اگر می خواهید از فیلمی نام ببرید که همه بازیگران آن به خوبی از عهده نقش شان برآمده اند، از این فیلم نام ببرید. اگر به دنبال درک بهتری از مفهوم نقش ملموس و باور پذیر در سینما هستید، از «ابد و یک روز» مثال بزنید. اولین اثر سینمایی فیلمساز ۲۶ ساله ایرانی روایت سرراست و خطی دارد و هیچگاه به ترفندهایی مثل فلاش بک و فلاش فوروارد متوسل نمی شود. «ابد و یک روز» فیلمی دیالوگ محور است و برای بیننده ای که مانوس با فرهنگ شفاهی است، دیدنی و دلپذیر است. فیلم فاقد یک پیرنگ و طرح کلاسیک مشخص است با این حال آنچه اثر را پرکشش ساخته است، اجرای درست و ریزبینانه مجموعه وقایع و صحنه های پرتنشی است که متاثر از فضای کلی اثر، ملموس و دلنشین هستند «ابد و یک روز» به رغم آنکه در نمایش زندگی سخت و فلاکت بار یک خانواده تنگدست جنوب شهری سنگ تمام می گذارد و آوار مصیبت ناشی از اعمال خلاف عضو معتاد خانواده را بر سر تماشاگر فرو می ریزد، با این همه به لطف وجود شخصیت محکم و با اعتماد به نفسی به نام «سمیه» در پی اثبات این نکته است که انسان مقهور شرایط نیست و هیچ انسان آزاده ای تسلیم جبر سرنوشت نیست. »سمیه« نمونه عینی انسانی است که چون شمع روشنی بخش زندگی دیگر اعضای خانواده است و انصراف او از ازدواج با یک تبعه افغانی بار دیگر کشتی طوفان زده خانواده اش را از تحمل آسیب های بیشتر نجات می دهد. این ویژگی «ابد و یک روز» را از فهرست فیلم های سیاه نمای اجتماعی سالیان اخیر خارج می کند و پرتو تازه ای به چالش های خانواده های درگیر با معضل اعتیاد می اندازد. ملاحت فیلم در این است که پایان خوش و شعارگونه ای ندارد و لااقل همه چیز دوباره به وضع سابق برمی گردد.
«سمیه» می ماند تا فرصت و مجال دوباره ای به مدیران و برنامه ریزان جامعه بدهد شاید مصائب اقتصادی را پایانی باشد و چرخ لنگ پیشرفت جامعه اصلاح شود و با آهنگ بهتری در جاده منتهی به فردا حرکت کند.
اگرچه تم کاملا سیاهی داشت ولی بعد از مدت ها بالاخره یه فیلم خوب از این شبکه نمایش خانگی دیدم. البته بادیگارد هم خوب بود
من دوست نداشتم این فیلم را فقط اقا معادی خوب بود