روزانه های سینمایی
جای خالی یک قاب

جای خالی یک قاب

فردای روزی که جشنواره فیلم های ویدیویی تمام شد، شروع زندگی دوباره ای برای شبکه بود. کسانی که موفق به کسب جایزه شده بودند و یا اسمی از آنها برده شده بود و لوح تقدیری را کسب کرده بودند، در پوست خود نمی گنجیدند. خیلی طول نکشید تا همکاران شبکه سیل پیام های تبریک و تهنیت را به سوی آنها گسیل کردند. آنهایی که می خواستند رسم رفاقت را درست و درمان به جا بیاورند، درنگ را جایز نشمردند، پیامی را دست و پا کردند و با فشار دادن دکمه ارسال، موبایل شان را فعال کردند.

در گوشه ای دیگری از شهر تنها روزنامه سینمایی صبح پیام های تبریک رسیده را به دست صفحه آرا سپرده بود تا آنها را بنا به سفارش مشتریان در صفحه اول یا داخل صفحات جانمایی کند. در بین متن تبریکات یک جمله مشترک بود و اغلب موفقیت بدست آمده را بعد از گیرنده جایزه، به خانواده شبکه شادباش گفته بودند.

تهیه کنندگانی که معمولاً در طول سال طلبکارانه با مدیران شبکه حرف می زدند، این بار در رفتارشان تجدید نظر کرده و یک پیام جمعی را نوشته بودند. مهر صنف در پایین نوشته خوش نشسته بود و دلبری می کرد.

موسساتی که به خاطر ارائه خوب و استاندارد محصول شایسته تشویق شناخته شده بودند، در خلوت خود به سنگینی بار مسئولیتی می اندیشیدند که بر دوش آنها گذارده شده بود. تامین رضایت مخاطب از این پس برای آنها جنبه حیاتی به خود گرفته بود و باید برای حفظ موقعیت خود تدابیر تازه ای را به کار می گرفتند.

رییس اتحادیه صنفی موسسات همین که پا به اتاق کارش گذاشت خود را روی صندلی میزش یله کرد و به افق خیره شد و به جمع بندی افکار و ایده های پراکنده ای که در ذهنش جولان می داد، پرداخت. او صحنه ای را در ذهنش مجسم می کرد که در یک سالن نه چندان بزرگ گوش تا گوش اعضای صنف نشسته بودند و سبدهای گلی در اطراف سالن طراوت خاصی به فضا بخشیده بودند. او حرف هایی را که باید در جمع اعضا به زبان می آورد، در ذهنش سامان می داد. او می خواست از موفقیت های به دست آمده برای وفاق و اتحاد جمعی بیشتر اعضا سود ببرد.

از ساعتی که فیلم های برگزیده اعلام شده بود، یک عده به سراغ آرشیو فیلم هایشان رفته بودند تا از نگهداری آنها اطمینان حاصل کنند. پسر عشق فیلمی هم راه افتاده بود تا مغازه به مغازه نسخه ای از فیلم هایی را که به دیگران بخشیده بود، تهیه کند. هر چه بیشتر می گشت کمتر می جست. در عرق ریزان عصر گرم یک روز تابستانی او به خودش قول داد که دیگر از این دست و دلبازی ها نکند.!

مدیر موسسه ای که بخاطر انتشار نفیس مجموعه ای از آثار، تقدیر شده بود، با پاک کردن نرمه ای از غبار که روی نمونه همان آثار در قفسه اتاقش نشسته بود، غمگسارانه به این فکر می کرد که اگر فضای کسب و کار ایمن بود و کابوس تکثیر و سرقت بی رحمانه فیلم های شبکه، امان را از آنها نگرفته بود، می توانست همه آثاری را که به بازار مصرف روانه می کند، سر وشکلی آبرومندانه بدهد و نشان دهد که ایرانی بلد است کاری را درست و شسته و رفته، به دست خریدار برساند. از نوجوانی آیه ای را که پدرش به او آموخته بود، همواره به یاد داشت که هر وقت کاری را دست می گیرد، این آیه را زمزمه کند و از کار کم نگذارد؛ اتق الله حق تقاته تقوای خدا را پیشه کن همانطور که شایسته است

در گرماگرم تعارفات و شادباش ها مدیرانی  هم بودند که سر در جیب تفکر فرو برده بودند و به رمز و راز موفقیت همکارانشان می اندیشیدند. یکی از آنها از منشی اش خواست تا به او نگفته تلفن ها را وصل نکند. سپس قلمی به دست گرفت و نوشت: دلایل موفقیت آنها، برنامه ما… 

دقایقی بعد که یک روی کاغذ را سیاه کرد، به سینه دیوار روبروی اتاقش زل زد و جای یک قاب تقدیر را خالی دید. تبسمی کم رنگ بر لبانش ظاهر شد. بر روی صندلی جابجا شد و امیدوارانه گوشی تلفن را برداشت.

سعید رجبی فروتن

در کنار روزمرگی های معمول، این جا خودم و افکارم را ثبت می کنم. از فرهنگ و هنر تا سینما و نمایش خانگی... می توانید نوشته های من را در «روزانه های سینمایی» دنبال نمایید.

۴ comments

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

  • این تقدیر متعلق به همه تلاشگران موسسه قرن ۲۱ است
    با سلام
    این بنده حقیر به تمام همکاران عزیزم در موسسه قرن ۲۱ خدا قوت عرض میکنم 
    چه آنان که هم اکنون در موسسه مشغول بکار هستند و چه آنان که چند سالی ما را کمک کرده اند و رفتند
    از تمامی عزیزانی که تآثیر بیرونی هم داشته اند تشکر میکنم : وزارت محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی , رسانه ملی , شرکت
    ها و موسسات ویدیوئی همکار , انجمن های گویندگان ,شرکت های رتوسکوپی , چاپ و نشر و ….
     

  • جناب آقای جعفری
    تبریکات صمیمانه ما را پذیرا باشید و امید است همچنان شاهد موفقیتهای روز افزون حضرتعالی و همکاران محترمتان باشیم.
     

مرا در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید