روزانه های سینمایی
گزارش یک مراسم اداری

گزارش یک مراسم اداری

یادم نمی آید طی 12 سالی که در سمت های مدیریتی مختلفی قرار داشتم، در آغاز به کار دولت های جدید مورد تقدیر معاون امور سینمایی وقت قرار گرفته باشم. به این خاطر که در اوان تغییر دولت ها، با حسن اعتماد و لطف پنج معاون سینمایی قبل از رییس محترم کنونی سازمان سینمایی، حکم مسئولیت اداره تازه ای را دریافت می کردم و در واقع از یک اداره ستادی به اداره دیگری منتقل می شدم. در اینگونه مواقع معمولاً تقدیر و کمی هم هدیه ناقابل به عزیزی تقدیم و نثار می شد و می شود که قصد ترک مجموعه معاونت سینمایی را داشته و دارد، به همین خاطر برای وی مراسم تودیع گرفته می شود.

 سه شنبه دوم مهر ماه؛ طبق برنامه اعلام شده بنابود معارفه تعدادی از مدیران منصوب شده و نیز تودیع جمعی از مدیرانی برگزار شود که یا از تلویزیون به سازمان سینمایی آمده بودند و یا با به دلیل بازنشسته بودن باید فکر دیگری برای ادامه فعالیت خود می کردند. نگارنده این سطور که دو هفته پیش بار آخرین مسئولیت اداری خود را بر دوش جوان رعنایی گذارده بود، به رسم مالوف در مجلس حضور داشتم و با تصور اینکه کارمند رسمی سازمان سینمایی هستم و تودیع فعلاً در باره ام صدق نمی کند، مثل بچه آدم در ردیفی از صندلی ها که به جایگاه نزدیک تر بود نشستم و شاهد مراسم بودم.

بعد از دو سخنرانی کوتاه معاونان سابق سازمان سینمایی، ناغافل بنده نیز برای صحبت به جایگاه دعوت شدم. خدا خواست و آبروداری کرد تا به پشت تریبون برسم، آثار روانی شوک ایجاد شده را از چهره  بزدایم و با اندک بزاق و رطوبتی که در دهانم مانده بود، رو به حضاری که سخت منتظر شنیدن حرفی و کلامی بودند، سخن آغاز کنم.

بعد از سلام و تعارفات معمول اجازه خواستم کارشناسان زحمتکش سازمان سینمایی را مخاطب سخنان خویش قرار دهم؛ همانها که معمولاً کمتر قدر می بینند و در همه سال های گذشته ضمن انجام خدمات صادقانه شاهد و ناظر منفعل آمد و رفت مدیران مختلفی در معاونت سینمایی گذشته و سازمان سینمایی کنونی بوده اند. به همین خاطر نفسی تازه کردم و گفتم.:

-خانم ها و آقایان همکار! توفیق داشتم طی ۱۲ سال به نمایندگی از شما کارشناسان برجسته که فضل و دانشی به مراتب بیش از بنده دارید، در چهار دولت متوالی انجام وظیفه کنم و در عمل نشان دهم که می توان به بدنه کارشناسی معاونت سینمایی هم اعتماد کرد و جواب اعتماد را گرفت. سخنم که به اینجا رسید، جرات بیشتری به خودم دادم و ادامه دادم:

-امیدوارم چنین فرصت هایی از شما هم سلب نشود تا بتوانید توانمندی های بالای خود را نشان دهید و اثبات کنید.

