حالا مدتهاست که ادعای وادادگی ناظران دولتی در قبال محتوای سریالهای نمایش خانگی رنگ باخته است و مخاطب نیز تفاوت معناداری را در امر تغییر مرجع نظارتی احساس نمیکند.
این یادداشت به قلم نگارنده در روزنامه خراسان منتشر شده است.(اینجا)
رئیس سازمان صداوسیما در مراسم معرفی اعضای شوراهای تولید و نمایش ساترا با اشاره به سیاستهای حمایتی صداوسیما از سکوهای نمایش محتوا در فضای مجازی یا به عبارتی پلتفرمهای برخط نمایش فیلم و سریال گفته است: «آماده تولید برنامههای مشارکتی با تولیدکنندگان شبکه نمایش خانگی هستیم و درصورت تایید ارزیابان سازمان امکان پخش تیزر این دست تولیدات و حتی خرید رایت آنها وجود دارد.»
با شواهد و قرائن موجود متاسفانه نمیتوان به فرمایش جناب رئیس دل خوش کرد زیرا در شرایطی که به گفته برخی از تهیهکنندگان و کارگردانان، امکان ساخت سریالهایی در حال و هوای مجموعههای سالهای گذشته تلویزیون وجود ندارد و شمار زیادی از سریالسازان به رسانه نمایش خانگی کوچ کردهاند تا طعم سریالهای غیرتلویزیونی را مزمزه کنند و در یک کلام محدوده و دایره خط قرمزهای تلویزیون مرتبا در حال افزایش است، بسیار بعید است که سناریوی تولید مشترک بین سیما و طرفهایی در بخش خصوصی نوشته و به اجرا گذاشته شود. سخن مدیر رسانه ملی را باید به حساب تعارف گذاشت و مادام که مدیران گروههای فیلم و سریال در روند سفارش سریال و نظارت بر آن تجدیدنظر نکنند و شعاع وسیعتری از مخاطبان را مدنظر قرار ندهند، امیدی به تحقق وعدههای داده شده از سوی پیمان جبلی وجود ندارد. البته تا آن زمان تکلیف مخاطبان هم روشن است و دست آنها برای انتخاب از بین گزینههای ارائه شده از سوی سیما و رسانههای برخط کاملا باز است.
رئیس صداوسیما برای اینکه از قبل توقعی در کسی ایجاد نشود، وعده داده است در صورت تایید ارزیابان سازمان، تیزر این دسته از تولیدات قابل پخش خواهد بود.آیا معنی حرف ایشان آن است که اگر فیلمنامههایی با عبور از هفت خان و لابیرنتهای موجود در سازمان موفق به تولید شدند و محصول مشترک به حساب آمدند، تضمینی برای پخش تیزر آنها وجود ندارد.!؟ ایشان بهتر بود میفرمودند پس از صرف میلیاردها تومان بودجه برای تامین هزینه تولیدات مشترک اصولا تضمینی برای پخش محصول و خرید حقوق اثر وجود دارد یا نه؟ زیرا قاعدتا طرفهای دولتی دغدغهای بابت بازگشت سرمایه ندارند اما بخش خصوصی به جز امید به بازگشت سرمایه، در پی سود و بهرهای از قرارداد تولید است.
از این تعارفات معمول که بگذریم سریالهای غیرتلویزیونی چه آن زمان که تحت نظارت ارشاد بودند و چه الان که چتر نظارت صداوسیما بر سر آنها قرار گرفته است، از جهات مختلفی با نمونههای مشابه تلویزیونی متفاوت هستند و خوشبختانه هنوز مشمول ضوابط پخش و نمایش سختگیرانه تلویزیون نشدهاند. حالا مدتهاست که ادعای وادادگی ناظران دولتی در قبال محتوای سریالهای نمایش خانگی رنگ باخته است و مخاطب نیز تفاوت معناداری را در امر تغییر مرجع نظارتی احساس نمیکند. از این پس نیز بهتر است هر دو رسانه در چارچوب سیاستهای فرهنگی نظام هر کدام راه خودشان را بروند و در محیط رقابتی موجود تا میتوانند توجه مخاطب را به تولیدات محتوایی داخل کشور معطوف کنند.
اضافه کردن نظر