سعید رجبی فروتنبسیار درست گفته اند که پیش از آوردن وسیله و یا کالایی و یا هر چیزی باید فرهنگ استفاده آن را به مردم آموزش داد و در کمال تاسف باید گفت که اغلب مردم ما فرهنگ استفاده از محصولا اریژینال را ندارند و به این سرقت فرهنگی عادت دارند و آن را کاری عادی تلقی می کنند و همین موضوع باعث گردید تا با آمدن چند قسمت از این مجموعه – فلب یخی – دانلود تمام قسمت ها در اینتر نت و پخش چند باره ی آن در شبکه های ماهواره ای و فروش تمام قسمت ها با قیمت هزار تومان از پخش خود سریال هم دسترس تر شود و هر قسمت که می آمد تیراژ آن افت می کرد و در نهایت چنان ضربه ای به سازندگان وارد کرد که پرونده ی این سریال تبدیل به داستانی تراژیک گردید. سریالی که قرار بود ساخت سریال را از انحصار تلویزیون خارج کند اما با کپی های غیر مجاز و متعدد آن چنان ضربه ای بر پیکر قلب یخی وارد گردید که بار دیگر ثابت کرد برای چنین کارهایی اول لازم است تا فرهنگ استفاده ی درست این نوع محصولات را به مردم آموزش داد و سپس نیاز به یک مهران مدیری است تا بگوید جان من کپی نکنید! چیزی که عوامل قلب یخی از آن محروم بودند.
ماهنامه دنیای تصویر -۲۰۹
بی برنامگی تهیه کننده ضعیف را هم به این سناریو اضافه کنید تا همه چیز کامل باشد
آیا تا به حال اصلا توجه کرده اید که خط داستانی این سریال به هیچ وجه به سرانجام نخواهد رسید و حداقل از ابتدای فصل دوم به بعد سریال دارد الکی دور خودش میچرخد و هیچ چیز تازه ای دست مخاطب نمیدهد؟
اصولا داستانی با این شکل آخرش میخواست به کجا برسد: معرفی خانم رئیس جدید، یا دختران تازه وارد، یا ادامه داستان در دیسکوهای دبی و این جور قضایا
شخصا فکر میکنم تهیه کننده، کارگردان و نویسنده قلب یخی غیر از تصویر دنیای هنر و سایر پخشها و مخاطب یک نفر دیگر را هم بدجوری سرکار گذاشته اند و آن هم کسی نیست جز سرمایه گذار بخت برگشته سریال
راستی یادم رفت بگم در بین سینمائیهای حرفه ای به این کار میگویند: "تولید برای تولید" اگر باور ندارید از خود آقای معلم بپرسید تا مصادیق زیادی برای این نوع از گوشبری برایتان ارائه دهد
این سریال ها به هیچ دری که نخورد به درد از بین بردن شبکه نمایش خانگی خورد ، من دقیق رصد کردم و مطمئنم از روز شروع سریال ها در شبکه نمایش خانگی رنگ فیلم های ایرانی رو کم کرد و با توجه به محدودیت فضا در سوپر مارکت ها و کمبود پول نمایندگان این عناوین هفتگی قدرت حضور فیلم های سینمای ایران رو کم رنگ کرد
حالا کدام قشر از جامعه بودند کپی کردند . بریم گوششان بگیریم دیگه از کارها نکنند
بقا ل- قصاب – نجار – تعویض روغنی – ساندویچی -نانوائی – آپاراتی – سلمانی – سبزی فروشی – میوه فروشی – نمایشگاه اتومبیل – نمایشگاه موتورسیکلت – نمایشگاه دوچرخه- لاستیک فروش – داروخانه- آژانسهای مسافرتی – پمپ بنزین – کتاب فروش – موبایل فروش – خدمات کامپیوتری – پوستر فروش – کالاهای صوتی و تصویری – آهن فروش – درب و پنجره سازان- آلومنیوم فروش –
بابا حال داری یک کلمه بگو عرضه محصولات فرهنگی و خلاص همه تقصیرها گردن اینها هست باید گوش اینها را پیچوند