روزانه های سینمایی
سینما در تسخیر سوپر مارکت ها!

سینما در تسخیر سوپر مارکت ها!

سینمای سوپر مارکتی تعبیر تازه ای برای همان فیلم های معروف به شونه تخم مرغی است که سالها قبل به تولیدات ویدیویی شبکه نمایش خانگی از سوی یک بازیگر اطلاق شد. این بار نویسنده روزنامه ایران در یادداشتی مروری بر جنبه های هنری و ساختاری این دسته از تولیدات دارد و بی آنکه اشاره ای به پیشینه تولید تله فیلم با سرمایه گذاری سیما در یک دهه اخیر داشته باشد و مشابهت ساختاری و مضمونی کمدی های تلویزیونی و ویدیویی را تبیین کند، نگرشی انتزاعی به محصولات ویدیویی انداخته است و از حجم ناچیز این آثار و عدم محبوبیت شان در مقایسه با عناوین سینمایی و انیمیشن عرضه شده در شبکه نمایش خانگی سخنی به میان نمی آورد. مضافاً که کاهش درآمد تهیه کنندگان آثار ویدیویی را مدتهاست که شبکه های تلویزیونی جبران کرده ودر اعیاد و مناسبت ها با آغوش باز پذیرای چنین تولیداتی هستند. در نوقلم بودن نویسنده همین بس که همه تولیدات ویدیویی را کمدی فرض کرده و ابتنای ساختاری آنها را بر طنز موقعیت دانسته است. در حالیکه تعداد قابل توجهی از فیلم های غیر کمدی و اغلب اکشن در سبد آثار ویدیویی به چشم می خورد و اکثر طنزها با توسل به تیپ های شناخته شده و قصه ها و موقعیت های تکراری سرهم بندی شده اند. گزارش را بخوانید:

