رسوای زمانه منم!

خوشبختانه بر خلاف فضا سازی های صورت گرفته نسخه ویدیویی فیلم "رسوایی" تازه ترین فیلم مسعود ده نمکی در سراسر کشور با قیمت سه هزار تومان منتشر شد و گمانه زنی ها در باره دلایل افزایش قیمت و واکنش احتمالی بازار را به حاشیه برد.

رسوایی بعد از سه گانه اخراجی ها آنقدر پتانسیل داشت که بار دیگر موج جمعیت را به سینماها بکشاند و فصل تازه ای را برای آشتی مردم با سینماها بگشاید.

آنطور که روابط عمومی موسسه پارس ویدیو ابراز داشته است، همین اتفاق برای نسخه ویدیویی سی امین فیلم ایرانی شبکه، در حال تکرار شدن است و تقاضای موثر بازار حکایت از استقبال خریداران از فیلم دارد.

همانطور که قبلاً هم به دفعات مشاهده شده است، فیلم های پر مخاطب در سینماها سرنوشت مشابهی در ویدیو پیدا می کنند و اگر غیر از این باشد باید تعجب کرد. "پارس ویدیو" به عنوان ناشر گزیده کار شبکه، نشان داده است که در مدیریت منابع مالی اش بی گدار به آب نمی زند و ترجیحاً مترصد صید بهترین های سینمای ایران در تور خریدش می باشد.

این روزها که موج فیلم"رسوایی" شهرهای کشور و فضای مجازی را در می نوردد، مدیران و مراجع محترمی که مانع از نمایش فیلم هنگام اکران عمومی آن در شهرهایشان شدند، چه اقدامی را برای جلوگیری از دسترسی شهروندان به فیلم می توانند انجام دهند؟ آیا شایسته نبود که با قدری تامل و درنگ راه را بر نمایش اثری مجاز نمی بستند و تبعیضی را بر هموطنان ساکن آن شهرها روا نمی داشتند.؟

بی تردید در شرایطی که موانع ارتباطی در آرایش رسانه ای امروز جهان برداشته شده است، مقابله بی حاصل با آثار فرهنگی و هنری دارای مجوز، تمثیل آب در هاون کوبیدن را به ذهن متبادر می کند.

اگر فرهنگ استفاده از نسخه اصلی فیلم ها در بین مردم نهادینه شده بود، بعید ندانید که "پارس ویدیو" ناگزیر بود پاسخگوی بیشترین تقاضاها از شهرهایی باشد که عواملی مانع از نمایش فیلم در آنها شده بودند.

در این شب ها که احتمالاً همان مسئولان محترم خودشان یا اعضای خانواده اشان "رسوایی" را در حریم خانه می بینند، شاید به این نکته بیاندیشند که نگرانی آنها باید متوجه فیلم ها و امواج ضاله ای باشد که بی دعوت و اذن و اجازه قبلی در سبد مصرف رسانه ای مردم قرار می گیرند و هیچ حریم و حجابی را بر نمی تابند.