سیدمحمد بهشتی مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی در دهه ۶۰ اخیرا در انتقاد از فیلمهای کمدی به روزنامه اعتماد گفته است: «مثل فیلمهای کمدی که الان اکران است درست مثل باغ وحش، اسمهای حیوانات را دارند اینها این باور را ایجاد کرد که انگار کسی علاقهای به فیلمهای واجد ارزش فکر و اندیشه ندارد.»
در اینکه وزن فیلمهای اندیشهورز در سالهای اخیر سبک و سبکتر شده است، تردیدی نیست. فضای بسته سیاسی اجتماعی، ضوابط و سلایق محدودکننده شوراها، دخالت سایر نهادها و خانهنشینی و مهاجرت سینماگران صاحب فکر، سینما را صرفا به محملی برای تفریح و خوشگذرانی بدل کرد و شرایط برای برجستهتر شدن فیلمهای کمدی مهیا شد.
بهشتی فرق و توفیری بین فیلمهای کمدی نازل و به قول خودش مبتذل با نمونههای نسبتا موفق و قابل قبول کمدی در سالهای اخیر نگذاشته و همه را به یک چوب رانده است. ایرادی هم ندارد به نظر ایشان لابد همه فیلمهای کمدی سروته یک کرباسند. اما تعریض ایشان به نام فیلمها که برگرفته از نام حیوانات است و به زعم ایشان سینمای تجاری را به باغ وحش بدل کرده است، جای تامل دارد. به جز اینکه همه فیلمهای کمدی الزاما نام حیوانی را یدک نمیکشند؛ مثل صددام، کوکتل مولوتوف، مرد عینکی، عینک قرمز، خانه ارواح، سلام علیکم حاج آقا، هرچی تو بگی، دینامیت، بخارست و… در بین فیلمهای ایرانی و خارجی آثار زیادی قابل مشاهده هستند که به نام یکی از حیوانات نامیده شدهاند اما مبتذل نیستند.
در سینمای ایران بدون جستجوی اینترنتی نام فیلمهای کمدی و جدی زیر را به یاد میآورم:
خرس(خسرو معصومی)، غزال(مجتبی راعی)، خروس جنگی(مسعود اطیابی)، مادیان (ژکان)، مارمولک(کمال تبریزی)، افعی(محمدرضا اعلامی)، عقرب(بهروز افخمی)، گاو(مهرجویی)، آهو (گلمکانی)، تمساح خونی(جواد عزتی)و…
در خاتمه انتظار میرود شخصیتی که اعتقاد دارد، مدیریت فرهنگی از نوع طبیبانه است و باید همچون باغبانی از بوستان فرهنگ و هنر مراقبت کرد، ادبیات بهتری را برای اظهارنظر خود اختیار کند تا بین او مخالفان بالفطره سینما تفکیکی را بتوان قائل شد.
اضافه کردن نظر