در تمام سال هایی که او را دیده ام، رنگ پریده ای به چهره داشته است و اضطراب در عمق چشمانش پیداست. وقتی عصبانی می شود، لب هایش خشک می شوند و با فشاری که به تارهای صوتی اش می آورد سعی می کند تا صدای همیشه آرام و زیرش را پژواکی جانانه دهد. با این حال صورت تکیده و استخوانی و موهای پرپشتی که قدری به زردی می گراید، سیمایی روحانی به او بخشیده است و لباس های عموماً اسپورتی که به تن دارد، سن او را در مرز جوانی و میانسالی متوقف نگه داشته است.
در نامه ای که نوشته است پس از شرحی در باره اهمیت وکیفیت فیلمی که ساخته است، از افلاس و وخامتی گفته است که پس از ساخت فیلم بدان دچار شده است و در یک دو سطر آخر نامه هم تیر آخر را شلیک کرده و خواستار خرید یکجای حقوق فیلمش شده است. در حاشیه یا هامش نامه هایی از این دست معمولاً دستور رسیدگی و بررسی کارشناسی داده می شود.
در این فاصله صاحب نامه یکی دوباری در دفتر آفتابی می شود و در بزنگاه هایی که گیر می آورد، متن نامه را با کمی پیازداغ بیشتر بصورت خطابه ای سوزناک ارائه و اجرا می کند و حق خویش را برای رسیدن به کعبه آمال مورد تاکید قرار می دهد.
از شما چه پنهان دور جدید مکاتباتی از این دست از زمانی آغاز شد که جراید خبر از خرید حقوق فیلمی دادند که ظاهراً امکان نمایش عمومی آن منتفی است و دولت بنا بر پاره ای مستندات باید تا حدی جبران کننده ضرر و زیان حاصله باشد و یا حداقل آورده تهیه کننده را به او بازگرداند.
نکته جالب توجه در درخواست مراجعه کننده مورد نظر آن است که فیلم سینمایی ایشان با هزار زور و زحمت و اغماض به تازگی موفق به دریافت پروانه نمایش شده است و اگر بخت با او یار باشد و در ماه های اینده فیلمش در یک گروه سینمایی به نمایش درآید، تازه معلوم خواهد شد که چه دسته گلی به آب داده و به قول عوام چند مرده حلاج است.
به عبارتی هنوز نه به داره و نه به باره، فیل بعضی ها یاد هندوستان کرده تا از نمط موجود کلاهی برای خود بدوزند.
اما چرا جناب فیلمساز اصرار دارد که قبل از اکران عمومی فیلم و شرکت آن در آزمون اکران، دولت حقوق فیلم اش را یکجا بخرد از دو حال خارج نیست. سرمایه ای که با فروش مایملکش برای تولید فیلم هزینه کرده است، به او بازگردانده شود و دریای طوفانی زندگی اش رنگ آرامش به خود ببیند و یا اینکه در اقدامی پیش دستانه، چنانچه فیلم در نمایش عمومی شکست خورد – که احتمال آن می رود- قبلاً نوبت او برای دریافت جبران ضرر و زیان های حاصله محفوظ مانده باشد.
غافل از آنکه اگر دولت متعهد به جبران شکست سرمایه گذاری تهیه کنندگان باشد، هر ساله باید خریدار حقوق بیش از نیمی از فیلم های تولید شده باشد. اتفاقی که در سه دهه گذشته رخ نداده است و فقط در معدود مواردی که فیلم یا فیلم هایی بعد از طی تمام مراحل قانونی اجازه نمایش عمومی را نیافته اند، به نوعی با توافق دولت و طرف متضرر، جبران مافاتی صورت گرفته است.
… چند روزی می شود که نتیجه بررسی های به عمل آمده واصل شده است. در گزارش رسمی؛ فیلم مورد نظر، فاقد شرایط لازم برای دریافت هر گونه کمک و تسهیلات تازه ای اعلام شده است. به دنبال فرصتی می گردم تا با مقدمه چینی لازم و درک آستانه تحمل فیلمساز، پاسخ او را بدهم.
در خیالم می توانم تصور کنم؛ او در حالی که مراعات حالم را می کند چگونه گونه هایش سرخ می شوند و صدای لرزانش را آرام آرام بلند می کند و در چهره اش معصومیت جایش را به سیمای مردی خشمگین و معترض می دهد.
با خود می اندیشیم چرا بعضی اصرار دارند به هر قیمتی که شده است کیان خانواده اشان را در معرض تهدید جدی قرار دهند تا چند صباحی در جلد فیلمسازان بروند و به شهادت کارهایی که ساخته اند، خداوند روزی آنها را نه در سینما که در جای دیگری حوالت داده است.
دلبری جادوی سینما پایانی ندارد.!
امروز زبانها حاکی از خبرهای جدیدی در هفته آتی میدهند بزودی گشت ارشاد نمیدانم تا چه حد صحت دارد میگویند در تعطیلات عید فطر توزیع خواهد شد امیدوارم واقعیت داشته باشه و شاهد دیدن این فیلم در شبکه نمایش خانگی باشیم