به نظرم واکنش همکاران کارشناس در قبال عرایض کوتاهم و لطفی که همواره به این کمترین داشته اند و از همه مهمتر ابراز احساسات بی شائبه آنان در قبال انتصاب نخستین مدیر زن در سازمان سینمایی که خوشبختانه یکی از همکاران با سابقه در فیلمخانه ملی ایران است، نشان داد که در نظر گرفتن ظرفیت و استعداد نیروهای با تجربه سازمان سینمایی می تواند کمک موثری به پیشبرد اهداف سازمانی کند و دلسوزی و غیرت آنها در قبال سازمانی که خانه دوم آنهاست و نقد عمر و جوانی خود را پای آن گذاشته اند، سرمایه ای گرانسنگ است که به راحتی نمی توان از کنار آن گذشت. خوشبختانه رییس محترم سازمان سینمایی در بخشی از سخنانشان به منظور احترام به تجارب و تکریم کارشناسان با ذکر نام نگارنده گفت:

– خریدار ایده ها و اندیشه های شما هستیم.

غرض آنکه ضمن تشکر از اینکه آرزو به دل نماندم و در بزنگاه تغییر و تحولات مدیریتی بی آنکه تودیع شوم، مشمول عنایت مقامات محترم ارشد قرار گرفتم، عرض می کنم؛ اگر قسمت بود و بنا بر استفاده از تجارب نگارنده در هر سطحی از مسئولیت باشد، تا آخرین نفس و در عین علاقمندی، رشته الفت و پیمان را نخواهم گسست و یاریگر حرکت پرشتاب سینمای کشورم خواهد بود.

برای آقای دکتر ایوبی که در هر سخنرانی و اظهار نظر دیدگاه های معتدلش را بهتر می نمایاند و همه همکارانی که ایشان را در ایفای مسئولیتی سخت کمک خواهند نمود، آرزوی دوام توفیقات دارم. به هر حال تشخیص و صوابدید ایشان در انتخاب تیم همراهش محفوظ و قابل احترام است. خدایش نصرت دهد.

سعید رجبی فروتن

در کنار روزمرگی های معمول، این جا خودم و افکارم را ثبت می کنم. از فرهنگ و هنر تا سینما و نمایش خانگی... می توانید نوشته های من را در «روزانه های سینمایی» دنبال نمایید.

۷ comments

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

  • یادت میاد چقدر عباسیان رو می کوبیدی….فکر می کردی عباسیان میره و تو میمونی …اما نشد. هر دو تاتون رفتید

    • قربان همه رفتنی هستیم فقط خداست که می ماند. مانده ام چه قدرتی داری که می تونی فکر دیگران را بخونی؟! 

  • سلام جناب فروتن عزیز

    سالها زحمات بی دریغ شما در وزارت ارشاد به خصوص در نمایش خانگی قابل تقدیر است. امیدوارم از این تجارب ارزشمند در نمایش خانگی مجددا استفاده شود چون با این وضع اسفناکی که وجود دارد جای خالی مدیری مانند شما کاملا احساس می شود

  • سلام

    من هم خیلی ناراحت شدم شما داریدمیرید امیدوارم این کار رو بدن به یه آدم کار بلد تا از این افتضاحی که  چند ساله دچارشه دربیاد..

    • سلام

      خوشحالم گذارتان به این درگاه افتاده است. بنا نیست جایی بروم. نمیدانم اطلاع داری یانه در ۱۴ ماه گذشته با حذف اداره کل نمایش خانگی در تشکیلات مصوب سازمان سینمایی، نه بنده و نه کس دیگری بطور مستقیم در آن حوزه مسئولیتی ندارد. سرنوشت اداری بنده چگونه رقم بخورد اصلاً مسئله حائز اهمیتی نیست و جنبه شخصی دارد؛ مهم آن است که همه کمک کنند تا حوزه نمایش خانگی سر و سامان بهتری بگیرد و به قول شما به وضعیت بغرنج آن که بیشتر منشا بیرونی داردرسیدگی یشود

  • خوشحالم که لااقل فرصتی یافتید تا صدای خود را بگوش دیگران برسانید. امیدوارم اندیشه شما پابرجا و کاربردی در اختیار سیستم قرار گیرد. سینمای خانگی به تجربه شما نیاز دارد.

مرا در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید