یادداشت اختصاصی لادن طباطبایی برای روزانه های سینمایی

در پی درج یادداشتی در یک سایت خبری و انعکاس آن در روزنامه "بانی فیلم" که تا حدی متضمن توهین به خانم لادن طباطبایی یکی از بازیگران مجموعه "شام ایرانی" بود، وی یادداشتی را در خصوص موضعگیری مدیر سایت روزانه سینماییی در قبال همین واقعه ارسال کرده است که به اتفاق آن را می خوانیم:

ضمن سلام وتشکر از آقای رجبی و آقای بیرنگ بابت توجه و دقتشان در مورد یادداشت اینجانب ، لازم میدانم یادآوری کنم ، همانطور که در یادداشت ذکر کردم ، نزدیک به یکسال بود که قصد خداحافظی از بازیگری را داشتم. دلایل زیادی برای این کار دارم که یکی از آنها همین معقوله  نفوذ عوامل بی دانش در فضای سینمای ایران است . از ورود افراد آماتور به صحنه های حرفه ای ، بخصوص در بخش دولتی ، تا هجوم بی فرهنگی و نهایتا بی ادبی و بکار بردن کلمات ناهنجار و رواج نفرت و بداندیشی…سالها در سکوت نظاره گر بودم و امید داشتم که متولیان فرهنگ ایرانی و اسلامی چاره ای بیندیشند . افسوس که ظاهرا هر کس تنها به فکر بیرون کشیدن گلیم خود از آب است … شخصا همیشه معتقدم که کار را باید به کاردان سپرد . اما جز  در گیری های تک به تک ، که بحمدالله تبدیل به درگیری های بین گروهها و صنفها شد ، حرکتی ندیدم. زمانی که دوستان خبر دادند که این مطلب در یک سایت دولتی درج شده ، تماس گرفتم و با سردبیر صحبت کردم و تذکر دادم که نقد سینما توهین و فحاشی نیست و حق التحریریه یک سایت دولتی از بیت المال پرداخت میشود و ایشان  اگر منتقدشان سواد سینمایی ندارد و حتی نمیداند تعلیق یعنی چه و….نباید  اجازه دهند در عوض  مطالبی که ترویج کننده بددهنی ، بی ادبی و جوسازی است در یک سایت اسلامی درج شود. روز نامه زرد که نیستند که بدنبال فروش باشند .در ضمن پیشنهاد کردم که از بین هنرجویان خودم جوانان مومن ، متعهد و با سواد بالای سینمایی را معرفی کنم تا  برایشان  نقد بنویسند ، قطعا هم کم هزینه خواهد بود و هم آینده ای برای جوانان مستعد… ایشان پیشنهاد جوابیه دادند که من نپذیرفتم .اما زمانی که دو روز بعد در بانی فیلم همان نقد بی مایه را با حذف کلمات زشت دیدم تصمیم گرفتم حالا که دیگر قصد بازیگری ندارم یک بار برای همیشه نگرانی خودم را ابراز کنم. من  دیگرچیزی برای از دست دادن ندارم که باز سکوت کنم . توضیحات من در باب وسایل خانه ام طنزی بود در جواب سخیف بودن این نقد که تازه بانی فیلم ، تخصصی ترین روزنامه سینمایی کشور هم بعنوان یک نوشته برجسته چاپ کرد !!!  اگر دوستان خداحافظی من را از بازیگری به پای یک نوشته بی ارزش بدانند ، متاسفم ، چون ظاهرا تصویر بسیار سخیف و سطحی از خودم به جا گذاشتم ! بهر صورت من در بیست سال بازیگری حرفه ای ، حدود ۷۰ اثر نمایشی ، سالها تدریس بازیگری  و .. به اندازه کافی نقد شده ام و اصولا بسیار نقد پذیرم . من فقط برای اولین و آخرین بار فریاد زدم : خانمها ، آقایان ، استادان ، همکاران بزرگان ، پیشکسوتان …. دلم برای فرهنگمان ، ادبیاتمان  ،کلاممان ، متانتمان ، صبوریمان و عزت نفسمان میسوزد مگر سینما ، مطبوعات و رسانه ها چه وظیفه ای دارند ؟ پس مهر و رافت اسلامی کجاست ؟ من ، بعنوان یک انسان اشک ریختم … نه بخاطر هتاکی که به من شده بود . من به بی انصافی ها عادت دارم  ، و اصولا قضاوت را فقط از جانب اشخاصی می پذیرم که به دانایی و تسلط آنها ایمان داشته باشم… اشک من از غصه آنهمه کینه و نفرتی بود که از جانب یک دختر جوان در آن نوشته فریاد میزد. خشم و عصبیتی بیمارگونه…  شاید اشکال از من بود که همانروز پس از ۵ روز از سرزمینی آمدم که عشق انسانها بهم در آن موج میزد. آنروز تنها هفت روز از زلزله آذربایجان میگذشت و من تنها  5 ساعت بود از آن فضا جدا شده بودم… زیاده عرض داشتم ، عذر زحمات و آرزوی بهروزی برای همه ایرانیان لادن طباطبایی