در یکسال گذشته سه کارگردان بصورت خاص مفاسد اقتصادی و رانت های ثروت و قدرت در جامعه معاصر را دستمایه خلق درام قرار داده و فیلمنامه هایی را مقابل دوربین بردند. فیلم های سینمایی«ماحی»، «یک روز بخصوص» و «قاتل اهلی» در چنین تم و مضمونی ولو در کلیات مشترک هستند.
در «ماحی» ساخته اول «داود خیام» با بازی «آنا نعمتی»، «مهران احمدی» و «همایون ارشادی»، قصه از جایی آغاز می شود که «ماهی» با دستور و در واقع مباشرت دکتر «حمید ابدی»، ماموریت می یابد تا با اغواگری، «فرزین نامی» مدیر یک شرکت ترخیص کالا را راضی کند تا تمام تلاشش را برای آزاد کردن پول سرمایه گذاران وارد کننده پروتز زیبایی تقلبی که در بانکی در فرانسه ضبط شده است، به کار گیرد و سپس در ادامه هم محموله وارده را از گمرک ترخیص کند. فرزین با آدم هایی در دولت ارتباط دارد و دلال دیگری به نام بهمن با قبول درصدی پورسانت به کمک او می آید. فرزین به شرط اینکه ماهی به وصلت او تن دهد و بچه ای را برای او به دنیا آورد، قول همکاری می دهد. فرزین به مرادش می رسد اما به قول و تعهدش در برابر دکتر عمل نمی کند، از بهمن کاری ساخت نیست و به کانادا می گریزد. فرزین به اجبار از در تقلب و تدلیس وارد می شود. در پایان ماهی با فرار از بیمارستان قید نوزاد شش ماهه اش را می زند و فرزین را با او تنها می گذارد.
در فیلم «یک روز بخصوص» حامد با بازی «مصطفی زمانی» برای تامین هزینه های عمل جراحی حساس خواهرش در کشمکش و عذاب وجدان بین قبول رشوه از سوی یک باند وارد کننده داروهای تقلبی و تن دادن به قضا و قدر و تامین پول از منابع مشروع ولو نایاب است. «همایون اسعدیان» بر خلاف کارگردان «ماحی» هیچ رد و نشانی از وارد کنندگان دارو برای بیننده رو نمی کند و نابسامانی ها ناشی از تحریم اقتصادی و از جمله دارویی کشور را صرفاً بهانه ای برای خلق قصه ای ملودرام قرار داده است. بنابراین کنجکاوی برای اینکه باند وارد کنندگان دارو به کجا وصل هستند و چگونه مبسوط الید عمل می کنند، موضوع و دغدغه فیلمساز محافظه کار نیست.
«مسعود کیمیایی» در سی امین فیلمش، شرکت «پیسارو» را نمادی از دست های آلوده ای می داند که در این سالها به قصد سوداگری دست به هر کار نامشروعی زده اند از واردات داروی بیهوشی تا خون های آلوده و دلالی در صنعت و تجارت نفت. دامنه نفوذ این شرکت به حدی است که به قصد دست به سر کردن رقبا، باکی از پرونده سازی ندارد و نسق مخالفانش را به راحتی می گیرد. در فیلم «قاتل اهلی» همانند دو نمونه قبلی تصویر روشن و نزدیکی از عوامل گرداننده «پیسارو» نمی بینیم و تنها به مدد دیالوگ است که پرده از اسرار قدرت بی حد و حصر آن برداشته می شود. فیلم کاملاً سیاسی «کیمیایی» متاسفانه شعار زده است و به رغم ملتهب بودن موضوعات عمق و وزنی درخور نیافته است. با این حال هر قدر دو فیلم «ماحی» و «یک روز بخصوص» شخصیت ها مغلوب و منفعل در برابر دسیسه باندهای ثروت و نوکیسه ها هستند، در «قاتل اهلی» شخصیت هایی مثل«حاج سروش» و «سیاوش» می خواهند در شمایل قهرمان و یا معترض وضع موجود ظاهر شوند. به این خاطر فیلم از دو اثر دیگر متمایزتر جلوه می کند اما افسوس که روایت الکن قصه انتظار مخاطب را برآورده نمی کند و به همین خاطر نگرش ظلم ستیز و عدالت خواهانه فیلمساز موج نوی سینمای ایران، ترجمانی داستانی نمی یابد.
در یک جمع بندی به رغم تلاش نسبی و نیم بند قوه قضائیه و نهادهای نظارتی برای برخورد با مهره های فساد و دانه درشت های اقتصادی، سینمای ایران ریسک ورود به پرونده های متهمان اقتصادی را نمی پذیرد و ترجیح می دهد به جای متن در حاشیه بماند و ادای فیلم جسورانه و سیاسی را درآورد. در این میان سینماگرانی که در سالهای جنگ و پس از آن، تلاش نمودند تا راوی صادقی برای حماسه های هشت سال دفاع مقدس باشند، معلوم نیست که چرا برای پاسداری از آرمان های انقلاب و نظام متکی برآن، دست در لانه زنبور نمی کنند و با بررسی ریشه ها، از چگونگی شکل گیری و ترکتازی رانت خواران و فرصت طلبان در لایه ها و سطوح مختلف قدرت حرفی به میان نمی آورند؟
احسنت جناب فروتن حرف دل خیلیها رو زدید این موضوعات غالبا پراز سوژه است برای فیلمسازان تا دست نحس این رانت خواران و اختلاس گران رو کند ولی متاسفانه سینما زیاد تو این بخش فعال نیست