اگر دوست ندارید تحقیر شدن آدمها در برابر پیشنهادات اغوا کننده را ببینید، چنانچه مایل نیستید انسانی که "تاج کرمنا" بر سرش نهاده شده است در مقابل پول یکسره پشت به پا به هر چه انسانیت و عاطفه است بزند، فیلم "پذیرایی ساده" را نمی پسندید. بیننده در یافتن ما به ازاهای سیاسی و اجتماعی در فیلم، راه به جایی نمی برد و به نظر تاویل های انسان شناختی فیلم بر سایر وجوهش رجحان دارد.
دغدغه فیلمسازی می تواند در نقطه مقابل نگاه "مانی حقیقی" شکل گیرد و امتداد این حقیقت را دنبال کند که ؛"رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند" به هر حال آنچه که واقعیت را عوض نمی کند مستعد بودن آدمی در برابر گرایش یه یکی از دو سر این طیف است. در وصف "پذیرایی ساده" بکر بودن موضوع و نوع رابطه مانی و ترانه غافلگیر کننده است. غیر قابل پیش بینی بودن فرجام داستان و نقشه ای که آندو برای آزمودن انسان های ساکن در یک منطقه مرزی کشیده اند،سبب ایجاد حس تعلیقی در فیلم شده است و برای آنهایی که قدری صبوری به خرج می دهند و خیلی زود قید تماشای یک فیلم را نمی زنند، هیجان آور است.
هشتمین فیلم ایرانی سال در نوع خود فیلم بحث برانگیزی است.
خیلی دوست دارم این فیلم رو.