🔶امیرکبیر منادی وفاق!؟

به گفته فرماندار اراک روز بیستم دیماه همزمان با سالروز شهادت میرزا تقی خان امیرکبیر بزرگ مصلح تاریخ معاصر ایران، همایشی با عنوان امیر نماد تدبیر و منادی وفاق در اراک و هزاوه زادگاه امیر برگزار خواهد شد.
کلیدواژه‌ها در متن(کانتکست)رویدادها و واقعیات سیاسی اجتماعی به جز معنا و کاربرد ذاتی، حاوی معانی ضمنی نیز هستند. اعلام خبر فوق توسط فرماندار شهر، با اعتنا به جایگاه سیاسی او مستعد تفسیرهای گوناگونی است. از جمله آنکه واژگان «تدبیر» برگرفته از صفت و شعار دولت‌های یازدهم و دوازدهم تحت عنوان دولت تدبیر و امید است و «وفاق» نیز ترجیع‌بند رویکردهای دولت چهاردهم است که به دلیل ابهام و تناقض‌هایی که در عمل آفریده است، انتقاداتی را از سوی حامیان سیاسی دولت متوجه رئیس جمهور و کابینه او ساخته است.
درست است که امیرکبیر رجلی سیاسی و زیرک به معنای واقعی کلمه بود و با در اختیار داشتن منصب صدراعظم، فرد دوم کشور بوده است اما بازخوانی کارنامه سیاسی و خدمات بزرگ او در حوزه حکمرانی نباید شائبه مصادره امیر به نفع دولت یا دولت‌های خاص را ایجاد کند. هنوز تلاش‌ها برای مشابهت بین مرحوم هاشمی رفسنجانی با امیرکبیر از سوی محافل سیاسی و رسانه‌های حامی ایشان در یادها باقی مانده است. حال آنکه بررسی تاریخ دقیق دو مقطع تاریخی زمامداری امیرکبیر و ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی، نشان می‌دهد که با فرض نیات صادقانه هر دو بزرگوار، برای خدمت به مردم و اعتلای کشور در مسیر توسعه، از وجوه دیگری وجه تشابهی بین آنان وجود ندارد و مشابه‌سازی‌های تاریخی شاید جفا به هر دوی آنها باشد. اصولاً چه اصراری به کشف وجه‌شبه در بین دولتمردان داریم و به شبیه‌سازی آنها می‌پردازیم. شایسته آن است که هر شخصیت ملی را در ظرف زمان و مکان خود ارزیابی کنیم و با پرهیز از قدیس و اسطوره‌سازی، نقاط قوت آنها را برشماریم و غفلت‌ها و اشتباهات احتمالی آنها را تبیین کنیم.
راه دوری نروم و از منتسب کردن امیرکبیر به منادی وفاق بگویم. مورخان بیشتر از نگارنده صلاحیت اظهارنظر در این زمینه را دارند. همین قدر می‌دانم که امیر با توجه به رخنه و نفوذ زاید الوصف فساد در ارکان حکومت وقت، شجاعانه دست به اصلاحات عمیق و زیربنایی زد و مادامی که جانش را نستاندند، با احدی مماشات نکرد و دسیسه و سخن‌چینی و جنگ روانی مخالفان را تاب آورد. او به اعتبار اختیاراتی که در کف داشت، کارهای متهورانه‌ای کرد و در برابر تهدید و تطمیع سفارتخانه‌های روس و انگلیس تزلزلی در تصمیماتش ایجاد نشد. آن زمان و قبل از مشروطیت که عدلیه‌ و نهاد بازرسی و نظارت در کار نبود، امیر با اهرم عزل و برکناری، دست‌های آلوده را از مناصب قدرت کوتاه کرد. او ضمن برخورد با روحانیون مروج خرافه، به علمای خوشنامی محاکمه مجرمان را براساس ضوابط شرعی سپرد تا در نبود قانون، مجرمان احساس امنیت نکنند.
امیر در انجام اصلاحات حزب و گروه پشتیبانی نداشت و به جز اتکال به خدا حامی قدرتمندی در پشت سر خود نمی‌دید. در سیره امیر کمترین سند معتبری دیده می‌شود که با تاکتیک وفاق و ائتلاف به معنای امروزین آن، جمعی از اصحاب قدرت را با خود همراه کرده و بخشی از پروژه اصلاح را به آنها واگذار کرده باشد متاسفانه بسیاری از درباریان پیش از امیر بر سر سفره‌ای نشسته بودند و از منافع آن بهره‌مند می‌شدند و رعیت بیچاره در اوج فلاکت و فقر بسر می‌برد. از این جماعت متملق و جیره خوار، آبی برای امیر گرم نمی‌شد و امیدی به همراهی آنها نداشت.
خلاصه عرض کنم در منشور تدابیر مصلحانه امیرکبیر وفاق وزنی به اندازه سایر راهبردهای خلاقه او برای نجات کشور از عقب‌ماندگی و واپس‌گرایی ندارد.
پسندیده آن است که دولتمردان کنونی با حفظ وجاهت ملی امیرکبیر و خدمات بی‌بدیل او، افق نگاه و آینده نگری او را الگوی خویش قرار دهند تا وعده‌هایی را که در موسم انتخابات به مردم می‌دهند، محقق سازند. دولت‌ها برای خروج از موانع داخلی و حل مشکلات در روابط خارجی باید ایده‌ها و ابداعات تازه‌ای را مطابق مقتضیات روز در نظر بگیرند و با پرهیز از الصاق سیاست‌ها و شعارهای رایج به امیرکبیر، راهی را که به صلاح مُلک و ملت است بپیمایند.

فصلنامه_رازان

@faslnamehrazan

به اشتراک بگذارید
سعید رجبی فروتن
سعید رجبی فروتن

در کنار روزمرگی های معمول، این جا خودم و افکارم را ثبت می کنم. از فرهنگ و هنر تا سینما و نمایش خانگی... می توانید نوشته های من را در «روزانه های سینمایی» دنبال نمایید.

مقاله‌ها: 3800

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.