از در درآمدی و من از خود به در شدم-۱

اگر خدا بخواهد به تناسب مسئولیتی که طی این سالها داشته ام و در سمت مدیریت حوزه ریاست با مردم و ارباب حاجت برخورد داشته ام، بعضی از موقعیت های پیش آمده را بدون ذکر نام برایتان قلمی می کنم. ممکن است از دل این نوشته ها قدری با نوع تقاضاها و نیازهایی که در دفتر رییس سازمان سینمایی کشور مطرح می شود، آشنا شوید و طیف وسیعی از وظایف سازمان سینمایی را بشناسید. تلاش می کنم در این سلسله نوشته ها بیشتر ترسیم کننده عواطف انسانی و وضعیت هایی باشم که حاوی نکات جالبی برای شما باشد. اگر هم چیز دندان گیری از آب درنیامد به بزرگواری خودتان ببخشید. ممنون می شوم اگر عنوان بهتری برای یادداشت سراغ دارید، پیشنهاد کنید.

غافلگیری

بعضی از مراجعینی که از تغییر مسئولیتم بی خبر مانده بودند، در سه روز پایانی هفته اغلب از اتفاقات پیش آمده، اظهار شگفتی کردند. تعجب این عده وقتی بیشتر می شد که دریافتند بر خلاف دوره قبل کسی مسئولیت اداره کل را از من تحویل نمی گیرد و بناست بخشی از وظایف اداره کل در دل وظایف دو معاونت جدید در سازمان سینمایی پیگیری شود. این که می گویم بخشی از وظایف، ناظر بر این واقعیت است که تا این لحظه معلوم نشده است پاره ای از کارها و تدابیری که مستقیماً به هیچیک از دو معاونت ارتباطی پیدا نمی کند، چه سرنوشتی پیدا خواهند کرد. در بین واکنش ها عده ای بر این عقیده بودند که "نمایش خانگی" استعداد داشت تا به تنهایی به یک معاونت جدید ارتقا یابد و جای تاسف است که به جایگاه حداقلی آن نیز اعتنا نشد.

خانم میانسالی که امور اداری یکی از مجموعه های در حال پخش را از ابتدا تاکنون پیگیری می کند، در حالی که شاهد پیگیری ام برای صدور مجوز قسمت تازه ای از برنامه اش بود، در حالی که سعی می کرد احساساتش را کنترل کند، نتوانست نم اشکی که در گوشه چشمانش دیده می شد، پنهان کند. سعی کردم به او اطمینان دهم، مشکلی در مسیر خدمات دهی به پروژه آنها پدید نمی آید. حرف هایی زد و چیزهایی گفت که خودم را لایق آن ندانسته و بیشتر برازنده همکارانم در اداره کل نمایش خانگی بود.

تاکسی دربست

به دفتر کارم که بر میگردم، مسئول حراست روی خط تلفن می آید. از شکایت زنی صحبت می کند که بی پروا اتاق او را روی سر گذاشته است. اگر او هم چیزی نمی گفت در پس زمینه گفتگو، صدای بلند زن را به خوبی می شنیدم.

موضوع از این قرار است که زن بواسطه، پول و سرمایه ای را در اختیار فرد دیگری گذاشته است تا در یک پروژه تولیدی به خدمت گرفته شود. تهیه کننده در مقابل متعهد بوده است تا ماهانه سود معقولی را به خانم سرمایه گذار بدهد. می توان تصور کرد وقتی کارد به استخوان زن رسیده و برای دادخواهی به سازمان سینمایی آمده است، یعنی به حقش نرسیده است و جناب تهیه کننده احتمالاً منظور او را برآورد نساخته است.

تجربه نشان داده است که در اینگونه مواقع شاکیان بدون مراجعه به محاکم و مراجع قضایی با یک تاکسی دربست مستقیماً به سازمان سینمایی مراجعه می کنند و کمترین خواسته اشان به تعلیق درآوردن مجوز فعالیت شرکت یا موسسه ای است که به زعم آنها در حق شان ظلم کرده است.!

یکی نیست از این خانم ها و آقایان پرخاشگر و عصبانی بپرسد؛ پدر آمرزیده ها روزی که چرتکه به دست گرفته بودید و حساب دو دو تا چهارتای سود سرمایه گذاری تان را می کردید، سازمان سینمایی را طرف مشورت قرار دادید و سراغی از آن گرفتید؟

در چنین مواقعی بی آنکه یک طرفه به قاضی برویم توضیحات متشاکی را هم می شنویم و بنا رابر جلب رضایت شاکی و سازش طرفین می گذاریم، در غیر این صورت چنانچه موضوع جنبه حقوقی به خود گرفته باشد، یا مراتب را به شورای داوری صنف احاله می دهیم و یا انکه آنها را به محاکم قضایی دلالت می کنیم. البته چنانچه شرکت یا موسسه دارای مجوز از سازمان سینمایی، سوء پیشینه ای داشته باشد و شکایت از وی به دفعات تکرار شده باشد، تعلیق و لغو مجوز آن، مورد بررسی قرار می گیرد.