مشکلت چیه دقیقا؟

تغییر طرح روی جلد سریال«کرگدن» می توانست بدل به نقطه عطفی در پخش و توزیع سریال گردد، اگر در داستان سریال هم اتفاقی خاصی رخ می داد و بعد از گذشت ۱۰ قسمت می توانست مخاطب را از بلاتکلیفی برای…

تغییر طرح روی جلد سریال«کرگدن» می توانست بدل به نقطه عطفی در پخش و توزیع سریال گردد، اگر در داستان سریال هم اتفاقی خاصی رخ می داد و بعد از گذشت ۱۰ قسمت می توانست مخاطب را از بلاتکلیفی برای…

سه فیلم سینمایی ایرانی این روزهای نمایش خانگی علاوه بر آنکه محدویت سنی دارند، از حیث کیفیت نیز آثار ضعیفی به شمار می روند و اصولا برای پرده بزرگ مناسب نیستند و از استانداردهای سینمایی فاصله زیادی دارند

مزیت ساخت و عرضه کمدی هایی همچون «ایکس لارج» آن است که این بار با در دست داشتن پروانه سینمایی و به پشتوانه فروش 6 میلیاردی در سینماها می توانند به قیمت خوبی هم به ناشران فیزیکی و اینترنتی فروخته و عرضه شوند.

در روزهای تعطیلی سه روزه سینماها به خاطر شهادت سردارسرافراز سپاه ایران و اسلام شهید «قاسم سلیمانی» تماشای سه عنوان از فیلم هایی که به تازگی در شبکه نمایش خانگی همزمان با عرضه قسمت های تازه ای از سریال های سه گانه مانکن، دل و کرگدن خالی از فایده نیست.

«کرگدن» اتمسفر خودش را ساخته است. جهانی را خلق کرده که اگرچه جهان کاملی نیست اما شخصیتها و روابط بین آنها از منطق روابط معمول پیروی نمیکند و اگرچه نقطهعطفهای داستان را بیجا باز میکند و رودستهایش قابل حدس است اما میتواند امیدوارکننده باشد.

«میرکریمی» در گسترش داستان فیلم هایش قدری خست به خرج می دهد و دوست ندارد شاخ و برگ بیشتری به قصه هایش بدهد تا متناسب با آن تنش های بیشتر و عمیق تری در فیلم هایش خلق شوند.

به نظر می رسد بسیاری از سکانس های سه گانه «آهوی پیشونی سفید» به روش رج زدن، قبلا و بصورت یکجا تصویربرداری شده اند. شانس بزرگ قسمت سوم این فیلم آن بود که در نوروز امسال اکران شده بود.

«شبی که ماه کامل شد» نمونه ای از فیلم استراتژیک است به این معنا که به وضعیت و چالش های جدی کشور در عرصه های سیاسی و امنیتی توجه نشان داده است و سازنده توانسته است از دل یک تریلر سیاسی امنیتی داستانی عشقی و جنایی را بیافریند.

سینما به جز جلوه های ویژه تصویری که در «رسوایی 2» و کمی هم در «زندانی ها» از آن بهره بردی به رغم همه جذابیت ها به تنهایی قادر نیست که خلاء و نقصان های داستان ترا پر کند.

مخاطرات محیطی برای جوانها در جوامع آزاد، خیانت های زن و شوهری و بیماریهای صعب العلاج که دستمایههای سناریست برای خلق موقعیتهای دراماتیک در فیلم«هفت و پنج دقیقه» است،

کیفیت نازل فیلم های اخیرالذکر، تغییر مسیر و سمت و سوی فعالیت های تهیه کننده فرهنگی سینمای ایران، وخامت حال سینمای دغدغه مند امروز سینمای ایران را نمودار می سازد

«نمیا جاویدی» که در فیلم اولش ناگزیر از سوار شدن بر موج ملودرام های اجتماعی بود، آگاهانه راه فیلمسازی اش را از جریان غالب جدا کرد و با پر و بال دادن به عنصر خیال، شرایطی را فراهم ساخت تا «سرخپوست» به ذات سینما نزدیک شود.