نسخه نمایش خانگی«دودکش» به بهانه عرضه «به وقت خماری» در شبکه

«به وقت خماری» این شانس را دارد که در آینده از قاب تلویزیون پخش شود و در معرض قضاوت انبوه مخاطبان قرار گیرد. فیلمی که حد و اندازه های اثری تلویزیونی را یدک می کشد، نشان از مانوس شدن سازنده آن با مختصات آثار تلویزیونی است. شاید به همین خاطر است که سالهاست فیلمی قابل دفاعی از «محمد حسین لطیفی» در سینما ندیده ایم.

چهار ماه اکران فرصت کمی برای کشف صحنه های مستهجن بود!؟

اکران فیلم «تگزاس» حدود چهار ماه در سینماهای سراسر کشور ادامه داشت و میلیونها نفر این فیلم را دیدند،آیا کشف و شناسایی صحنه ها و دیالوگ های رکیک این فیلم در زمان اکران واقعاً دشوار و ناشدنی بود. ؟ آیا حساسیت کسانی که موفق به تماشای فیلم شدند، به اندازه نویسنده یادداشت انتقادی روزنامه نبوده است؟ هم اینک مدیران مدارسی که به قول نویسنده خبر در حال نمایش فیلم در مدارس هستند، قدرت تشخیص مستهجن بودن فیلم و دیالوگ های رکیک آن را نداشته اند؟

شرحی در باره سه فیلم تازه این روزهای شبکه نمایش خانگی

«تیغ و ابریشم»، «مرهم»، «رخ دیوانه»، «خون بازی» و «عصر یخبندان»، بعضی از آثار شاخصی هستند که تصادفاً زنان بازیگر سینمای کشورمان، نقش معتاد را در این فیلم ها خیلی خوب از آب درآورده اند.  بازی و گریم «سارا بهرامی»در نقش زنی معتاد البته احترام برانگیز است، اما با یک گل بهار نمیشه و فیلم سوسپانس های دیگری که باید رو کند، در چنته ندارد.

در باره دلایل موفقیت «لاتاری» و شکست «شاخ کرگدن»

« لاتاری» در گیشه موفق بود اما «شاخ کرگدن» به رغم استفاده از یک رزمی کار ملی پوش و صحنه های مکرر اکشن، طعم شکست را چشید و خیلی زود با پرده های سینما وداع کرد. رمز و رار موفقیت یکی و ناکامی دیگری در پرهیز آگاهانه «لاتاری» از کلیشه های رایج و توسل «شاخ کرگدن» به شیوه روایی و نخ نما شده فیلم های مشابه در سینمای جهان است.

نوبرانه های هنر و تجربه در پاییز نمایش خانگی

محرم فرصتی را فراهم آورده است تا فیلم هایی که فضای غمگین و محزون و یا آبستره و ضد قصه ایدارند، یک یک راهی شبکه نمایش خانگی شوند و از فرصت موجود برای دیده شدن بهره ببرند. فیلم هایی که پیش از این در اکران های محدود گروه «هنر و تجربهن به مراد دل نرسیدند و اینک با عرضه در سوپر مارکت ها می توانند احتمالاً در سبد خرید اقشار متوسط و مرفه قرار گیرند و یا در اینترنت در حکم یک محتوای دیجیتال ظاهر شوند و در معرض نگاه جوانترها قرار گیرند.

فیلم هایی که برای سینما و نمایش خانگی آبرو خریده اند

​شبکه نمایش خانگی با عرضه دو فیلم «سهیلا شماره 17» و «به وقت شام» پس از یکدوره فیلم های سخیف کمدی آبروداری می کند، شبیه این وضعیت در سینما نیز رخ داده است. «شعله ور» و «مغزهای کوچک زنگ زده»در اکران همین کار را با سینما کرده اند.

اولین واکنش حرفه ای به سریال ممنوعه

روح مطلب یادداشت روزنامه صبح شاید چندان تفاوتی با آتشباری رسانه های مخالف سریال نداشته باشد، اما پیداست که نویسنده در کمال خونسردی و بدون متورم کردن رگ های گردن، جیغ بنفش سرنداده و با لحن مناسب سریال را متاثر از سریال های ترکیه ای دانسته است. نکته جالب توجه در یادداشت منتشره آن است که نویسنده قسمت اول سریال «ممنوعه» را خوب ارزیابی کرده و قسمت های بعدی را متشتت و پراکنده توصیف نموده است.

همه ما به این جشن دعوتیم! به بهانه عرضه «جشن دلتنگی»

فضای مجازی به قدر کافی همه ابعاد زندگی شخصی و جمعی ما را تحت تاثیر قرار داده است و بسیاری را سخت معتاد خود کرده و ادب و آداب اجتماعی را از یاد خیلی ها برده است. بطوریکه ترجیح این…

نه قرارمان این نبود! به بهانه توزیع فیلم »لاتاری»

چیزی که در فیلم «لاتاری» تو ذوق می زند، عمل بی پروای نیروهای با تجربه امنیتی است که از دو شهروند عادی رکب می خورند و به جز یک ایرانی فاسق، یک عرب هم در سناریوی انتقام به قتل می رسند. در حالیکه نیروی امنیتی با بازی حمید فرخ نژاد» می توانست با تدبیر بهتری درصدد تنبیه و دستگیری ایرانی متخلف برآید و قبل از رویارویی با او درصدد کشتن او برنیاید. از سوی دیگر اگر همین نیروها در خارج از کشور با دست باز مانور می دهند چرا غافل از موسی با بازی «هادی حجازی فر» هستند.؟

عطاران «هزار پا» عطاران «مصادره»

در «هزارپا» قصه ای نیم بند موجب شده است تا بیننده در زمان دو ساعته فیلم، مترصد غافلگیری های «عطاران» در بستر داستانی سر و شکل دار شود و حوصله اش به اندازه «مصادره»سرنرود. «عطاران» همانطور که در «من سالوادور نیستم» کمک زیادی به خلاء قصه کرد در «مصادره» هم اگر او مقابل دوربین ظاهر نشده بود، بعید بود تاس «مهران احمدی» اینطور جفت شش بنشیند.