روزانه های سینمایی

نیمه پر و خالی «متولد ۶۵»

«متولد ۶۵ »نخستین تجربه سینمایی« احمد توکلی» پس از فروش قابل قبول برای یک فیلم اولی در اکران عمومی، هفته گذشته در شبکه نمایش خانگی توزیع و پخش شد. در یک ارزیابی کلی «متولد ۶۵» فیلمی مفرح است و دیدن آن در جمع خانواده بد نیست.

داستان در باره چیست؟ «داستان دختر و پسر جوانی را روایت می‌کند که با رویای پولدار شدن، خود را در شخصیت‌های مختلف اجتماعی جا می‌زنند و از این طریق می‌خواهند به خواسته‌های خود برسند! آنها به‌ طور اتفاقی به عنوان خریدار به ساختمانی مراجعه می‌کنند، ولی در ادامه با حقایقی رو به رو می‌شوند.»

نیمه پر لیوان:  در پای فیلم «متولد ۶۵ » امضای دو فیلمساز معتبر و اخلاق گرای سینمای ایران به چشم می خورد. «محمد رضا عسگر پور» در مقام تهیه کننده و «سید رضا میر کریمی» به عنوان مشاور پروژه. به همین خاطر نخستین نکته مثبت فیلم در پیام اخلاقی تعبیه شده در دل داستان است.

پیام فیلم چیست؟ «متولد ۶۵» فیلمی در مذمت دروغ است. فیلم شعار نمی دهد اما مخمصه ای که شخصیت های اصلی فیلم در آن گرفته می شوند، زاییده دروغگویی و بی صداقتی آن دوست.

دومین جنبه قابل اعتنای فیلم موضوع و داستان تازه آن است که در فضای سنگین فیلم های اجتماعی تلخ این سال ها، بازیگوشی های یک دختر و پسر جوان(امیر و الهام)، فضای سرخوشانه ای را در فیلم رقم زده است.

نیمه خالی لیوان: فیلم بیش از انکه در قد و قامت محصولی سینمایی ظاهر شود، به اثری تلویزیونی و آپارتمانی شبیه است و عامل پیش برنده داستان، دیالوگ است. بعضی از موقعیت ها باور پذیر نیستند. بدان خاطر که هر قدر جوان ها برای پیچاندن کاسب و دلال، زیرکانه عمل کنند، نباید طرف مقابل را ساده و خام تصور کرد.

گره افکنی داستان خیلی فاجعه ناک نیست. صاحبخانه ای که منزلش را برای اجاره به بنگاه سپرده است، پسر جوان را با پسر کلاهبرداری که به او زیان رسانده است، اشتباه می گیرد و به همین خاطر او را با نامزدش در خانه حبس می کند. صاحبخانه تا کی می تواند مانع از خروج آنها از خانه بشود؟ اصولاً این اقدام تا چه حد جنبه تنبیهی دارد؟ در شرایطی که متهم اصلی در کانادا زندگی می کند، گروگان نگه داشتن پسر جوان او(به فرض رابطه پدر- فرزندی)چه مشکلی را حل می کند.؟ مضافاً که صاحبخانه پا به سن گذاشته، ذاتاً آدم بدی نیست.

گره گشایی داستان بدتر از گره افکنی آن است و با ورود زنی که پسر متهم اصلی را می شناسد، باعث می شود تا زمینه آزادی دختر و پسر جوان از خانه(نه محبس) فراهم شود و برکه زندگی آن دو دوباره متعادل و آرام گردد.

بهتر بود اگر داستان فیلم به مرور زمان از عمق و پیچیدگی بیشتری برخوردار می شد تا ضمن القای زشتی دروغ در جان بیننده، گره گشایی نیز به ساده ترین شکل ممکن رخ نمی نمود.

سعید رجبی فروتن

در کنار روزمرگی های معمول، این جا خودم و افکارم را ثبت می کنم. از فرهنگ و هنر تا سینما و نمایش خانگی... می توانید نوشته های من را در «روزانه های سینمایی» دنبال نمایید.

اضافه کردن نظر

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

مرا در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید