روزنامه جام‌جم در اقدامی مغایر با اصول روزنامه‌نگاری در شماره روز شنبه ۱۷ آبان، تیتر یک خود را به تبلیغ و معرفی ساترا اختصاص داد. بی آنکه معلوم کند، گوینده «ساترا حامی محتوای سالم» چه کسی است. جام‌جم در واقع تیتر یادداشت یکی از نویسندگان خود را به عنوان گزارش روی جلد آورده بود.(به نقل از کانال روزنامه‌نگاری جدید)
از این نکته که مربوط به حوزه روزنامه‌نگاری است بگذریم، یادداشت منتشر شده در صدد تبیین آن است که اولا نظارت پسینی به تنهایی نمی‌تواند جایگزین نظارت پیشینی شود ثانیا هر دو نظارت برای اطمینان از سلامت محتوا لازم و ضروری هستند. یعنی بر خلاف اعتقاد برخی از تهیه کنندگان و کارگردانان سینما که برای چندمین بار خواستار لغو پروانه فیلمسازی شده و بازبینی فیلم برای صدور پروانه نمایش را به عنوان نظارت پیشینی کافی می‌دانند، نویسنده روزنامه ارگان صداوسیما نظارت پیشینی و پسینی را برای محصولات قابل انتشار توسط پلتفرم‌های فیلم و سریال توامان مورد تاکید داده است. از دید این نویسنده «نظارت پسینی به شکل یک بازخورد دائمی عمل کرده و می‌تواند از طریق گزارش‌های مردمی، تحلیل‌های داده‌ای، شکایات رسمی و رصد رسانه‌ای به تولیدکنندگان هشدارهای لازم را بدهد تا در کارهای آینده خود اشتباهات مشابهی نداشته باشند.»
به عبارت روشن‌تر تولیدکنندگان و ناشران محتوا بر بستر پلتفرم‌های برخط علاوه بر مجوز ساخت و پروانه نمایش باید گوش به زنگ باشند تا بازخوردهای ناشی از پخش برنامه و محتوای آنها دریافت شود و حسب مورد هشدارهای لازم را دریافت کنند.
اگر در مرحله سوم اقدام نظارتی فقط به صدور هشدار محدود شود، ایرادی ندارد اما اگر پس از پخش و انتشار فقط بنا به سلیقه و نگرش طیفی از مخاطبان که صداوسیما با آنها رودربایستی دارد، محصول مجددا دچار ممیزی شود، بدعت خطرناکی است که در صورت تداوم، آزادی هنرمندان و آفرینشگران را دچار خدشه می‌کند. پیش آمده است که گاهی سهوا نمایش پلان یا گفتاری بعد از پخش، افکار عمومی را جریحه دار کرده و یا اصلاحات موردنظر بدرستی اعمال نشده است؛ در اینصورت ویرایش مجدد صحنه موردنظر بلا اشکال است اما اگر این اقدام به یک رویه ختم شود، موانع نظارتی بلند و بلندتر خواهند شد و واکنش برانگیز خواهد شد.
یادداشت نویس جام‌جم بی آنکه به پاره‌ای از تصمیمات تند و شاذ بازوی نظارتی صداوسیما در اعمال نظارت پیشینی و پسینی بر سریال‌های نمایش خانگی اشاره کند، به آزادی هنرمند در چارچوب اصول تاکید دارد و نوشته است: «این دو مدل نظارتی به‌طور مستقیم با مسأله‌ توازن میان آزادی تولید محتوا و حفظ اصول فرهنگی و قانونی ارتباط دارند.»
نگرش خوش‌بینانه نویسنده جام‌جم با تهیه آیین‌نامه تخلفات که این روزها در دست تهیه از سوی ساتراست، مغایرت دارد. زیرا در غیاب چنین آیین‌نامه‌ای صداوسیما ناگزیر مجبور به اخذ حکم قضایی بوده است. علاقه‌مندان سریال سووشون یادشان نرفته است که چگونه ادامه پخش سریال پس از قسمت اول آن چگونه به محاق توقیف رفت و دسترسی به سکوی انتشار دهنده و هزاران محتوای موجود در آن تا مدتی قطع گردید.
غرض اینکه از دید صداوسیما نظارت حتی اگر از دو لایه به سه لایه هم افزایش یابد، نمی‌تواند بقدر کافی بازدارنده باشد و جای تنبیه و برخورد با متخلفان را بگیرد.
دامن زدن به بحث‌های نظارتی و شدت بخشیدن بر اِعمال چند لایه آن در حالی صورت می‌گیرد که تاکنون هیچ حرفی در باره حمایت‌های صداوسیما از سکوها و تولیدکنندگان محتوا زده نشده است. تولید برنامه در‌ نقد سریال‌های نمایش خانگی چه آن زمان که تحت نظارت وزارت ارشاد بود و چه حالا که در دست صداوسیما است، ادامه داشته است اما دریغ از یک سیاست حمایتی که در آن تبلیغ، خرید حقوق و یا تولید مشارکتی جایی داشته باشد. cinemadilyir@

به اشتراک بگذارید
سعید رجبی فروتن
سعید رجبی فروتن

در کنار روزمرگی های معمول، این جا خودم و افکارم را ثبت می کنم. از فرهنگ و هنر تا سینما و نمایش خانگی... می توانید نوشته های من را در «روزانه های سینمایی» دنبال نمایید.

مقاله‌ها: 3787

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.