روزانه های سینمایی

اعتبار رسانه چگونه خدشه دار می شود؟

 

«علی‌عسگری» رییس رسانه ملی در بخشی از صحبت‌هایش با اشاره به اوضاع فاقد کنترل فضای مجازی، یکی از رویکردهای آن را از کار انداختن اعتبار رسانه ملی دانست؛ او در ادامه آمار جالب توجهی از مخاطبان رسانه ملی داد و گفت: «اقبال عمومی و مخاطب‌پذیری رسانه ملی در فضای تلویزیون در سطح ملی ۸۳/۱ درصد و در سطح تهران ۸۳/۸ درصد است. این رقم در رادیو در سطح ملی ۲۹/۵ درصد و در سطح تهران ۳۰/۵درصد است که رقم قابل توجهی است»

در پاسخ به اظهارات رئیس رسانه ملی باید گفت: فضای مجازی و از جمله شبکه های اجتماعی در امتداد امکانات و ظرفیت هایی که پیش از این برای برقراری و توسعه ارتباطات پدید آمده اند، به قصد ایجاد اختلال و بی حیثیت کردن رسانه های موجود، مورد بهره برداری قرار نگرفته اند. اصولاً مطالعه تاریخ رسانه نشان می دهد که هیچ رسانه نوپدیدی به قصد تعطیل کردن دکان سایر رسانه های دیگر اعلام موجودیت نکرده بلکه سخاوتمندانه امکان توسعه و بروز رسانی آنها را مهیا کرده است. همین چند ماه پیش بود که به فرمان رئیس سازمان اغلب شبکه های رادیویی تصویری شدند تا شنوندگان و بینندگان صدای برنامه های رادیویی را بر محمل تصاویر و عکس های نسبتاً مرتبط ببینند.

همچنین مدتهاست امکان تماشای زنده برنامه های رادیویی و تلویزیونی از طریق اپلیکیشن های متنوع تولید شده بر روی موبایل و سایر دسترسی های دیداری و شنیداری فراهم شده است. برنامه سازان رادیویی و تلویزیونی بر خلاف ممنوعیت های گذشته حالا دیگر در شبکه های اجتماعی کانال اختصاصی دارند و به این طریق راه تازه ای برای ارتباط با مخاطب یافته اند. «طاعت از دست نیاید گنهی باید کرد/در دل دوست به هر حیله رهی باید کرد»

در این فهرست می توان شمار دیگری از اقداماتی را یادآور شد که مصداق عینی بهره جویی صدا و سیما از فضای مجازی است که آخرین آن عرضه محتوای دیداری و شنیداری به گونه درخواستی است که اصطلاحاً از آن به vod یاد می کنند که فناوری پیشرفته ott آن را عملی ساخته است.

با این حال کیست که نداند سخن رئیس صدا و سیما دفاعیه ای است در برابر این ادعا که مردم مدتهاست با قطع امید از پویایی و تحرک رسانه ای که می تواند ملی باشد، به وقت حادثه، خبرها و گزارش های لحظه ای را از شبکه های اجتماعی در فضای مجازی جستجو می کنند؛ چون مطمئن هستند نگرش و رویکرد حاکم بر رسانه و مصلحت جویی های که بر فضای تصمیمات آن رسانه سایه افکن شده است، امکان همگامی با رویدادها را از آن ستانده است. همچنین تک صدایی غالب بر برنامه های سیاسی و اجتماعی و حلقه محدود شخصیت هایی که مجاز به حضور در استودیوهای رادیویی و تلویزیونی هستند، نافی واقعیت های موجود در سپهر سیاسی اجتماعی کشور و تلون و تنوع جریان ها و گروه های مرجع سیاسی مذهبی است.

بنابراین بهتر بود که رئیس رسانه ملی که اتفاقاً در سال های گذشته معاونت توسعه و فناوری سازمان را برعهده داشت، می گفت با وجود ضریب نفوذ قابل توجه رسانه های رقیب و زمانی که مخاطبان صرف شبکه های مجازی می کنند، بیش از هشتاد درصد مردم کماکان مخاطب صدا و سیما هستند و به آن اقبال دارند.

واقعیت هم جز این نیست چون به جز اقلیتی که به دلایل شخصی اصولاً رابطه ای با برنامه های صدا و سیما ندارند، سایر مخاطبان، صدا و سیما را در سبد مصرف رسانه ای خود در کنار سایر رسانه های در دسترس پذیرفته اند و حسب مورد به فراخور نیاز و میل شان به یکی از آنها میل می کنند. بنابراین امیدوارم منظور رئیس صدا و سیما این نباشد که ۸۳ درصد مردم فقط بیننده و شنونده شبکه های رسانه تحت مدیریت ایشان هستند.! اعتبار و مقبولیت هر رسانه نزد مخاطبانش رابطه مستقیمی با پاسخگویی آن رسانه در برابر امیال و نیازهای متکثر مخاطبانش دارد. در شرایطی که به مدد وسایل ارتباطی، هر شهروند قادر است به مثابه یک رسانه مستقل عمل کند و موج آفرین شود، اعتبار رسانه زمانی خدشه دار می شود که تعمداً بخواهد به سلایق و نگرش اکثریت مردم بی توجه باشد و وقعی به آنان ننهد.

سعید رجبی فروتن

در کنار روزمرگی های معمول، این جا خودم و افکارم را ثبت می کنم. از فرهنگ و هنر تا سینما و نمایش خانگی... می توانید نوشته های من را در «روزانه های سینمایی» دنبال نمایید.

اضافه کردن نظر

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

مرا در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید