ابوالفضل الله دادی: هواداران مستندهای سینمایی در ایران، تا چند سال پیش برای تماشای فیلمهای مستند،یا باید به «سینماسپیده» مراجعه میکردند یا منتظر جشنوارههای سالانه «سینماحقیقت» میماندند. با لغو قرارداد سینماسپیده برای اکران مستندهای کوتاه،تنها امکان تماشای فیلم مستند در سالنهای سینما از دست رفت و باز علاقهمندان به این گونه سینمایی،تشنه ماندند.گرچه «مرکز گسترش و سینمای تجربی» سالهاست در حیطه تولید چنین فیلمهایی فعالیت میکند اما کماکان جای خالی «فیلم مستند» در سبد اکرانسینمای ایران خالی بود. اما چندی است سینمای مستند و تجربی مورد توجه عموم سینمادوستان و اهالی فرهنگ و هنر قرار گرفته است. اولین باری که یک مستند بلند برای اکران عمومی در سینمای ایران، رنگ پرده به خود دید، «تهران انار ندارد» ساخته «مسعود بخشی» بود که پخش و فروش گسترده آن در شبکه خانگی نشان داد اگر فیلمهای مستند نیز به درستی و با اصول صحیح بازاریابی،عرضه شوند،میتوانند به اندازه پرفروشترین فیلمهای سینمای ایران،مخاطب پیدا کنند و دیده شوند. امروزه در کنار کتابهای موجود در کتابفروشیها و دیگر محصولات فرهنگی هنری علاقهمندان میتوانند فیلمهای مستند را با قیمتهای نازل تهیه و تماشا کنند. نمونههایی از برترینهای مستندی که اینک به همت مرکز گسترش در دسترس دوستداران سینمای مستند است، عبارتند از: «کلاه شیشهای» که پیش از این توانسته بود جایزه بهترین کارگردانی بخش مستند،تندیس جشنواره و لوح افتخار را از جشنواره فیلمهای ورزشی تهران کسب کند.همچنین فیلمهای «از پاریز تا پاریس» «سبز،سپید،سرخ»درباره پرچم ایران،«آینههای غبارگرفته» تاریخچه روزنامهنگاری،«قصهها»نگاهی به زندگی «هوشنگ مرادی کرمانی»،«MIS شهری که بود» درباره صدسالگی اکتشاف نفت در خاورمیانه به همراه فیلم «ضامن آهو» که به ماجرای ترسیم تابلو ی ضامن آهو توسط استاد محمود فرشچیان میپردازد
ماندگاری و تداوم این حرکت، نه فقط تبلیغات و جلب رضایت مشتریان اندک این فیلمها،که تلاش خود فیلمسازان و مسئولان را نیز میطلبد تا با افزایش کمی و کیفی آثار خود، جایگاه مستند در سینمای ایران را ارتقا دهند. بیشک برای به نتیجهرسیدن چنین طرحی،صبوری و تامل بیش از پیش نیاز است تا سینمای مستند ما هم جایی به اندازه محبوبیت و اهمیت سینمای داستانی نزد عام و خاص بیابد.هرچند به اعتقاد برخی از مستندسازان این طرح،شکل فعلی عرضه مستند در شبکه خانگی، چنانکه باید رضایتبخش و حرفهای نیست. میتوان با اطمینان اعلام کرد اگر شرکتهای پخشکننده خصوصی و دولتی دست به دست هم دهند و تلاش پویایی برای رساندن محصولات مستند به دست مصرفکنندگان در پیش گیرند،خیلی زودتر از آنچه فکرش را میکنیم،به افقهای انتظارمان قدم خواهیم گذاشت.رسانه ملی که خود از پخش مستندهای حرفهای و جدید،سر باز میزند،میتواند یاریدهنده بزرگی در این رویداد فرهنگی باشد.آیا نمیشود میان انبوهی از تبلیغات خوراکیهای فانتزی و مضر یا بانکهای بیشمار دولتی و خصوصی،یک فیلم مستند فاخر را هم تبلیغ کرد؟بی شک مسئولان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران که عنوان رسانه ملی را یدک میکشد، میتوانند از توانایی فراوان این رسانه همه گیر جهت ترویج محصولات فرهنگی مهجوری همانند فیلمهای مستند استفاده بهتری کنند. تهران امروز 18 اردیبهشت- کد خبر ۳۸۰
اضافه کردن نظر