روزانه های سینمایی

نقد سریال: تانک‌خورها، سریالی که داستان خود را خوب بنا کرد

پایلوت یا همان قسمت اول سریال نقش تعیین کننده‌ای در معرفی آن دارد جذابیت‌های نهفته در کش و قوس داستان و البته معرفی ملموس شخصیت اصلی کمک می‌کند تا موتور سریال در ادامه به خوبی کار کند و مخاطب علاقه‌مند را به دنبال خود بکشاند.
تازه‌ترین مجموعه تلویزیونی شبکه سوم سیما با نام تانک‌خورها به کارگردانی پرویز شیخ‌طادی پخش شد.
سریالی که مدعی است بر اساس خاطرات رزمندگان سالهای دفاع مقدس تهیه شده است. با پرداختی کاملا حرفه‌ای و سرشار از جزییات صحنه‌ای که البته نشان از تجربه کافی سازنده مجموعه در تولید انواع سریال‌های تلویزیونی و فیلم‌های سینمایی دارد.
تانک‌خورها در قسمت اول ما را با هاشم خوش دست، تعمیرکار زبردست انواع خودروها بویژه سواری‌های خارجی آشنا می‌کند. در گاراژی که او کار می‌کند، جمع دیگری از افراد به خدمات خودرو مشغول هستند و برای هاشم احترام زیادی قائل هستند. با تمهیدات صورت گرفته نویسنده و کارگردان با کنش‌های نمایشی، بر بروز و نمود بیرونی خصلت‌های هاشم تاکید می‌کنند. او سواری امانتی یک مشتری را از چنگ یک نزول‌خوار در آورده و با او تسویه می‌کند. به وجدان کاری بسیار پایبند است و تا عیب خودرویی را برطرف نکند، آن را به مشتری تحویل نمی‌دهد. جنس بدلی و تقلبی استفاده نمی‌کند و تا بتواند به ابتکار شخصی قطعات دسته دوم را بازسازی می‌کند تاخطری مشتری را تهدید نکند.
اما ویژگی مهم در شخصیت هاشم که در ادامه تنش و کشمکش‌های فیلمنامه را تامین می‌کند، همانا عزت نفس و استقلال اوست که حاضر نیست زیر بار  وسوسه و تطمیع برود و سلامت حرفه‌ای خود را با چیز دیگر تاخت بزند. پس تا اینجا وجوه خاکستری شخصیت اصلی هنوز مجال بروز نیافته است.
سریال در اوایل دهه شصت می‌گذرد. برادر کوچکتر هاشم به جنگ رفته و همسر و خانواده همسرش را بشدت بیقرار و چشم براه گذاشته است. جالب است که خانواده همسر برادرش صاحبان شرکتی هستند که از هاشم توقع همکاری دارند تا در گرماگرم بازارسیاه قطعات خودروهای آمریکایی و اروپایی، قطعات دست‌ساز و بی‌کیفیت آنها را در بازار به مصرف برساند و سبب ضرر و زیان آنها نشود.
از جنگ آن هم در شهر وقوع داستان یعنی مشهد کمتر نشانه‌ای می‌بینیم و مردم به همه چیز مشغول هستند الا جنگ
خانواده مذهبی هاشم نیز تعلقات آیینی و اعتقادی خود را به عنوان مجاوران حرم رضوی چندان بروز نمی‌دهند.
در پایان قسمت اول بیننده تکلیفش با سریال روشن است. قطب‌بندی‌ها بین شخصیت‌ها انجام شده است. بیننده می‌تواند خوشبین باشد که در ادامه ریتم و توالی ماجراها بر کشش داستان خواهد افزود. فضای کار معرفی شده و قصه به ابر روایت جنگ پیوند. خواهد خورد.

سعید رجبی فروتن

در کنار روزمرگی های معمول، این جا خودم و افکارم را ثبت می کنم. از فرهنگ و هنر تا سینما و نمایش خانگی... می توانید نوشته های من را در «روزانه های سینمایی» دنبال نمایید.

اضافه کردن نظر

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

مرا در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید