روزانه های سینمایی
مهمانان ناخوانده یا… ۲

مهمانان ناخوانده یا… ۲

موسسات ویدیو رسانه در برخورد با شرکت های پخش حرفه ای، واکنش متفاوتی داشتند. موسساتی که از قبل اقدام به راه اندازی واحد پخش کرده بودند، بر خلاف تصور گره به ابرو نیانداختند و احساس نکردند با آمدن مهمانان جدید جا برای آنها تنگ خواهد شد. بعضی از آنها می دانستند که تهیه کننده سریال قهوه تلخ معرفت به خرج داده و با آنها وارد مذاکره شده بود. شعاع عمل واحدهای پخش موسسات بیشتر محدود به تهران و کرج بود و تهیه کننده سریال ناگزیر بود سراغ از شرکت هایی بگیرد که گستره فعالیت آنها تمام کشور را پوشش بدهد. در واقع هزینه های راه اندازی پخش مویرگی در سراسر کشور از چنان ابعادی برخوردارست که تا این زمان موسسات به صرافت تاسیس آن حتی بصورت مشترک هم برنیامده اند. تجربه تلخ راه اندازی پخش بایا از سوی یکی از موسسات ویدیو رسانه و ضرر و زیان هنگفت ناشی از سرمایه گذاری در آن، چنان ذهنیتی را برای موسسات ایجاد کرده بود که دیگر حاضر نبودند به آن فکر کنند. استقبال زاید الوصف مخاطبان از نخستین قسمت های مجموعه قهوه تلخ آنچنان شوری را برانگیخته بود که مدیران موسسات نیز از پیامدهای آن احساس خوبی داشتند و از اینکه توجهات به شبکه به مثابه یک رسانه ملی جلب شده بود، احساس تشخص و مکانت بهتری می کردند. مدتی بعد موسساتی به سودای بهره بیشتر از بازار ، دست یاری بسوی شرکت های پخش از نوع جدید دراز کردند. قراردادهایی مبادله شد. عناوینی که تصور می شد اقبال خوبی نسبت به آنها صورت گیرد در سبد همکاری گذاشته شد. دیری نپایید که آسمان روابط طرفین ابری و بهانه تراشی و ایراد گیری ها آغاز شد. شکست اولین تجربه های همکاری، سایر موسسات را به تامل واداشت و احساس کردند احتمالا" از دیگ شرکت های پخش آبی برای آنها گرم نخواهد شد. دو طرف ترجیح دادند، سرود دوری و دوستی را بخوانند و خیلی دم پر هم نروند. آوازه سریال قهوه تلخ سرمایه گذاران دیگری را وسوسه کرد تا از نمد شبکه، کلاهی برای خود بدوزند. سریال دوم کلید خورد. مجموعه هایی برای کودکان یکی پس از دیگری در دستور تولید قرار گرفتند. کلید واژه نمایش خانگی در ادبیات رسانه ای تثبیت شد. اختصاص ستون و صفحاتی به نمایش خانگی در رسانه ها، ظرفیت های تازه کشف شده شبکه را به رخ کشید. آنسوتر گسترش بازار و عرضه صدها هزار نسخه از محصول در جایگاه های غیر اختصاصی- سوپر مارکت ها و کیوسک های مطبوعاتی– سبب شد تا محصولات فرهنگی تازه ای نظیر مطبوعات، آلبوم های موسیقی و نرم افزار هم در پیشخوان نقاط فروش فضایی را به خود اختصاص دهند. منحنی تیراژ و فروش محصول رو به صعود بود . بعضی از جراید به خود اجازه دادند شبکه نمایش خانگی را رقیب رسانه ملی قلمداد کنند. دانشجویانی در مقطع کارشناسی ارشد، تحولات پدید آمده را موضوع رساله خود قرار دادند. برنامه های رادیویی و تلویزیونی یکی بعد از دیگری میزبان مسئولان شبکه شدند تا از زبان آنها حرف های تازه ای بشنوند. توسعه شبکه مشاغل – اگر چه ناپایدار- تازه ای را پدید آورده بود. شرکت ها ی پخش برای جلب و جذب ویزیتور شرایط خوبی را پیشنهاد می دادند. رقابت شرکت های به گونه ای شده بود که بازاریابان حق انتخاب برای خود قائل بودند و در برابر هر شرایطی تمکین نمی کردند. فروش نقدی برای نخستین بار در صنعت پخش کالای کشور باب شد و فعالان صنعت پخش به عنوان یک پدیده استثنایی از آن یاد کردند. کاهش تدریجی تیراژ سریال قهوه تلخ هم روند گسترش شبکه را متوقف نساخت زیرا عقیده همگان برآن بود که اثر از قصه یکنواخت و فضای بسته خود آسیب دیده است. تهیه کنندگان با سابقه تلویزیون با مشاهده فضای تازه پیشگام تر از تهیه کنندگان سینما آرام آرام در شبکه اردو زدند. آنها با رصد فعالیت همکاران سابق خود در پروژه قهوه تلخ ، به دنبال جای پای محکمی بودند تا  ایده ها و طرح هایی را که در لابیرنت شوراهای متعدد تلویزیون به فرجام روشنی نرسیده بودند، درشبکه نمایش خانگی محک بزنند. شوراهای صدور پروانه ساخت و نمایش، روزها و هفته های پرکاری را تجربه می کردند. افزایش تعداد اعضا و تشکیل جلسات مستمر واکنش معقولی در برابر تقاضای موثر ایجاد شده بود. رونق نسبی شبکه ضرورت برپایی نشست ها و کارگاه هایی تخصصی برای ارزیابی گره ها و مشکلات پخش از یکسو و  چگونگی کیفیت بخشی به محصولات و استاندارد سازی را از سوی دیگر، موجه کرد. انتظار مخاطب برای دست کشیدن از قالب غیر استاندارد وی سی دی محقق شد و موسسات از ابتدای سال ۹۰ برای همیشه رخت وی سی دی را از تن آثار ایرانی بیرون کشیدند. صف داوطلبان تاسیس ویدیو رسانه مسئولان امر را بر آن داشت تا با توجه افزایش شمار تولیدات سالانه سینمای ایران، فضا را به گونه ای مدیریت کنند تا هم صاحبان سرمایه های بزرگ به شبکه وارد شوند و هم تعداد بیشتری ار فیلم های ایرانی در دسترس مردم قرار گیرند. شرط ارائه سه فیلم به پنج فیلم سینمایی ایرانی افزایش یافت. با این تغییر نیز عده ای پا پس نکشیدند و سرانجام به جرگه مدیران موسسات ویدیو رسانه ملحق شدند. افزایش کم سابقه بهای رایت کمترین نتیجه اتفاقات تازه بود. همین موضوع در کلید خوردن پی در پی پروژه های سینمای بی تاثیر نبود. چه تهیه کنندگان از قبل اطمینان داشتند به بخش قابل توجهی از سرمایه اشان پس از واگذاری رایت ویدیویی می رسند.

همزمان با رونق حاصل شده، صاحبان امپراتوری های بزرگ رسانه ای، جلب مخاطب فارسی زبان را در  قلمرو  کشورهای هدف یعنی ایران، افغانستان و تاجیکستان نشانه رفته بودند. شمارش معکوس برای آغاز بکار شبکه های فارسی زبان شروع شده بود. تاسیس شبکه هایی از این دست تازگی نداشت اما این بار موسسین شبکه های جدید تاکید و تمرکز خود را بر پخش فیلم و سریال آن هم بصورت دوبله شده قرار داده بودند. آنسوتر در مجامع سیاست گذاری و تصمیم سازی کشور، طرح های تازه ای در حال نهایی شدن بود. طرح ضروری دولت برای حذف یارانه ها کم کم داشت به مرحله نهایی نزدیک می شد.

ادامه دارد

سعید رجبی فروتن

در کنار روزمرگی های معمول، این جا خودم و افکارم را ثبت می کنم. از فرهنگ و هنر تا سینما و نمایش خانگی... می توانید نوشته های من را در «روزانه های سینمایی» دنبال نمایید.

۳ comments

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

  • مطالب کارشناسی شده و مبسوطی در این مقال مطالعه شد  اما ای کاش در این دیدگاه در کنار دیده شدن بسیاری از زوایای مثبت ومنفی امور به سوءاستفاده کارگردانان و  نویسندگان و عوامل تازه به دوران رسیده اشاره مینمودید که فرصت را غنیمت دیدند  و با تزریق "تله فیم"های قارچگونه سخیف خود این زحمات که  در راه اعتماد مخاطب با شبکه نمایش خانگی پدیدار شده بود با خرید تله فیلمهایی که سه صفحه متن نداشته و دوروز برای فیلمبرداری و تدوین ان وقت گذاشته نشده بود دودمان حوزه ویدئو رسانه را کلا به باد داد و شد امروز ما…..

  • سلام 
    در دنیای پرندگان ،پرنده ای است که تخم خود را در آشیانه پرنده کوچکتری در کنار  تخم های آن  می گذارد تخم مهمان نیز از گرمای  بدن  میزبان استفاده برده و به سرعت مراحل جنینی خود را پشت سر گذاشته و زودتر از بقیه  سر از تخم بیرون می آورد و در اقدامی عجیب بقیه تخم ها که مربوط به پرنده مادر هستند به بیرون هل داده و تنها  ساکن آشیانه می شود پرنده  مادر بیچاره از روی غریضه  و به خیال اینکه او جوجه اش است به نگهداری او می پردازد و با تلاش بسیار سعی می کند اشتهای سیری ناپذیرش   تامین کند و همه انرژی پرنده  در این مسیر صرف می شود  سر انجام  نیز جوجه  غیر پرنده مادر خوانده ناتوان خود را رها کرده و آشیانه را ترک میکند  بی آنکه  در این مسیر تکاملی و طاقت فرسا  نسلی از پرنده مادر به جا بماند   . 
    به نظرم رابطه سینمای اکران با  شبکه نمایش خانگی اینگونه است و فرصتی به تولیدات مستقل شبکه داده نمی شود . 
    ضمنا حضور کم رنگ   من در کامنت ها  مشکلات ارتباط اینترنت است

    • دوست عزیز
      در مقایسه با سایر کشورها وضع چندان بدی نداریم. فعلا” که انگیزه برای تولید سریال ، مجموعه برنامه و فیلم ویدیویی وجود دارد. مشکل در عدم امنیت سرمایه گذاری درشبکه است. تصور نکنید سینمای حرفه ای بند و زنجیری بر پای موسسات زده است. از یکهزار پروانه که سالانه صادر می شود، فقط نیمی از آن متعلق به موسسات است. شخصیت های حقیقی و حقوقی زیادی متنقاضی عرضه برنامه در شبکه هستند.

مرا در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید