.نمایش خانگی خوشبختانه در ایران سالهاست که راه خود را یافته است و نشانههای یک صنعت روپا و زنده را به نمایش گذاشته است .
انتظار این بود که بعد از سالها آزمون و خطا امور مربوط به نمایش خانگی بسامان و قاعدهمند شود و روند تولید تا نمایش محصول در آن روال و روندی طبیعی به خود گیرد اما متاسفانه اقدامات و کارهای نسنجیدهای آرامش و ثبات را از این عرصه سلب میکند و دومینووار به تحریک و موضعگیری افراد مسئول و غیرمسئول میانجامد. در چنین شرایط متزلزلی از دید یک نماینده مجلس مرجعیت نظارت بر نمایش خانگی همیشه میتواند موضوع داغ و تیترخوری تلقی شود و به جز دولت و صداوسیما مرجع ثالثی برای این کار نامزد شود ولو آنکه مرجع مربوطه به روی مبارک نیاورد و در تمام سالهای سپری شده سکوت اختیار کند و لب از لب بازنکند.
مدیرانی به زعم خود ابتکار به خرج داده و برای اثبات کاربلدی و وظیفهشناسیشان صحنههای ممیزی شده سریالهایی را در دل یک نمایشگاه به نمایش درمیآورند تا به جز ممیزان محترم، خواص و از مابهتران از دیدن صحنههای منشوری محروم نشوند.
با تکرار کلیدواژه «نظارت پسینی» از زبان برخی مسئولان عدهای از تهیه کنندگان و تولیدکنندگان محتوا، اخذ مجوز ساخت را بیخیال میشوند و به سفارش یک سکوی نمایشی شروع به ساخت سریال میکنند. مرجع نظارتی وقتی از تولید مجموعه مطلع میشود که فصل اول آن را برای بازبینی دریافت میکند اما از اظهارنظر خودداری میکند چون از فرجام اثر در فصل های بعدی بیاطلاع است. با این حال محصول منتشر میشود و هفتههای متمادی توجهات را به خود جلب میکند و در باره کم و کیف آن مطلب منتشر میشود.
قوم در سایه بیکار نمینشینند و رقابتی را برای انتشار صحنههای تقطیع شده فیلمها و سریالها و یا غفلتها و محاسبات اشتباه کارگردانان کلید میزنند. ویدیوهای منتشر شده به سرعت در شبکههای اجتماعی وایرال میشوند تا به قدر کافی شواهد برای به زیرسوال بردن توامان مرجع نظارتی و عدم صلاحیت تیم سازنده فیلم یا سریال ارائه شود. کمترین نتیجه اجرای چنین سناریویی از دید طراحان این است که عدهای حساب کار دستشان بیاید و فکر نکنند شهر بی کلانتر مانده است.!
ورق که برمیگردد و ادامه نمایش محصول در هالهای از تردید قرار میگیرد، تهیهکننده با لحنی حق به جانب حملات علیه سریال خود را سازمان یافته قلمداد کرده و آن را به دعوای قدیمی دولت و صداوسیما و شاید هم اختلاف بین ساترا و نمایش خانگی بر سر نظارت بر نمایش خانگی مربوط میداند.
پس جای تعجب نیست که عکس یک بازیگر در تبلیغات محیطی یک سریال حذف میشود اما شمایل همان بازیگر در تبلیغات یک فیلم سینمایی بلامانع تشخیص داده میشود.
…نمایش خانگی خوشبختانه در ایران سالهاست که راه خود را یافته است و نشانههای یک صنعت روپا و زنده را به نمایش گذاشته است و همانطور که در یادداشتهای پیشین گفته شد، توقف و درنگی در سیر شتابان تولید محتوای نمایشی و سرگرم کننده ایجاد نمیشود پس چه بهتر که جنبههای حکمرانی این صنعت/ رسانه با جلب مشارکت صنوف ذینفع و نقش آفرینان این حوزه مورد بازنگری و تصویب نهایی قرار گیرد تا نقطه پایانی بر حواشی آن گذارده شود.
این یادداشت در روزنامه خراسان به قلم نگارنده به چاپ رسیده است.(اینجا)
روزانههای سینمایی در تلگرام: t.me/cinemadailyir
اضافه کردن نظر