اینکه یک فیلمساز در دومین اثر سینماییاش اینگونه مخاطبش را غافلگیر کند و او را با فضای تازهای روبرو سازد و او را فرسنگها از سینمای مثلاً اجتماعی و فیلمهایی مشابه این سالهای سینمای ایران دور کند، خیلی غنیمت است. حکایت سازنده فیلم «سرخپوست» دقیقا همین است. «نمیا جاویدی» که در فیلم اولش ناگزیر از سوار شدن بر موج ملودرامهای اجتماعی بود، آگاهانه راه فیلمسازیاش را از جریان غالب جدا کرد و با پر و بال دادن به عنصر خیال، شرایطی را فراهم ساخت تا «سرخپوست» به ذات سینما نزدیکشود. سینمایی که درهمآمیزی تخیل و خلاقیت در آن، معجونی را میسازد که به جان مخاطب می نشیند و باکندهشدن او از زمین خشک واقعیت، جا را برای پرواز مرغ اندیشه و خیال فراخ میسازد.
«سرخپوست» آگاهانه نمیخواهد ارجاعات و دلالتهایی به وضع موجود بدهد و پیام و رهنمودی را به تماشاگرش القا کند. «نیماجاویدی» به یادمان میآورد که ابتنای سینما بر سرگرمی و همراهساختن تماشاگر با دنیا و فضایی متفاوت از همه آن چیزهایی است که روز و شب او را محاصره کرده اند. «سرخپوست» تجربه ذیقیمتی است که زبان سینمای ایران را به سهم خود غنا بخشیدهااست و مهندسی و هدایت درست همه عناصر و مولفههای ساختاری به خلق اثری قابل قبول و تحسینبرانگیز منتهی شدهاست.
پوستاندازی نمایشخانگی با «سرخپوست» نشان از آن دارد که «تصویرگسترپاسارگاد» ناشر چهل و دومین فیلم سینمایی ایران در سالجاری، تامین فیلمهای خوب و با کیفیت را شگرد دارد.
اضافه کردن نظر