از سال ۱۳۷۲ که ویدئو آزاد شد و «رسانه‌های تصویری» مأمور شد فیلم‌های با مجوز را از طریق شیوه نوار ویدئو وارد بازار کند، پدیده سینمای خانگی یا نمایش خانگی وارد مرحله جدیدی شد. این نوارها در فروشگاه‌های به نام «فروشگاه عرضه محصولات فرهنگی» باید به فروش می‌رسید. با گسترش تکنولوژی فیلم‌های خارجی باید دوبله می‌شد که باعث شد دوبله دوباره رونق بگیرد و چند دوبلور که به خارج رفته بودند برگشتند و به مثابه مدیر دوبلاژ به کار دوبله فیلم‌های خارجی پرداختند. اما سیر تکامل تکنولوژی رسانه‌ای باعث شد به سرعت نوار ویدئو از دور خارج شود و سی‌دی جایش را بگیرد.
این پدیده فوری جایش را به دی‌وی‌دی داد. چون تکثیر از این طریق آسان بود، قاچاق فیلم‌ها رونق گرفت. دیده شده که در کنار سینمایی که مثلاً فیلم «نقاب» را نشان می‌داد سی‌دی‌های همان فیلم در پیاده‌رو به فروش می‌رسید. با اعتراضات و شکایات تهیه‌کنندگان سینمایی، نیروی انتظامی و وزارت فرهنگ و ارشاد مأمور شدند که جلوی قاچاق فیلم‌ها را سد کنند. انصافاً موفق هم شدند اما قاچاقچیان هنوز راه‌هایی می‌یافتند که فیلم‌ها را وارد بازار کنند. شیوه‌هایی برای جلوگیری از کپی شدن فیلم‌ها به کار رفت. فیلم‌ها کدگذاری شد. حضور دوربین در سینماها ممنوع شد، اتحادیه تهیه‌کنندگان شگردهایی به کار برد که فیلم‌ها لو نروند و اما با تصمیم‌هایی که گرفته شده قرار شد فیلم‌های سینمایی به سرعت و پس از اکران به رسانه‌های تصویری (که اکنون متجاوز از ۲۴ رسانه هستند) فروخته شوند و از این طریق فیلم‌هایی که امکان نمایش عمومی ندارند برای پرده سینما مناسب نیستند وارد شبکه خانگی شوند (از جمله سنتوری) تا از این رهگذر بخشی از سرمایه تهیه‌کننده برگردد.
رسانه‌های تصویری مدتی به این کار ادامه دادند اما ورق برگشت، رسانه‌های تصویری چون این کار را پرسود دیدند خود تهیه‌کننده شدند! به جای خریدن فیلم‌ها با قیمت‌های بالا، خود تصمیم به ساخت فیلم گرفتند و سیل آثار کمدی ساده‌انگارانه وارد بازار شد که همچنان تداوم دارد.
با تولیدات شبکه خانگی و ساختن فوری و چند روزه فیلم‌ها، پدیده‌ای جدید به نام «سینمای سوپرمارکتی» به وجود آمد.
شبکه سینمای خانگی نوشدارویی است که قرار بود مسکن درد قاچاق فیلم‌ها و قهر مردم با سینماها باشد و حالا خودش یکی از چالش‌های جدی امروز و آینده سینمای ایران شده است.
تیراژ‌های رؤیایی عرضه و فروش نسخه‌های خانگی این شبکه حتی با پرفروش‌ترین فیلم‌ها در سال‌های اخیر رقابت می‌کند. این جریان باعث شد که فیلمسازان، اعم از تهیه‌کننده، کارگردان و بازیگر پرده بزرگ سینما را رها کنند و به کار ساخت برای شبکه خانگی بپردازند. آنان چون از گیشه سینما خیری ندیدند، به سوپرمارکت‌ها و مغازه‌های عرضه کالا روآوردند تا فیلمشان بفروشد و زندگی را اداره کنند. در واقع سینمای سوپرمارکتی دوره نوجوانی را می‌گذراند و در حال رشد است. با گردش سرسری در شهر و مغازه‌های خواروبار و سوپرمارکت‌های کوچک و بزرگ می‌توان دید که بنر و فلکس‌های این فیلم‌ها بر در و دیوار نصب شده و بازیگران حتی سرشناس سینما به ما نگاه می‌کنند!
سینمای سوپرمارکت همه چیزش ارزان است، با هزینه اندک و با حضور بازیگران محبوب تلویزیونی تولید و بدون پخش از تلویزیون یا اکران عمومی فوری راهی سوپرمارکت‌ها می‌شود و آنجا همراه خرید پنیر، رب گوجه‌فرنگی و بستنی یک نسخه از این سی‌دی‌ها هم خریداری می‌شود. بدین طریق، راه سینما کوتاه می‌شود و پدیده سینما رفتن به خانه نشستن و فیلم دیدن و خرید فیلم‌ها نه در فروشگاه‌های عرضه محصولات فرهنگی بلکه در سوپرمارکت‌ سرکوچه صورت می‌گیرد.
شاید مهمترین ویژگی و مؤلفه‌هایی که موجب استقبال گسترده از این فیلم‌ها می‌شود بازیگران شناخته شده هستند. شهروندی که به دنبال فیلم محبوب خود به سوپرمارکت می‌رود قبل از هر چیز بازیگران حاضر روی جلد سی‌دی را می‌بیند و واضح است چهره‌های تلویزیونی که هر شب آنها را دیده و برایش آشنایند مورد توجه او قرار می‌گیرد. پس فیلم را می‌خرد و در خانه می‌بیند در نتیجه آداب سینما رفتن کم‌کم کمرنگ‌تر می‌شود.
از نظر ساختار فیلم‌های سوپرمارکتی، باید گفت داستان این فیلم‌ها به عمق نمی‌رود بلکه در سطح می‌ماند و از منطق روایتی پیروی نمی‌کند. قصه معمولاً شامل ساده‌لوحی یک آدم و اتفاقاتی است که در حاشیه وضع و حال او رخ می‌دهد. نکته قابل توجه اینکه همه این آثار کمدی هستند؛ کمدی‌های ساده و عمدتاً از سبک و سیاق «طنز موقعیت» پیروی می‌کنند. این فیلم‌ها اغلب با هزینه‌های صد میلیون یا کمی بیشتر و تمهیدات دیگر تولید می‌شوند و در تیراژی بالا خوب به فروش می‌رسند حتی برخی از این فیلم‌ها را کارگردان‌های معروف ساخته‌اند
. روزنامه ایران

 

سعید رجبی فروتن

در کنار روزمرگی های معمول، این جا خودم و افکارم را ثبت می کنم. از فرهنگ و هنر تا سینما و نمایش خانگی... می توانید نوشته های من را در «روزانه های سینمایی» دنبال نمایید.

۱ نظر

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

مرا در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید