این یادداشت به قلم نگارنده در وب سایت سینما اعتماد در تاریخ ۲۷ بهمن متشر شده است.
توقع بی جایی است ولی باید گفت
با برگزاری آیین اختتامیه چهل و سومین جشنواره فیلم فجر، پرونده این دوره از این جشن بزرگ سینمایی بسته شد و حرف و حدیثها در باره کیفیت فیلمها و نحوه برگزاری جشنواره نیز به مرور فروکش خواهد کرد.
در این میان آنچه که جایش خالی است، جمعبندی شورای سیاستگذاری جشنواره از کم و کیف آن است. در همه ادوار جشنواره با اعلام ترکیب اعضای شورای سیاستگذاری، گویی کار آن شورا نیز به مثابه یک امر فانتزی و دکوراتیو خاتمه یافته تلقی میشود و به جز پارهای از رسوم و تشریفات از جمله گزارش دبیر جشنواره به شورا، حرکت و واکنش خاصی از شورا دیده نمیشود.
در پخش مستقیم جشنواره از تلویزیون نیز چشمان جستجوگر من موفق به رویت اعضای شورا نشد مگر اینکه آنها بصورت پراکنده در قسمتهای انتهایی سالن نشسته بودند.
قاعدتاً تفاوت دیدگاههای اعضای شورا با شوراهای پیشین باید در اعلام مواضع آنها در قبال روند جشنواره و برنامههای اصلی و جنبی آن بروز و ظهور یابد. اولا بطور مشخص معلوم نیست که آیا شورا ملزم به تماشای فیلمهای جشنواره بوده است یا نه؟ ثانیا اگر موفق به انجام این کار شدهاند، رد سیاستها و نگرشهای آنها در فیلمهای جشنواره تا چه حد قابل ارزیابی است. اگر نمایش برخی از فیلمها در بخش ویژه جشنواره تصمیم شورای سیاستگذاری بوده است، عدم نمایش فیلم سینمایی «قاتل و وحشی» قاعدتاً باید سبب واکنشی از جانب شورا میگردید و اگر اقدامی ولو ناموفق در این زمینه انجام داده است، به اطلاع عموم رسانده میشد. تعدادی از اعضای هیات انتخاب و داوری جشنواره حسب مورد با اظهارنظرهای شفاهی یا انتشار یادداشت در باره کیفیت و نقاط قوت و ضعف این دوره از جشنواره، از لاک خود بیرون آمدند و آزادانه صحبت کردند.
اما در این میان آنچه که در همه ادوار جای آن خالی بوده است، جمعبندی و گزارش تحلیلی شورای سیاستگذاری در باره جشنواره برگزار شده است. در اسناد موجود در دبیرخانه جشنواره کمتر سند و مدرکی در این باره موجود است تا معلوم شود در کمتر دولتی دغدغه ارزیابی مستمر جشنواره و آسیب شناسی آن جدی گرفته شده است.
پس از این ممکن است بعضی از اعضای شورا بصورت انفرادی، در گوشه و کنار حرفی بزنند اما آنچه که اهمیت دارد، گفتگوی جمعی اعضای شورای سیاستگذاری در باره عملکرد دبیر جشنواره، کاستیهای مقررات اعلامشده در حین عمل و اجرا و نیز پاسخ قانع کننده به تهیه کنندگان فیلمهای بازمانده از رقابت و انتقاد از ممیزیهای اعمال شده است.
تعداد فیلمهای راهیافته به بخش رقابتی جشنواره به روشنی گویای آن است که هیات انتخاب دست و دلبازانه باید به نصاب تعیین شده از سوی دبیر جشنواره میرسید، غافل از آنکه جای برخی از عناوین در جشنواره نبود و چندان لایق ارج و اعتباری که جشنواره بدانها داد، نبودند. گزینش فیلمهای ضعیف ولو آنکه در استفاده از یک عنصر موفق بودند، دلیل کافی برای نمایش آنها در جشنواره نیست. این اقدام در مجموع شروع خوبی برای اجرای سیاستهای سینما در دولت چهاردهم نبود.
سوال جدی در همین رابطه آن است که شورای سیاستگذاری از ابتدا با ارجحیت کمیت بر کیفیت تاکید داشته است و یا اینکه این تصمیم صرفا از سوی دبیر جشنواره اتخاذ شده است. اگر شورا در امر مهم تعداد فیلمهای منتخب و تاکید بر استانداردهای کیفی نظر نداشته است، دوباره این پرسش مطرح میشود که پس نقش شورای سیاستگذاری در این میان چیست و چه نهادی باید از حریم سینما به درستی مراقبت کند؟
انتظار میرود با بازتعریف نقش و جایگاه شورای سیاستگذاری نه فقط در جشنواره فیلم فجر بلکه در دیگر جشنوارههای ملی و بینالمللی، یکبار برای همیشه تکلیف این شورا روشن شود و از منزلت و اعتباری در حد یک نهاد حامی توامان حقوق سینماگران و مخاطبان برخوردار گردد.
اضافه کردن نظر