روزانه های سینمایی

نقد گفتار، جای وی‌اودی دولتی خالی است؟

دراین یادداشت این نکته مورد بحث قرار گرفته است که راه‌اندازی یک پلتفرم دولتی ضرورت نهاد تنظیم‌گر را منتفی نمی‌سازد زیرا این دو مقوله جدا از هم هستند. ضمنا حمایت از تولیدات سینمای ایران و خرید حقوق نمایش خانگی باید از مسیر دیگری به جز تاسیس سکوی دولتی محقق شود.

کامران قدکچیان کارگردان سینِما گفته است: «آنها که این روزها از نظارت ساترا می‌نالند چرا در زمان انحلال موسسه رسانه های تصویری حرفی نزدند؟ واقعیت اینجاست که اگر آن زمان به جای انحلال، موسسه را به یک وی‌او‌دی قدرتمند تبدیل می‌کردند نه نظارت ساترا مستولی می‌شد و نه سینماگران برجسته معطل مذاکره با یکی دو پلتفرم خاص می‌ماندند

نقد سخن:

۱. ماموریت‌های مؤسسه رسانه‌های تصویری در سال ۱۳۹۷ به بنیاد سینمایی فارابی منتقل شد. بنابراین منع قانونی برای ادامه فعالیت‌های مؤسسه سابق در بنیاد وجود نداشته است. کمااینکه سازمان سینمایی هم اینک نیز می‌تواند راسا درصدد راه‌اندازی سکو و یا پلتفرم برای بارگذاری و عرضه فیلم‌های سینمایی برآید.

۲. بنیاد سینمایی فارابی از گذشته تا حال حسب مورد حقوق ویدیویی و نمایش خانگی(وی‌اودی) برخی از آثار سینمایی را خریداری کرده است. در این میان تهیه‌کنندگانی که به فارابی بدهکار هستند، بعضا حقوق نمایش فیلم خود از جمله حقوق نمایش خانگی آن را در ازای وام دریافتی و یا بخشی از آن به فارابی واگذار می‌کنند.

۳. بین نهاد تنظیم‌گر و سامانه وی‌اودی تفاوت وجود دارد. نهاد تنظیم‌گر نقش نظارتی دارد و سامانه ویدیوی درخواستی کارش تامین و انتشار محتواست. پس تاسیس وی‌اودی از سوی دولت، نافی تنظیم‌گری نیست. زیرا در هر صورت یک مرجع عالیه نظارتی باید بر فعالیت سکوهای دولتی و غیردولتی نظارت کند. دولت به دلیل بروز تعارض منافع نمی تواند همزمان این دو نقش را ایفا کند، مگر اینکه مثل صداوسیما گوشش بدهکار این اصل بدیهی نباشد. بنابراین صدای ناله و شکوه سینماگران از نحوه نظارت ساترا پس از راه‌انداری پلتفرم دولتی نیز به گوش خواهد رسید.

۴. فعالیت چند پلتفرم خصوصی که بدون استثناء مزیت نسبی همه آن‌ها محتوای ایرانی بویژه فیلم و سریال است، نیاز به حضور رقیب دولتی را منتفی می‌سازد. توقف فعالیت پلتفرم وابسته به حوزه هنری و تصمیم درست آن نهاد برای تولید انواع محتوا نشان از آن دارد که خلاء موجود در بازار محتوای جذاب و مخاطب پسند است.

۵. اگر دوره استثنایی همه‌گیری کرونا را استثناء کنیم؛ تقریباً حمایت عام از تولیدات سینمای ایران کم‌رنگ شده است و دولت‌ها به مرور برای امان ماندن از انتقادات، ناگزیرند حمایت‌های خود را معطوف فیلم‌هایی کنند که مضمون آن‌ها با گفتمان رسمی نظام همسویی داشته باشد. نگاهی به فیلم‌های مورد حمایت دستگاه‌های دولتی در جشنواره فیلم فجر گذشته به روشنی گرایش‌های نهادهای دولتی و حکومتی را نمودار می‌سازد.

۶. فیلم‌هایی که در اکران سینمایی موفقیت چندانی نداشته‌اند، جدا از درآمد فروش حقوق نمایش خانگی، در اکران آنلاین فرصت دارند یکبار دیگر بخت خود را بیازمایند و با مخاطبان بیشتری ارتباط برقرار کنند و درصد بیشتری از درآمد فروش را برداشت کنند. بدیهی است که پلتفرم‌های داخلی به خاطر نبود امنیت سرمایه‌گذاری و نقض کپی رایت فیلم‌های ایرانی بلافاصله پس از اکران آنلاین آن‌ها، نمی ‌توانند پیشنهادهای جذابی برای خرید حقوق فیلم‌هایی که در اکران عمومی با اقبال روبرو نشده‌اند، بدهند و با زیان انباشته مواجه شوند.

چاره چیست:

۱.بالا بردن کیفیت فیلم‌ها ۲.خارج شدن اقتصاد سینما از بازار بسته و محدود داخلی با رفع تحریم‌ها، راهیابی سینمای ایران به بازارهای جهانی در پرتو گسترش مناسبات سیاسی اقتصادی دولت‌ با کشورهای مختلف جهان ۳.فراهم شدن زمینه همکاری شرکت‌های ایرانی و خارجی برای تولید و پخش مشترک محصولات سینمایی در چارچوب منافع و علائق مشترک

سعید رجبی فروتن

در کنار روزمرگی های معمول، این جا خودم و افکارم را ثبت می کنم. از فرهنگ و هنر تا سینما و نمایش خانگی... می توانید نوشته های من را در «روزانه های سینمایی» دنبال نمایید.

اضافه کردن نظر

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

مرا در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید