جای خالی پژوهش
طی ۳۵ سال گذشته و در کمتر دوره و دولتی ابتنای سیاست ها و برنامه های کلان و اجرایی سینما بر یافته های حاصل از تحقیقات کمی یا کیفی بوده است. ثبات مدیریتی در دوره طولانی مدت و ده ساله ۶۲-۷۲ که عده ای از آن به نیکی یاد کرده و در مقابل جمعی منتقد سیاست های گلخانه های و شبه کمونیستی آن دوران هستند، فرصتی خوبی بود تا مطالعات عمیقی در زمینه های مختلف سینمایی صورت گیرد اما التهابات سیاسی و اجتماعی آن دوران نیز مجال لازم را به دولتمردان برای اجرای طرح های تحقیقی نداد. زیرا آنچه برای آنان اهمیت داشت، روشن نگه داشتن چراغ سینماها پس از دست ردن زدن به سینه فیلمفارسی و فیلم های هالیوودی و بالیوودی بود.
بطور حتم یکی از دلایل شکست اجرای طرح هایی نظیر؛ حمایت از احداث سالن های سینما در کشور در دهه هفتاد، فقدان هر گونه پژوهش میدانی بود. پژوهشی که به روشنی نقاط کور و تاریک مسئله سینماسازی را در کشور تبیین کرده و از منظر اقتصادی و اجتماعی موانع موجود در مسیر سرمایه گذاری را شناسایی کند.
خالی بودن انبان تحقیق در سال های گذشته به نقطه ای رسید که در اغلب موارد، صنعت سینمای ایران در برابر ظهور فناوری های نوین منفعل ظاهر شد و با غافلگیر شدن در برابر آن لطمات زیادی را متحمل شد. به عنوان مثال نصب و استفاده از سیستم های پخش دیجیتال در سینماها از زمانی جدی شد که شرکت های تولید نگاتیو و پزتیو یکی بعد از دیگری خطوط تولیدشان را متوقف و یا محدود کردند و سفارش های بنیاد سینمایی فارابی برای دریافت مواد خام با تاخیرهای فراوان زمانی روبرو شد و البته تحریم های بانکی نیز این پروسه را پیچیده تر کرد. کاهش تقریبا ناگهانی واردات مواد خام، تعدیل نیرو و سپس تعطیلی کامل یک لابراتوار سنتی و آنالوگ را در پی آورد.(استودیو فیلمساز) و در همان دوران چاپ کپی فیلم برای آثاری که باید به اکران عمومی در می آمدند، تدابیر ویژه ای را طلب کرد. به هر حال تحمیل شرایط سبب شد تا سینماها اجباراً تن به سامانه های پخش دیجیتال دهند و با آپارات های لامپی برای همیشه خداحافظی کنند.
از سوی دیگر نحوه توزیع و اختصاص اعتبارات سالانه سینمای ایران به بخش های مختلف سخت و نرم افزاری مستلزم آن است که در یک مطالعه دقیق مشخص شده باشد که در دوره های زمانی خاص کدامیک از بخش ها نیازمند پشتیبانی مالی و لجستیکی بیشتر هستند و کدامیک در اولویت کمتری قرار می گیرند. به جرات می توان گفت که تا ۸ سال قیل که موسسه سینما شهر کار بازسازی و نوسازی سینماها را آغاز نکرده بود، عمده بودجه و اعتبارات حمایتی سینمای ایران مصروف بخش تولید می شد و در زنجیره ارزش سینمای ایران این بخش در کانون توجه سیاست گذاران و مجریان قرار داشت. به هر حال غفلت از سایر بخش های این زنجیره ارزش سبب شد تا تناسب لازم بین تعداد فیلم های تولید شده در یکسال با ظرفیت نمایش و اکران پدید نیاید و هر ساله به خاطر تعداد ناچیز سالن های نمایش فیلم بر صف طولانی فیلم های در انتظار اکران افزوده شود.
بر همین سیاق نبود حوزه مطالعات و تحقیق در زمینه فناوری های نوین سینمایی و تاخیر قابل اعتنا در این بخش زمینه ای را فراهم آورد تا مراکز دیگری از جمله مرکز رسانه های دیجیتال به حوزه وظایف وماموریت هایی وارد شود که در اصل سازمان سینمایی موظف به انجام آنها بوده است. تولید فیلم با دوربین های همراه و برگزاری دو دوره جشنواره فیلم های تلفن همراه و برنامه های دیگری در زمینه فیلم و سینما با ابزارها و بر پلتفرم های نوین از جمله برنامه هایی بوده اند که سازمان سینمایی تنها نظاره گر آنها بوده است.
راه دور نرویم در حال حاضر بسیاری از مخاطبان فیلم ها و تولیدات شبکه نمایش خانگی، حسب تغییر الگوی مصرف رسانه ای نیازهایشان را از طریق دانلود تامین می کنند و موسسات ویدیو رسانه در غیاب حمایت های دولتی برای ایجاد زیر ساخت ایمن برای عرضه فیلم تحت وب و سایر اشکال رایج، کماکان صد در صد محصولشان را بر لوح فشرده(compact disk) عرضه می کنند.
در مقام تعریف؛ آینده پژوهی مشتمل بر مجموعهٔ تلاشهایی است که با واکاوی منابع، الگوها، و عوامل تغییر یا ثبات، به تجسّم آیندههای بالقوّه و برنامه ریزی برای آنها میپردازد. همچنین گفته اند؛ آینده پژوهی بازتاب دهنده چگونگی زایش واقعیّت فردا از دل تغییر یا ثبات امروز است.
این مطلب از آن جهت حایز اهمیت است که سینما در معرض طوفان تغییرات تکنولوژیکی در زنجیره ارزش تولید تا نمایش قرار گرفته است و سیاست گذاران باید به مدد مطالعات و رصد مستمر تحولات فناوری محتمل الوقوع و اختصاص درصدی از اعتبارات به پژوهش و تحقیقات میدانی، نقش و تاثیر عوامل محیطی را در تدوین راهبردها مد نظر قرار دهند.
در سالیان اخیر پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بدون ارتباط معنادار با سازمان سینمایی، مستقلا سلسله نشست هایی را برای معرفی و ارائه پژوهش های انجام شده برگزار کرده و تحقیقاتی را هم در زمینه عوامل موثر بر علاقه مردم به تماشای فیلم در سینما و نیز نظر سنجی هایی را در خصوص بعضی از تولیدات نمایش خانگی انجام داده است. بی تردید استفاده از پتانسیل این پژوهشگاه و هیات های علمی آن می تواند به تحقیقات نظری و کاربردی در سینما بعد و عمق بیشتری را ببخشد تا از نتایج آن نه تنها مسئولان و سیاست گذاران بلکه تهیه کنندگان سینما، فیلمسازان و سایر عوامل از آن بهره مند گردند.
در نگاهی دوباره به متن سیاست ها و راهبردها گویای آن است که کمتر اشاره ای به امر پژوهش و نقش موثر آن در اعتلا و توسعه متوازن هنر- صنعت سینما شده است.
اضافه کردن نظر