در جدول فروش فیلم های سال گذشته متاسفانه فیلم های با موضوع دفاع مقدس در پایین جدول قرار داشتند و به جز «حکایت عاشقی» که قدری در جدول خودش را بالا کشید، دو فیلم انتهای جدول «تا آمدن احمد» و «عاشق ها ایستاده می میرند» هستند. هر دو فیلم ادای دینی به رزمندگان و سربازان شجاع هشت سال دفاع مقدس کرده اند. با این وجود روایت الکن داستان فیلم ها و گل درشت بودن و شعاری بودن آنها، نشان می دهد که سازندگان، فیلمنامه نویسی و قواعد و اصول حرفه ای آن را جدی نگرفته اند و فراموش کرده اند که مخاطب امروزی با بیننده دهه های شصت و هفتاد تفاوت زیادی دارد.
این روزها از بد حادثه در اکران دوم سال ضعیف ترین فروش به فیلم «دلبری» تعلق دارد. دومین فیلم دهقان اشکذری که سال گذشته فیلم «خانه ای کنار ابرها» را از او در شبکه نمایش خانگی دیدیم. داستان فیلم دوم دهقانی هم مانند فیلم اولش به حوادث حاشیه ای جنگ تحمیلی می پردازد و بر خلاف «خانه ای کنار ابرها» فضایی یکسره تلخ و غم انگیز دارد. فیلمی که بار اصلی آن بر روی مونولوگ های هنگامه قاضیانی همسر یک جانباز است. شخصیت جانباز را در فیلم نمی بینیم و فقط از منظر نگاه او، تلاش عاشقانه همسرش را برای مراقبت از او مشاهده می کنیم.
موسسه هنرنمای پارسیان فیلم «عاشق ها ایستاده می میرند» را به عنوان نخستین فیلم تامینی ایرانی امسال خود برگزیده است تا ضمن نیم نگاهی به محصول ایرانی، به سهم خود سهمی در ترویج فرهنگ دفاع مقدس داشته باشد. با این وجود به رغم نیت خالصانه سازندگان و توزیع کنندگان فیلم، متاسفانه تجربه اول شهرام مسلخی فیلمساز اصالتاً کُرد، چیز دندان گیری از آب درنیامده است و فیلم فراتر از بعضی سیاه مشق های جنگی دهه های گذشته سینمای ایران نیست.
دیگران چه می گویند:
مهرزاد دانش : نوع آرایش صحنه و حس حاکم بر فضای سکانس اول ( موقعیت آخر الزمانی یک سرباز در فاجعه ی پس از بمباران در منطقه ی جنگی و مواجهه اش با سرباز دشمن که وسط میدان مین گیر کرده است ) ، نوید یک فیلم خوب و یا دست کم قابل تأمل را می دهد ، اما هر چه زمان سپری می شود ، این امید نیز بیش تر به نابودی می گراید تا آن جا که اصلاً معلوم نمی شود ماجرای اصلی فیلم چیست .
پوریا ذوالفقاری: حیف که فیلم ساز ، قدر تجربه های شخصی اش را ندانسته و به جای تأمل بر آن ها و رعایت حداقلی از اصول فیلم نامه نویسی و کارگردانی ، شتاب زده همه ی حرف هایش را به خام ترین شکل زده است . فیلم پر از رخدادهای دراماتیکی است که در خلأ داستان به هرز رفتهاند و با پرداخت سطحی شخصیت ها و بازی بد بازیگران ، عملاً مخاطب را نسبت به زنده ماندن یا کشته شدن آن ها بی تفاوت کرده است . حیف .
نکته آخر: دو سالانه شدن جشنواره فیلم مقاومت به خوبی گویای این واقعیت است که سینمای مقاومت در ایران نیازمند تجدید حیات اساسی است و تجربه های موفقی نظیر آنچه که در فیلم تجربی «ایستاده در غبار» دیده ایم، در صورت ادامه می تواند ضامن خروج تولیدات اینگونه سینمایی از بن بست کنونی باشد.
با عرض سلام مجدد .
جدیدترین آمارهای کرایه فروشگاه بنده (اولین آمار دهی در سال ۱۳۹۵) :
ده فیلم برتر فهرست کرایه :
۱- آتش بس ۲ (۲۷ بار کرایه رفته)
۲- پنج ستاره (۲۵ بار کرایه رفته)
۳- گینس (۲۴ بار کرایه رفته)
۴- نهنگ عنبر / همسر دات کام (هر کدام ۲۳ بار کرایه رفته)
۶- طبقه حساس / عصر یخبندان (هر کدام ۲۲ بار کرایه رفته)
۸- پنجشنبه آخر ماه (۲۱ بار کرایه رفته)
۹- آنچه مردان درباره زنان نمی دانند / مجرد ۴۰ ساله (هر کدام ۲۰ بار کرایه رفته)
آمار کرایه سریال ها (مجموع کرایه کلیه نسخه ها) :
۱- شهرزاد ۷۵۰ بار *
۲- شاهگوش ۱۱۸ بار
۳- دندون طلا ۹۴ بار
۴- قلب یخی ۶۹ بار
۵- عشق تعطیل نیست! ۳۴ بار
۶- ابله ۲۴ بار
۷- عطسه ۲۲ بار
۸- سیگنال موجود است! ۹ بار
۹- قهوه تلخ ۷ بار
۱۰- سفر هنرمندان به برزیل ۵ بار
۱۱- گنج مظفر ۰ بار
مجموع فروش و کرایه عناوین ایرانی عرضه شده در سال جدید تا ۲۳ اردیبهشت ماه :
بچگیتو فراموش نکن ۱۲ مورد
این سیب هم برای تو ۱۱ مورد
دو دوست ۳ مورد
ارغوان / میان بر / نقش نگار هر کدام ۲ مورد
عاشق ها ایستاده می میرند / ماهی سیاه کوچولو هر کدام یک مورد
دونده صفر مورد
(سایر عناوین عرضه شده ، تهیه نشده اند!)
*- همانطور که اشاره شد سریال شهرزاد را تاکنون رسماً ۷۵۰ بار کرایه داده ام . به جهت آنکه بعضی از دوستان می گویند شرکت ها با کرایه دادن محصولاتشان موافق نیستند عرض می کنم ؛ بنده حدوداً ۶۰۰ نسخه از قسمت های مختلف سریال شهرزاد را فروخته ام و هم اکنون هم علاوه بر یک نسخه از پک ۱ تا ۱۳ سریال ، ۳۷ نسخه از تک قسمتی های مختلف سریال را برای فروش دارم . همچنین ۷۵۰ بار کرایه رفتن فیلم از عرضه تقریباً ۸۰ نسخه از قسمت های مختلف سریال برای کرایه بوده است که در حال حاضر حدود ۴۶ نسخه موجود می باشد و مابقی یا توسط مشتریان برگردانده نشده یا به علت آسیب بیش از اندازه معدوم گردیده است! بنابراین در مدت حدوداً هفت ماهه عرضه سریال شهرزاد ، سود خالص بنده از فروش و کرایه این سریال به اندازه مبلغ کرایه دو ماه مغازه (۱.۲ ملیون تومان) هم نبوده است!