها – سهم و درآمد تهیه کنندگان سینمای ایران از محل فروش رایت ویدیویی فیلم شان بیش از درآمد اکران آنهاست. همین سال گذشته مجموع فروش فیلم ها در اکران حدود سی میلیارد تومان بود. از این رقم با کسر سهم سینمادار و هزینه های پخش، کمی بیش از ده میلیارد تومان به حساب تهیه کنندگان واریز شده است. در حالیکه در همان سال حدود ۱۵میلیارد تومان بابت خرید رایت ویدیویی فیلم ها از سوی موسسات ویدیو رسانه به سینمای ایران پول تزریق شده است.! البته این خرق عادت عوارضی هم دارد. از جمله آنکه به دلیل شیوع کپی کردن فیلم در شبکه ویدیویی و تنگناهای عرضه و پخش، ادامه وضع موجود برای موسسات ویدیو رسانه با سختی و مشکلات زیادی روبرو است. کمترین توقع تهیه کنندگان آن است که حداقل دوسوم هزینه های تولید فیلم شان از راه ویدیو تامین شود و فارغ از آنکه فیلم در اکران چه مقدار فروش داشته است و از چه کیفیت فنی و هنری برخوردار است، مرتبا" بر طبل این مطالبه می کوبند. در سینمای جهان بطور معمول یک سوم هزینه فیلم های مقبول و پرمخاطب از رهگذر عرضه فیلم به شبکه ویدیویی تامین می شود. اگر تا دیروز اعطای امتیاز فیلم خارجی به موسسات، اهرم حمایتی دولت به شمار می رفت،
امروز با وجود شبکه های زیر زمینی که زودتر از شبکه رسمی ویدیو مبادرت به عرضه فیلم می کنند و به دلایل پیش گفته؛ نوعی احساس اشباع در مخاطب پدید آمده است، چنین اهرمی کارایی خود را حداقل به اندازه گذشته از دست داده است. کاهش محسوس تیراژ فیلم های شبکه بویژه در زمینه فیلم های خارجی گویای وضعیت متفاوت شبکه نسبت به گذشته است.
در یک جمع بندی
 ادامه فشارهای غیر منطقی تهیه کنندگان به موسسات ثمرات خوبی را در پی نخواهد داشت و ممکن است موسسات را به واکنش متقابلی وادار سازد. واکنشی نظیر اکتفا کردن به خرید حداقل سه عنوان فیلم ایرانی در سال، کمترین کاری است که موسسات می توانند بدان متوسل شوند تا بدین ترتیب از منظر مقررات رسمی هم به کم کاری متهم نشوند.
همانطور که پیش از این هم گفته شده است، فیلم های ویدیویی بیشتر توسط شرکت های تولید فیلم های غیر سینمایی تولید می شوند و نقش موسسات ویدیو رسانه در ساخت آنها چندان پررنگ نیست. کم شدن شیب چنین تولیداتی در شش ماهه اخیر که البته نفی کامل آنها را در بر نخواهد داشت، تکرار انتقادات با همان حجم و شدت گذشته را غیر منصفانه جلوه می دهد. مگر آنکه قصد تهیه کنندگان آن باشد که با این هجمه ی رسانه ای و آتش تهیه ی سنگین، فضایی را ایجاد کنند تا موسسات ویدیو رسانه در برابر قیمت های مورد نظر آنها تمکین نشان دهند و داشته های خود را یکسره در انبان سینمای ایران بریزند. تجربه نشان داده است که مخاطبان شبکه عموما"از آثار سینمایی بیش از ویدیویی استقبال می کنند. مگر آنکه کیفیت فیلم ویدیویی بر فیلم سینمایی چربش داشته باشد.!
 به هر حال امسال نیز موسسات موجود و آنهایی که به فهرست موسسات افزوده خواهند شد، بخش قابل توجهی از تولیدات سینمایی کشور را با توافق تهیه کنندگان خواهند خرید و چراغ شبکه را روشن نگاه خواهند داشت. اگر تهیه کنندگان توقعات معقولی داشته باشند، تعداد بیشتری از آثار سینمایی به شبکه عرضه خواهند شد. در غیر اینصورت توان موسسات تحلیل رفته و به همان نسبت فرصت نمایش فیلم های سینمایی در شبکه از دست خواهد رفت.

سعید رجبی فروتن

در کنار روزمرگی های معمول، این جا خودم و افکارم را ثبت می کنم. از فرهنگ و هنر تا سینما و نمایش خانگی... می توانید نوشته های من را در «روزانه های سینمایی» دنبال نمایید.

اضافه کردن نظر

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

مرا در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید