روزانه های سینمایی
از لابلای مطبوعات ۸- اعتراض به شبکه های بازپخشی

از لابلای مطبوعات ۸- اعتراض به شبکه های بازپخشی

هاجر یاراحمدی
در دهه های گذشته شبکه های تلویزیونی مانند امروز آن قدر گسترده نبود و انواع و اقسام سریال ها و برنامه های تلویزیونی از رسانه های متفاوت تولید نمی شد. در آن زمان این انتقاد همواره بر رسانه ملی وارد بود که چرا فیلم های تلویزیونی تکراری هستند یا از تنوع لازم برخوردار نیستند. اما امروزه و با گسترش شبکه های دیجیتال و دستگاه های گیرنده جدید نه تنها کمیت شبکه های تلویزیونی افزایش پیدا کرده است بلکه شبکه های نمایش خانگی نیز بر این تعداد افزوده شده اند. امروزه مشاهده می شود که بازیگران و کارگردانان شناخته شده نیز در تلویزیون دیده می شوند. اما با این اوصاف باز هم دیده می شود که رسانه ملی مدتی است به سمت پخش سریال های تکراری رفته است. لزوم پخش این سریال های تکراری در هیاهوی رسانه های پرزرق و برق دیداری که هر روز به تعداد کمی و کیفی آنها افزوده می شود چیست؟ مدتی است شاهد بازپخش سریال های متفاوت در شبکه های تلویزیونی هستیم هم اکنون سریال های پاتوق و خوش غیرت از شبکه یک سیما و سریال های چارخونه و هلی کوپتر پلیس از شبکه سه سیما بر روی آنتن قرار دارند البته این در حالی است که شبکه های دیجیتال جدید از جمله آی فیلم و نمایش هم درصد زیادی از آنتن خود را به پخش سریالهای تکراری اختصاص داده اند. بررسی این پدیده در رسانه از منظرهای مختلف قابل بحث است. از لحاظ مخاطب شناسی در این باره می توان گفت این سریال ها صرفا شاید به دلیل حس نوستالژیکی که برای مخاطبان کمی قدیمی تر دارد خوشایند باشد اما مخاطب نسل جدید که نه تنها با این فیلم ها خاطره ای ندارد بلکه آنها را با سریال های امروزی مقایسه می کند مسلما ارتباط خوبی بااین فیلم ها برقرار نمی کند چرا که هم از لحاظ ریتم و هم از لحاظ مسایل تکنیکی و فنی سریال های قدیمی قابل قیاس با سریال های جدید نیستند و این باعث دلزدگی مخاطب نسبت به آنها می شود. اکنون انواع فیلم های مختلف در رسانه های متفاوت و با ژانرهای متفاوت در دسترس نسل جدید قرار دارد. مخاطب امروزی که اینترنت پرسرعت، ماهواره و … را در اختیار دارد قدرت انتخاب بیشتری نسبت به نسل های قدیمی تر دارد و این باعث می شود که از رسانه ملی خود فاصله بگیرد. هر برنامه به علت تاثیر اجتماعی که در جامعه ایجاد می کند باید با زمان پخش آن برنامه متناسب باشد و ممکن است بازپخش یک سریال موفق قدیمی اقبال گذشته مخاطبان را به همراه نداشته باشد. سبک زندگی، نوع لباس پوشیدن و یا حتی دغدغه های افراد نیز با گذشته تغییر کرده است و رسانه برای اینکه بتواند ارتباط درستی با مخاطب خود برقرار کند پیش از هرچیز باید شناخت صحیحی از مخاطب خود و سطح نیازهایش داشته باشد تا بتواند برنامه ای متناسب با نیاز روز او برایش مهیا کند. البته درصد بسیار کمی از سریال ها هستند که به این دلیل فاخر بودن شاید تماشای آنها در هر زمانی خالی از لطف نباشد اما همان طور که گفته شد درصد بسیار کمی از سریال ها این گونه هستند. از لحاظ فنی و تکنیکی نیز می توان گفت جذابیت چندانی در این آثار نیست. چراکه پیشرفت تکنیک فیلم و سریال سازی و بالا رفتن سطح کارهای بازیگران و برنامه سازان به گونه ای است که ضعف کارگردانان قدیمی خیلی بیشتر از پیش به چشم می آید. این؛ باعث می شود که حتی اگر سریالی در قدیم با اقبال مخاطبان مواجه شده بود اکنون دیگر همان جذابیت گذشته و خاطره خوب خود در ذهن مخاطب را خراب کند. نکته دیگر اینکه؛ این سریال های تکراری در ساعات پربیننده ای پخش می شوند. این هم از ضعف های رسانه است. فاصله زمانی اندک بین پخش و تکرار مجدد این سریال ها و همین طور ریتم کند آنها از جمله عواملی است که باعث دلزدگی مخاطب نسبت به این برنامه ها می شود. به دلیل گسترش روزافزون شبکه ها ماهواره ای در جهان، کشورهای شرقی همواره خود را در معرض آسیب های فرهنگی ناشی از توسعه رسانه ای می دانستند و سعی کردند از طریق ساخت برنامه های مختلف نمایشی و غیرنمایشی تاحد امکان از آسیب های احتمالی جلوگیری کنند. طبق برخی اخبار منتشر شده سریال های ماهواره ای موجب افزایش طلاق در کشور شده است.
در شرایطی که انواع سریال های ضددین، بی کیفیت و ضد فرهنگ اسلامی، از کانال های ماهواره ای در حال پخش است رسانه ملی باید با مداقه و حساسیت بیشتری در تدارک برنامه های متنوع و در عین حال جذاب برای مخاطب خود باشد. در بین رسانه های دیداری و پرزرق و برقی که هر کدام به روش خود سعی در دورکردن جوانان از فرهنگ اصیل مان دارند بازپخش و تکرار سریال های گاه حتی با کیفیت پایین گذشته به نوعی درجا زدن و عقبگرد برای رسانه ما تلقی می شود و این در حالی است که کارگردانان بسیارخوبی داریم و امکانات نیز در مقایسه با قبل بسیار بیشتر شده است. تولید سریال های جدید متناسب با فرهنگ و دغدغه های امروزی مخاطب از ضروریات رسانه ملی محسوب می شود که البته تا حدی نیز در نظر گرفته شده است. 

