روزانه های سینمایی

روزی روزگاری سینما

پیگیری این مطلب که چرا فیلم نسبتاً خوب و سرپایی مثل «استرداد» با تاخیری سه ساله در شبکه نمایش خانگی عرضه شده است، ما را به دلیل روشن و محکمه پسندی نمی رساند و اصولاً هر جا که پای دولتی ها در بین باشد باید سطح توقعات را کاهش داد و چون و چرا را کنار گذاشت و در یک کلام پیله نشد.!

«استرداد» به رغم کارگردان نه چندان پر آوازه اش فیلمی حرفه ای و در حد و اندازه پرده بزرگ است و پسوند «سینمایی» بر خلاف بسیاری از فیلم های اجتماعی این سال های سینمای ایران که این صفت را در ظاهر یدک می کشند، برازنده اش هست.

می توان با داستان فیلم و شخصیت هایش همدلی نکرد و این پرسش را مطرح کرد که اصولاً ضرورت ساخت این فیلم از نظر تاریخی چه بوده است؟ اگر پیش فرض دولت ها برای ساخت فیلم های اصطلاحاً استراتژیک، پاسخ به نیازهای زمان و برجسته کردن ارزش و حقایق خاصی است، «استرداد» در سیر انقلاب اسلامی و رابطه حاکمیت با دولت ها، واجد کدام ویژگی قابل تامل و یادآوری به نسل های کنونی است؟ بزرگ نمایی واقعه ای از نوع قصه فیلم «استرداد» علی القاعده باید پرده از اسرار و رموزی بردارد و شاه کلیدی برای درک پاره ای از حقایق مکتوم مانده در دل تاریخ باشد. فیلم «استرداد» فاقد چنین خصلتی است و به رغم واقعی بودن کلیت ماجرا، ارزش و معنای خاصی را افاده نمی کند. شخصیت اصلی فیلم که «حمید فرخ نژاد» آن را بازی می کند، محصول ذهن خیال پرداز نویسندگان فیلمنامه است تا قدری به ماجرای تاریخی استرداد اموال دولت ایران، بعد حماسی بخشد و وظیفه شناسی یک افسر بلند پایه ارتش ایران را تداعی گر باشد. اما با وجود صفحات مستند و زرین در دفتر رشادت های دلاور مردان نیروهای مسلح در گذشته و حال، چه نیازی به سرانداختن شخصیت هایی از اساس تخیلی است!؟ در واکنش های صورت گرفته از سوی مورخان پس از نمایش فیلم در سینماها، بحث جدی در باره موضوع فیلم این بود که آیا طلاهای برگشتی تاوان و غرامتی بودند که دولت وقت شوروی به ایران بازگرداند و یا آنکه امانتی بود که زمان برای مرجوع کردن آن از سوی دولت های ایران و شوروی مناسب تشخیص داده شده بود.؟ مورخ دیگری هم بدرستی گفت، در اینکه بخش عمده منابع و ثروت های ایران در دست رژیم پهلوی بود و سران آن از هر گونه پاسخگویی در برابر چگونگی تملک و مصرف آنها، معاف شده بودند، شک نیست اما اشاره و ادعای فیلمساز در پایان فیلم مبنی بر انتقال طلاها به حساب شاه، فاقد هر گونه مدرک و مستند وثیق تاریخی است.

با این حال «استرداد» به لطف طراحی صحنه، فیلمبرداری و بازی قابل قبول «فرخ نژاد» و فیلمنامه ای با الگوی روایت کلاسیک، اثری تماشایی و سرگرم کننده است و بیننده با دیدن آن الفبای سینما را با خود هجی می کند.

سعید رجبی فروتن

در کنار روزمرگی های معمول، این جا خودم و افکارم را ثبت می کنم. از فرهنگ و هنر تا سینما و نمایش خانگی... می توانید نوشته های من را در «روزانه های سینمایی» دنبال نمایید.

اضافه کردن نظر

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

مرا در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید