احمد طالبی نژاد منتقد سینما در یادداشتی که در روزنامه شرق امروز ۷ خرداد ماه به چاپ رسانده است، انتقادات تندی را علیه برنامه شام ایرانی مطرح کرده است. لب کلام و نوشته او این است که در جامعه ای که مردم اغلب با سیلی صورت خود را سرخ نگه می دارند، پیام این برنامه چیزی جز بریز و بپاش نیست و مخاطبان تصور خوبی از هنرمندان در ذهن شان نقش نخواهد بست. وی معتفد است که بیرنگ شناخت درستی از جامعه ایرانی ندارد و در کارهایی که تاکنون تولید کرده است، نگاهش متاثر از جوامع غربی است. خواندن این یادداشت خالی از لطف نیست.
در اینکه «بیژن بیرنگ» از برنامهسازان موفق تلویزیونی است، شکی نداریم. بسیاری از نوجوانان و جوانان و حتی میانسالان، خاطرات خوبی از ساختههای وی دارند. از «محله برو بیا» گرفته تا «قطار ابدی» و «خانه سبز» و «همسران» و چند نمایش و برنامه تلویزیونی دیگر که در دوران خود، مخاطبان فراوانی را به خود جلب کردهاند. «شام ایرانی» یا چنان که در خود برنامه از زبان آدمها میشنویم «بفرمایید شام ایرانی» به عنوان یک برنامه که به تقلید از نمونه مشابه در یکی از شبکههای فارسیزبان خارجی ساخته شده، سرگرمکننده و موفق است و نشان میدهد که بیرنگ کارش را بلد است. اما نکتهای که همواره درباره وی و کارهایش گفتهایم و نوشتهایم این است که مجموعه ساختههایش رنگ و بوی ایرانی ندارد و گرتهبرداری که نه تقلیدی از برنامههای مشابه در آمریکا و اروپا هستند. شاید به این دلیل که او سالهای جوانیاش را در آمریکا سپری کرده و کلا خلق و خوی آنجایی دارد. این ویژگی را حتی در رفتارهای اجتماعی و اخلاقیاش هم کم و بیش میتوان دید. بیرنگ معمولا شرایط اجتماعی ایران در دو، سه دهه اخیر را به کل نادیده میگیرد و جوری برنامه میسازد که گویی ما در جهانی دیگر به سر میبریم. نمونهاش همین برنامه شام ایرانی است که درست در شرایطی که بار گرانی و تورم کمر اکثریت مردم را خم کرده و ناچارند کمربندها را محکمتر ببندند تا زیر بار گرانی له نشوند، برنامهای ساخته که محتوایش چیزی جز تشویق به اسراف و بریز و بپاشهای بیهوده نیست. او یا در این روزگار زندگی نمیکند یا میداند که چه دارد بر سر مردم میآید و باز هم به رسم همیشه، چشمانش را بر واقعیتها بسته و در خیالات خود سیر میکند. من البته با رفاه و خوشی مخالف که نیستم هیچ، اینها را حق مسلم آحاد مردم میدانم. مشروط بر اینکه تعادل و عدالت برقرار شود. به همین دلیل وجود برنامههایی از این دست در جوامع مرفه را نه تنها نفی نمیکنم که خود نیز گاهی بیننده آنها هستم. چون میدانم آنجاها با دیدن چنین برنامههایی که موضوع اصلیاش شکم است، کسی دچار عقده و رنج نمیشود. اما در جامعهای که اکثریت مردمش طبق آمار و اظهارنظرهای رسمی زیر خط فقر به سر میبرند، ساختن چنین برنامههایی، نوعی تودهنی به کسانی است که دارند با سیلی صورت خود را سرخ نگه میدارند. همین چند روز پیش از یک رسانه شنیدم که خط فقر به مرز یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان رسیده است. چند درصد از مردمان ما این میزان درآمد دارند؟ از سوی دیگر نام برنامه شام ایرانی است. یعنی علیالقاعده باید میزها و سفرههایی که در این برنامه چیده میشود، با غذاهای ایرانی آذین شوند. نه «بیف استراگانف» فرانسوی و چیزهایی از این دست. شاید گفته شود این برنامه از شبکههای تلویزیونی پخش نمیشود که همگان بینندهاش باشند. ولی باور کنید من دو، سه قسمت از آن را در شهرستانی محروم و در خانه کسی دیدم که میدانم گاهی حتی سر بیشام بر بالین میگذارند. آقای بیرنگ خدا را شکر آنقدر رفاه دارند که مثل بقیه مرفهین از درد و نداری مردم بیخبرند. این رویکرد او به شیوهای از زندگی است و به خودش هم مربوط است. یادم است چند سال پیش او و یکی دیگر از دوستان دفتری داشتند و برای تلویزیون برنامه تولید میکردند. از من هم خواستند به عنوان مجری، با آنان همکاری کنم. وقتی از محتوای برنامه آگاه شدم، جواب منفی دادم. بیرنگ شروع کرد به نصیحت و توصیه و یادم است که گفت «مگر تو نمیخواهی ماشین خوب سوار شوی؟» آن زمان بنده یک دستگاه «پراید» داشتم که در نوع خود توی بورس هم بود. گفتم نه همین هم از سر ما زیادی است. او البته در آن زمان «پاجرو» داشت و من نفهمیدم چرا باید غایت آمال یک انسان بهویژه کسی که هنرمند هم هست، داشتن اتومبیل گرانقیمت باشد؟ هنوز هم نمیفهمم چرا اغلب دستاندرکاران سینما و تلویزیون، به محض پولدار شدن، اتومبیل بالای صدمیلیونتومانی زیر پایشان میاندازند. جالب اینکه اغلب اینها در مصاحبههای خود چنان وانمود میکنند که مردمی هستند و غم مردم را میخورند. در همین برنامه شام ایرانی یکی از آقایان در باب صرفهجویی، از حدیث نبوی کمک میگیرد. از این مقوله که بگذریم، رفتارهای توهینآمیز و مبتذل برخی میهمانان این برنامه را که هر چهار نفرشان بازیگر سینما و تلویزیون نیز هستند، چگونه باید توجیه کرد؟
اینکه از سر شوخی یا خوشباشی، دایم به طرف همدیگر متکا پرتاب کنند و الفاظ دشنامگونه بینشان ردوبدل شود و از اینها ابلهانهتر زیبایی آرنج و پوست بدن خود را به رخ هم بکشند، اینکه بازیگری که من البته چندان با سابقهاش آشنا نیستم میهمانیاش را در رستوران بزرگی که دارد برگزار کند، چه الگویی پیش روی جوانانی میگذارد که سالها درس بازیگری میخوانند و دستشان هم به جایی بند نمیشود؟ خندههای لوس یکی از میهمانان که اتفاقا کمدین خوبی هم هست و دارد میرود که به کمدیساز خوبی هم بدل شود به صرف اینکه به گفته یکی از میهمانان «کودک درونش زنده است» و توجیهاتی از این قبیل چه تصویری از هنرمند در اذهان توده مردم بهجا میگذارد؟ بگذریم که در میان این چهار نفر سروش صحت ثابت میکند که در بداههگویی و نکتهسنجی، ید طولایی دارد و در ارایه تصویری از خود، رعایت تعادل را هم میکند تا بینندگان نسبت به او دچار عقده حقارت نشوند. سروش به دلیل سواد و شناختی که از جامعه دارد و هوشمندیهایش در پاسخ دادن به حرفهای رقبا، ستاره این مجموعه است. به هر حال باید به سازندگان این مجموعه گفت آقایان شما که در برنامهتان جا و بیجا درس اخلاق هم میدهید، این جور بازیها مال جوامعی است که مردمش در تنگنای معاش نیستند، خرج و دخلشان دستکم مساوی است. شما لطفا به خودتان نگاه نکنید. به میلیونها مردمی نگاه کنید که حتی همین برنامه شما را هم با زدن از مخارج ضروری زندگیشان تهیه میکنند و گاهی هم از سر نداری ناگزیرند، کپی دست دومش را از این و آن بگیرند. لطفا به دور و برتان هم نگاهی بکنید. کد ۴۳۰
معلوم نیست تعریف کرده یا ………اصلا قبول ندارم این صحبتها رو .خیلی جالبه دراینطورمواقع گرانی رو قبول داریم واینکه کمرمردم میشکنه ولی درجاهایی قبول نداریم ومیگیم مشکلی نیست.خیلی میشه راجع به این نقد صحبت کرد ولی فکرکنم جایش اینجا نیست فقط امیدوارم دوستان عزیز درهنراول تلاش کنند سری بعدی هم مجوز بگیره جناب فروتن هم اگه نظرشون مثل این منتقد نیست بیشترپیگیری کنند .مردم که خیلی می پرسند سری دوم چه موقع پخش میشه فکرکنم مورد استقبال واقع شده
اقای فروتن عزیز شما می دانید سه هزار میلیارد چند تا صفر دارد؟
جناب آقای فروتن از انعکاس مطالبی از این دست در این محل تشکر مینمایم و با دقت الطاف آن که مورد اشاره حضرتعالی بود شامل حال ما گردید.
اولین نکته ای که با خواندن این مطلب به ذهن متبادر میشود سفارشی بودن آن میباشد و بسیار بدیهی است که احساسات فرو خورده سالهای دور نگارنده در خلق این مطلب بی تاثیر نبوده است.
اینکه برای نخستین بار چهره واقعی هنرمندان به تصویر کشیده شده است و اتفاقا بدون سفارشات معمول الگوهای جوانان خود از خود میگویند و اگر خوب و اگر بد هرچه هستند نمایان میشوند را باید به حساب شهامت و درستیو صداقت برنامه سازانش بگزاریم و دوری از کلیشه های تلویزیونی را به فال نیک بگیریم و این نه تنها عیب نیست بلکه حسن این برنامه نیز میباشد چون ساختن تصاویر غیر واقعی از هنرمندان عواقب بسیار خطرناکی دارد که نباید از آن غافل بود.
و اما اشاره به شرایط بد اقتصادی از واهمه نگارنده خبر میدهد وگرنه نوشتن این مطالب در ستون و مقال دیگری قابل تامل خواهد بود و اینکه برنامه ای را دست آویز انتقاد از اوضاع فعلی کشور قرار دهند چیزی جز هراس از عواقب نگارش مطالبی از این دست نیست و این نخستین بار و یا آخرین بار نخواهد بود که افرادی اینچنینی دست به اعمالی از این دست میزنند.
سوال من از نگارنده مطلب این است که آیا در ایام اخیر در سیمای ایران و سینماهای کشور به پاس احترام به خانواده های زیر خط فقر از نشان دادن رستوران خوردن غذا خانه های مجلل آنچنانی اتومبیلهای لوکس و …… خودداری نموده اند؟ یا حضرتعالی و سایر دلسوزان هنر و فرهنگ کشور از دریافت یارانه خودداری نموده و آنها را به حساب هم میهنان زیر خط فقر واریز مینمایند و برای همدردی با آنان سر گرسنه به زمین میگزارند؟
اتفاقا در روزهایی که آوردن خنده به لب همانانی که شما ازشان یاد میکنید برای سیمای ایران بسیار دور از دست مینماید ساخت برنامه ای اینچنینی که به اعتراف خودتان در جایی که نان شب برای خوردن ندارند اما این برنامه را میبینند بسیار ثواب اخروی خواهد داشت.
ای کاش مطالبی را نه از سر مناسبات سیاسی و سفارشات صنفی بلکه از سر دلسوزی در تیتر اول روزنامه خود مینگاشتید که اجر دنیوی و اخروی شما را به همراه میداشت.
در اینجا و به صراحت به شما و همه امثال شما اعلام میکنم که این برنامه نه تنها ایده آقای بیرنگ نبوده است بلکه به سفارش و دخالت مستقیم تهیه کننده ساخته شده و خط و ریطهای آنچنانی مورد اشاره در مطالب این آقا و موارد مشابه دیگر زاییده ذهنهای اشخاص بوده و موکدا اعلام مینمایم انگیزه اصلی ساخت این برنامه نشان دادن چهره واقعی ایرانی و میهمان نوازی ایرانی در مقابل تصویر کریه ساخته شده توسط برنامه سازان ماهواره بوده است و خدا را شکر میگوییم که برای دفاع از حیثیت ایران و ایرانی از جیب خود خرج نموده ایم و تا به امروز ضرر مالی آن را نیز داده ایم. برای اثبات موفقیت این کار پیشنهاد میکنم به کامنتهایی که در گوشه و کنار فضای مجازی توسط حتی خارج نشینان در تشکر از دفاع شجاعانه از آداب و فرهنگ اصیل میهمان نوازی ایرنی نوشته شده است نظری انداخته و آنگاه قضاوت نمایید که ما در کجای جهان هستیم. اینها جدای هزاران پیامک دریافتی در داخل کشور به منظور تقدیر و تشکر از ساخت برنامه میباشد.
ضمنا اگر نگارنده محترم فقط اندکی به خودشان زحمت میدادند و نوشته پشت جلد کالا را میخواندند متوجه میشدند که شام ایرانی صرفا غذا نیست بلکه مجموعه ای از آداب پذیرایی و میهمان نوازی میباشد که غذا در آن فقط بهانه است حال چه ایرانی و چه غیر ایرانی .
در پایان از خداوند خواستار این هستیم که ماهیت اصلی تهمت زنندگان را برای همه دوست داران حقیقت عیان نمایند تا مرهمی بر زخمهای اتهامات این چنینی بر قلب و روحمان باشد.
باز هم از مدیر محترم تشکر مینمایم
نگرش نقادانه به فیلم و سریال و برنامه های دیداری و شنیداری، امر غیر متعارفی محسوب نمی شود. ارائه پاسخ متین و منطقی و یا حتی بی پاسخ گذاشتن آنها، سعه صدر و بزرگ منشی گروه سازنده را میرساند. همین روزنامه پیش از این دیدگاه های مثبتی را در باره برنامه منتشر کرده بود.
جناب آقای فروتن
ایراد اتهام با نقد بسیار متفاوت میباشد و حضرتعالی نیک میدانید حتی در زمان مقایسه ساخت این برنامه با کودتای ۲۸ مرداد نیز پاسخی از سوی سازندگان اعلام نشد اما انعکاس این مطلب در سایت شما و بی پاسخ ماندن آن جفا به زحمت کشان این صنعت میباشد.
امیدوارم این نقدها درنظر رئیس سازمان سینمایی کشور جهت صدور مجوزسری دوم بی تاثیر باشد که اگراینچنین نباشد همان است که گفتم حاشیه اکران نوروز تاثیر زیادی ومنفی درشبکه نمایش خانگی داشته واین باعث تاسف است.
در سینما شاید ولی در شبکه نمایش خانگی اتفاق خاصی که منبعث از حواشی اکران نوروز باشد، سراغ ندارم.
شام ایرانی برنامه شاد و شریفی است و حتی بیشتر فیلمها ادم رو میخندادند بهتر محل چنین نقدهایی نداشته باشیم کار خودتان را بکنید
این شام ایرانی با چنین روشی خیلی کار نو و چذابی بود
مشکلی نداره
سلام
آقای فروتن یه سری از کامنت ها نیست مث اینکه درسته
بعضی از سوال و جواب های موردی پس از مدتی برداشته می شود چون اصطلاحاً به چت و یا گفتگوی زنده نزدیک تر هستند.
فکرمیکنم موارددیگری موجودبود که باید برداشته میشدند ولی هنوز هستند.مهم نیست