نام فیلم این بود: «زنانی که با گرگها دویدهاند»
امیراطهر سهیلی سازنده و کارگردان جوان فیلم هم مدتها بود که مضطرب و ناامیدانه در پیست بوروکراسی در حال دویدن و عبور از موانع بود تا شاید گشایشی شود و مجوز نمایش اولین تجربه سینمایی خود را دریافت کند.
وجود دیالوگهایی سبب سوءتفاهم و بارکردن تعابیری بر فیلم شده بود که صدور مجوز آن را در هالهای از ابهام و تردید فرو برده بود. واسطه بین شورا و فیلمساز شدم تا به نحوی مشکل فیلم حل شود. طی چند رفت و برگشت نظر شورا تامین شد و تمام؟
خیر! با تغییر دولت و آغاز نهضت خالصسازی در اقدامی کمسابقه این فیلم همانند سایر فیلمهای دارای پروانه نمایش مجددا بازبینی شد. خوشبختانه به جز استثنائاتی، بسیاری از فیلمها ولو با انجام اصلاحات مجدد، اجازه نمایش عمومی یافتند و فیلمهای بلاتکلیف دیگری هم از محاق به درآمدند و در نوبت نمایش قرار گرفتند. گویی تاریخ دوباره تکرار شده بود. در آغازین ماههای جلوس دولت دوم احمدینژاد هم معاون سینمایی وقت فضایی را ایجاد کرد تا برخی از فیلمهای توقیفی رنگ پرده را ببینند و در کشوها محصور نمانند. تجربه نشان داده است که همسویی سه قوه و اجزای حاکمیت این مزیت را دارد که زمینه و شرایط برای تشکیل گروههای فشار و کلونیهای سازمان یافته علیه برخی از آثار فرهنگی و هنری اصولاً فراهم نمیشود. در سینما چنین بزنگاههایی بهترین فرصت برای تعیین تکلیف برخی از فیلمهایی است که با کمی اغماض و روتوش میتوان آنها را به چرخه اکران وارد کرد و دل جماعتی را خشنود نمود و به خواب سرمایه و زیان ناشی از آن خاتمه داد.
حرف زیادی کش آمد داستان فیلم «زنانی که با گرگها دویدند» در باره زنی است که به دنبال یافتن همسرش به منطقه عملیاتی مرصاد میآید و آنجا در سنگری غارمانند، با بسته شدن ورودی سنگر به خاطر ریزش کوه (ناشی از انفجار مین) زندانی میشود. زن با استفاده از بیسیم موجود در سنگر و در وسط معرکه بین نیروهای خودی و منافقین، به دنبال نجات و راه خروج از مخمصه میگردد.
تلاش تیم سازنده برای ایجاد تعلیق و کشش در محیطی بسته و کوچک و با وجود تنها یک کاراکتر، قابل احترام و درخور تقدیر است.
نشانی روزانههای سینمایی در تلگرام: http//t.me/cinemadailyir
اضافه کردن نظر