 

کیهان  9 آذر۹۰       

 

سعید رجبی فروتن

در کنار روزمرگی های معمول، این جا خودم و افکارم را ثبت می کنم. از فرهنگ و هنر تا سینما و نمایش خانگی... می توانید نوشته های من را در «روزانه های سینمایی» دنبال نمایید.

۲ comments

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

  • یادداشت امروز
    خانم شوکت حجت در گپی نشات گرفته از دلسوزی ودرد در اوضاع احوال امروز دوبله ایرانی در رسانه ها  از ناخرسندی خود  نسبت به ورود کلمات "لمپن" و "سخیف" به حوزه دوبله ابراز  نگرانی نمودند و ان را زائیده دوبلورهای زیرزمینی دانستند که ماحصل این مهم را در مرگ تدریجی ادبیات اصیل ایرانی دانسته و خواندند.
    به راستی دوبله ایران را چه شده است ؟ دوبله ای که شیرینی و حلاوت  در آن موج میزد و به زیبایی زبانزد دنیا بود و همیشه  دیده میشد آیاحال باید بالکل کنار گذاشته شود  و با همه سبقه درخشان خود اثار و صدایی در حد دوبله کشورهای بی هنر و نااصیل  دنیا و مملو از الفاظ و کلماتی  "پوچ" و"بی مایه" از ان شنید که در گوش ما و مخاطبان حرفه ای مانوس نیست و بعضا باعث لبخند تمسخر گونه اما معنا دار کودک ایرانی به ان  خواهد شد که با همه کودکیشان به سخیف بودن اثر و دوبله ان به تمسخر میخندند و …
    اگرچه بعد از نظارت ویژه و قاطع  در  سالهای  نه چندان دور گذشته  متولیان امر بر دوبله کشور ، به نوعی گسستن گروه یا گروههای دوبله را که  اساسا  انیمیشنها و اثار خارجی را به زعم خود و ذائقه کوچه بازاری های جامعه  دوبله مینمودند مدت کوتاهی از شنیدن الفاظ و کلمات ساده و کم محتوا در امان بودیم که هرچند در مهندسی دقیق و روشن از ان دوبله ها به روشنی غلظت  لمپن و اثار کاملا سخیف را حداقل در مقایسه با دوبله های حال و حاظر و تا این حد نمیدیدیم اما در سالهای اخیر و عدم نظارت کامل  بر این مقوله دوبله های زیرزمینی در گوشه وکنار جامعه رسمی و غیر رسمی  قارچ گونه قد بلند کردند و علنا اعلام موجودیت نمودند در حالیکه بسیاری از این گرو هها حال دارای برو بیاها و نفوذهایی در موسسات و حتی صداو سیمای خودمان دارند که ورود به جایگاه وعمق این گروه ها اولا صلابت از گزند حواشی های مرتبط با انها که به راحتی خواهند چسباند می خواهد و از این قدرت مانور  ادمی را شگفت زده مینماید و  همگان را از اینهمه قدرت و نفوذ انگشت به دهان مینمایند  که چگونه این افراد با دوبله های کاملا سخیف و لمپن  به جایگاه ثابتی برای خود رسیده اند و عرصه را برای بزرگان و پیشکسوتان دوبله و همه بزرگانی که برای دوبله و نام  دوبله ایرانی که برای دنیا نام دوبله ایرانی  ارزش و احترام است را به حاشیه و عقب جامعه سوق داده اندو خود برای خود با قدرت قلمرویی محیا نموده اند.
    دیگر رایحه دوبله حرفه ای و ماندگار از اثار دوبله شده "ایرونی" که روزی همه دنیا در حسرت ان بوده اند شنیده نمیشود و فقط بایدمنتظر تماشای رکیک ترین حرفها و الفاظ  باشیم ویا در جمع خانواده این استرس را داشته باشیم که چگونه از دیدن یک فیلم و یا انیمیشن از شرم و غیرت   چهره ای سرخ و سفید  به خود نگیریم و به واسطه این هنر !!!! برتر بودن کار را به نیکی درک نمائیم.
    درمورد تشکل های قدر دوبله که حال یکه تاز گروه های  رسمی دوبله شده اند و  با افتخار سفارش دوبله از شبکه های ماهواره ای فارسی زبان میگیرند کاری نداریم وسخن بیشتر از این نمیگوئیم و به تندی میگذریم ولی….
    سوال ما اینجاست که چه بلایی بر سر دوبله های "اصیل" ایرانی امده ؟به قول خانم شوکت حجت این سبک دوبله که ادبیات اصیل وزیبای ایرانی را به مرور ازبین خواهند برد چرا نظارتی بران نمیشود؟ اصلا و اساسا متولی نظارت و مقابله با این معضل چیست و کیست و کجاست؟
    آیا با ارائه این دوبله های نازل و خرید موسسات ویدئو رسانه به نوعی خواستگاه رسمیت شناساندن این نوع دوبله ها در شبکه معنا خواهد بخشید ویا اینکه به نوعی معنای واقعی دوبله ایرانی را درحد همین دوبله های زیر زمینی باید به رخ دنیا بکشانیم و ارائه نمائیم؟ آیا دوبله ایرانی یعنی "زیرزمینی"؟

    • به نکته خوبی در یادداشت اشاره کرده ای. نمی خواهم دفاع کنم ولی نسبت به گذشته نظارت بر دوبله ها بهتر شده است. برگزاری دو مراسم معرفی بهترین های دوبله در شبکه نمایش خانگی موید عزم شبکه برای فرق قائل شدن بین کارهای خوب و ضعیف است. نگاه مدیریت دوبلاژ سیما هم این است که راه به روی جوانها باز و زمینه بروز خلاقیت آنها فراهم باشد اگر چه ممکن است آنهاعضو نهاد و انجمن های صنفی نباشند.

مرا در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید